پنجشنبه، 12 تیر ماه 1393 = 03-07 2014راه قدس از سفارت آمریکا می گذردبا مرور و بازخوانی اظهارات هاشمی رفسنجانی در میانهی کتابها و روزنامههای سالهای گذشته و به هنگام تصدی سمتهای مهمی در جمهوری اسلامی و تطبیق آن با خاطرات مکتوب وی که طی سالهای اخیر منتشر میشود، به نکاتی برمیخوریم که بهظاهر متناقض مینمایند، چرا؟! به گزارش جهان؛ چند سالی است که خاطرات سیاسی جای پای خود را در رسانهها و افکار عمومی پیدا کرده و در این میان، خاطرات آیتالله هاشمی که از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون سمتهای متعددی را تجربه کرده، از اهمیت خاصی برخوردار است. نحوهی گزینش و انتشار خاطرات هاشمی محل بحث این نوشتار نیست، هرچند این خاطرات دو بار توسط هاشمی گزینش شده و یک بار نیز از سوی محسن هاشمی و دفتر تحت نظر او گزینش و بازبینی میشوند، ولی هرچه هست متون منتشرشده به نام هاشمی و مورد تأیید اوست و در زمان حیات وی نیز به زیور طبع آراسته شدهاند و در نتیجه، شکوشبههای در اصالت آن خاطرات نیست. اما بخشی از خاطرات هاشمی که اعتبار آنها بیشتر از بخش نخست است، مورد غفلت قرار گرفته است و آن هم خاطرات شفاهی است که این خاطرات را میتوان در میانهی کتابها و روزنامههای آن دوره جستوجو کرد. سیاستمداران کهنهکار اصولاً سخنی میگویند و ارادهای دیگر میکنند. این سیاستمداران برای افکار عمومی از یک چیز سخن میگویند و در دفتر خاطرات خود مطالب دیگری مینویسند، ولی ما تلاش میکنیم این خصلت را که سیاستمداران ماکیاولیست مبتلای به آن هستند از ساحت هاشمی به دور بدانیم و خاطرات شفاهی هاشمی را معتبر چون خاطرات مکتوب او گمان کنیم و صدالبته تمایز و تناقض این دو مدل خاطرات را نیز اینگونه توجیه نماییم که شاید آقای هاشمی در دوران کهولت سن دچار فراموشی شدهاند؟! از آیتالله هاشمی در دههی ۶۰ هزاران سخنرانی موجود است. هاشمی در سمت رئیس مجلس شورای اسلامی و نیز خطیب جمعهی تهران، در موارد متعددی اظهارنظر کرده است که این اظهارنظرها در روزنامههای آن دوره از جمله روزنامهی جمهوری اسلامی منتشر و صوت و فیلم این سخنرانیها نیز در صداوسیما منتشر شده است. خطبههای هاشمی نیز در کتابهای جداگانهای منتشر شده و از سوی دیگر، سخنان رئیس وقت مجلس شورای اسلامی نیز در مشروح مذاکرات مجلس، که اینک در اینترنت در دسترس مخاطبان قرار دارد، موجود است. این موارد گفته شد که بدانیم چیزی از دسترس افکار عمومی پنهان نیست و میتوان سیر تحول یک فرد را در گذر زمان بهخوبی درک کرد و به نظاره نشست. این خاطرات را میتوان در بخشهای متعددی مورد کنکاش و بررسی قرار داد؛ خاطراتی که بهصورت گزینششده و براساس نظرات سیاسی روز هاشمی، گاه به پاورقی خاطرات مکتوب او نیز راه مییابند تا تأییدی بر آن خاطره و نظرات روز هاشمی باشند. در این مقال میکوشیم دو حوزهی سیاست خارجی و سیاست داخلی را در افکار و گفتههای هاشمی واکاوی کنیم. در بخش سیاست خارجی، به سخنان هاشمی در باب آمریکا و رابطه با این قدرت شیطانی و در بخش سیاست داخلی به موضوع افراط و تفریط خواهیم پرداخت. هاشمی و آمریکا از تقابل تا تعامل! آیتالله هاشمی رفسنجانی در مقام رئیس مجلس شورای اسلامی در کل دههی ۶۰ تندترین نظرات را علیه آمریکا در مجامع و محافل عمومی ابراز داشته است، هرچند این نظرات امروز مکتوم داشته شده و از سوی حامیان رسانهای او پنهان و بعضاً انکار میشوند، ولی تاریخ را نمیتوان منکر شد و به اسناد به دیدهی تردید و شک نگریست! حمایت از تسخیر لانهی جاسوسی، شیطان بزرگ خواندن آمریکا، بربر خواندن سران این کشور، دعوت به مقاومت نظامی در برابر آمریکا و اعلام مقابلهی ابدی با ایالات متحده را میتوان تیتر نظرات هاشمی در دههی ۶۰ دانست. به مواردی از این سخنان در ادامه اشاره میشود تا فاصلهها را بیشتر درک کنیم. هاشمی رفسنجانی در جلسهی علنی روز سهشنبه ۲۴ آذرماه سال ۱۳۶۰ میگوید: ما بار دیگر اعلام میکنیم که برای دنیای اسلام هیچ راهی جز مقاومت سرسختانه علیه آمریکا و اسرائیل وجود ندارد. وی در جلسهی علنی مجلس، با اشاره به الحاق بلندیهای جولان به رژیم صهیونیستی گفت: «توقع ما این بود که آنهایی که همراه آمریکا در منطقه هستند، عکسالعمل مناسبی در مقابل این جسارت نشان بدهند. برعکس این توقع ما شاهد بودیم که کشورهایی مثل عربستان سعودی و کویت بهجای اعتراض جدی، به آمریکا هدیه میدهند و ناز شست میدهند. آقای یمانی در مصاحبهی پیش از کنفرانس اوپک، خندان و با خوشحالی اعلام میکند که در این کنفرانس ما به دنیای غرب هدیهی کریسمس میدهیم. هدیهی کریسمس برای چی؟ چه کار تازهای آمریکا و غرب کرده که استحقاق هدیه پیدا کرده؟» هاشمی ادامه میدهد: «امروز همین ساعت جلسهی سری پارلمان کویت برای پرداختن دو میلیارد دلار وام به عراق تشکیل شده که هیچ منظوری جز ادامهی جنگ ندارد. عراق قدرت تحمل بار جنگ را ندارد و آمریکا باید این قدرت را به او بدهد. گشادتر و بیصاحبتر از کویت و عربستان سعودی هم پیدا نمیشود.» در ادامه، هاشمی راهحل را مبارزهی نظامی با آمریکا و اسرائیل میداند و میگوید: «ما بار دیگر حرف همیشگی خودمان را به دنیای اسلام تکرار میکنیم که هیچ راهی جز مقاومت سرسختانهی مبارزانهی نظامی و سیاسی و اقتصادی علیه آمریکا و اسرائیل برای جلوگیری از تجاوزات اسرائیل وجود ندارد.»[۱] حمایت از تسخیر لانهی جاسوسی ؛ راه قدس از سفارت آمریکا میگذرد! از سخنان فوق که بگذریم، به اظهارات هاشمی در مراسم ۱۳ آبان سال ۱۳۶۵ میرسیم. هاشمی علیرغم مخالفت امروز با تسخیر لانهی جاسوسی در آن روز بهشدت حمله به سفارت آمریکا را میستاید و میگوید: «کسانی که مخالف تسخیر لانهی جاسوسی هستند، کسانی هستند که اصولاً بنیهی فکریشان با غرب آنچنان گره خورده است که نمیتوانند حرکت مستقل و آزادی را در دنیا تصور کنند.» به قطع و یقین، هاشمی آن روز نمیدانست که این سخنان روزی علیه او استفاده خواهد شد و عدهای خواهند پرسید آیا هاشمی غربزده شده است یا آمریکا لباس آدمیت پوشیده و دست از شیطنت برداشته است؟! هاشمی در این روز ابتدا با ذکر وقایع مهمی که در روز ۱۳ آبان رخ داده است، از جمله تبعید امام، کشتار دانشآموزان و تصرف لانهی جاسوسی، دربارهی واقعه سوم گفت: «بعد از اشغال جاسوسخانه، دو نظر کاملاً رودررو در محیط خودمان و در دنیا میدیدیم که یکی نظر مخالفین، لیبرالها و غربزدهها بود که به اعتقاد آنان این حرکت مضر و در جهت تضعیف کشور و مایهی عقبماندگی در امور مادی است... البته اینها کسانی هستند که اصولاً بنیهی فکریشان با غرب آنچنان گره خورده است که نمیتوانند حرکت مستقل و آزادی را در دنیا تصور کنند... در مقابل این گروه، یک طرز تفکر دیگری بود که مایهی اصلی آن از امام است که حضرت امام همان روزها فرمودند که این انقلاب دوم است و انقلابی است که از انقلاب اول بالاتر است و در همین رابطه مطالبی گفتند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و یا ما رابطه با آمریکا را میخواهیم چه کنیم... موضع جمهوری اسلامی و حزبالله و موضع کسانی که امروز در جبهه و پشت جبهه، جان و مال میدهند و حاضرند مشکلات را تحمل کنند، از اول همین بود و حالا هم همین است.» البته این تنها سخنان انقلابی هاشمی در مورد تسخیر سفارت آمریکا نیست. او معتقد بود راه قدس از تسخیر سفارت آمریکا میگذرد. از این روست که در جلسهی علنی ۱ بهمن ۱۳۵۹ میگوید: «اگر فردا که انشاءالله دیر نخواهد بود، عراق و صدام را شکستیم و ملت عراق را آزاد کردیم و حکومت اسلامی در عراق به وجود آمد، غیر از اینکه یک ملتی آزاد شده است و منطقه رو به صلاح میرود، در بعد جهانی قضیهی جبهه اسلامی که از رود هیرمند در شرق سیستان تا رود اردن در شرق دولت غاصب اسرائیل یکپارچه پشت ملت فلسطین میایستد و اردن دیگر چیزی نخواهد بود و بعد از عراق آیا جبهه به این عمق دیگر اسرائیل را میگذارد که بماند؟ و اگر ما روزی از جبههی شرق با این طول و این عرض به گردهی اسرائیل فشار بیاوریم، ساداتها و صدامها و شاه حسینها میتوانند چه بکنند؟ خداوند از همین مجرای باریک و از همین دروازهی جاسوسخانهی آمریکا راه را بهسوی قدس برای ما گشوده است.»[۲] حمایت آمریکا از اسرائیل دلیل تداوم دشمنی هاشمی در خطبههای ۱۶ آبان ۱۳۶۵ نیز میگوید دشمنی ما با آمریکا به قوت خود باقی است. وی دلیل این تداوم دشمنی را اینگونه شرح داد: «تا هنگامی که آمریکا از اسرائیل حمایت میکند، دشمنی ما به قوت خود با آمریکا باقی است و اصول خود را فدای دریافت اسلحه نمیکنیم.»[۳] و حال سؤالی که مطرح میشود این است که آیا آمریکا از حمایت خود از اسرائیل دست برداشته است یا هاشمی به درک جدیدی از روابط آمریکا با رژیم صهیونیستی و ارتباط آن با ایران اسلامی رسیده است؟! از دوگانهی سازش و پایداری تا اعتدال و افراط! دوگانهی سازش و پایداری آقای هاشمی امروز به دوگانهی اعتدال و افراط تبدیل شده است. کسانی که از پایداری در مقابل دشمنان سخن میگویند از سوی دولتمردان جدید به افراطیگری متهم شده و کسانی که دعوت به سازش میکنند معتدل نام میگیرند. با این وجود، هاشمی خود در طول دههی ۶۰ نظر دیگری داشت. او معتقد بود که راهحل مقابله با مشکلات نه سازش، که مقاومت است. هاشمی ۱۱ بهمن ۱۳۵۹ طی سخنانی پیش از خطبههای نمازجمعهی همدان گفت: «انقلاب همیشه در مسیرش به نواقصی برخورد میکند. در این موقع، انسان دو راه دارد، یا سازش کند بهطور مثال با آمریکا بسازد یا با ارتجاع منطقه بسازد و با شهوترانها بسازد برای اینکه مخالف نداشته باشد این میشود یک آسایشی که زحمت در آن نیست، اما این انقلاب اسلامی نیست [و باید در مقابل کاستیها مقاومت کرد و تن به سازش نداد].»[۴] از این دست سخنرانیها در خاطرات شفاهی هاشمی بسیار میتوان یافت. هاشمی در این سخنرانیها بهصراحت از عدم اعتماد به آمریکا سخن میگوید و معتقد است راهی جز مقاومت مسلحانه باقی نیست. او اعتماد به سازمانهای بینالمللی را، از جمله سازمان ملل که صدها نمونه از محکومیت بیخاصیت اسرائیل در پروندهی عملکرد آن موجود است، غیرعقلانی خوانده است. به هر حال، انسانها تغییر میکنند، ولی استناد به بخشی از خاطرات گذشته، بیآنکه بخش دیگر این خاطرات ورق بخورند، عقلانی و جوانمردانه نیست. به عبارت دیگر، شاید گفته شود گذر زمان شرایط را نیز تغییر داده است و اگر آن روز از دشمنی سخن میگفتیم، باید امروز از دوستی صحبت کنیم! و پاسخ اینکه جناب هاشمی همواره در بیان نظرات امروز خود، به حرکات دیروز و بهخصوص دههی ۶۰ استناد میکند و در این مقال کوشیدیم که بخشی از دههی ۶۰ هاشمی را مرور کنیم؛ بخشی که هاشمی از بیان آن گریزان است. از سوی دیگر، خاطرات دههی ۶۰ هاشمی امروز تبدیل به کتاب مقدس اعتدالگراها! شده است و زدن پل به این دوره نباید مورد کدورت خاطر کسی شود.(*) پی نوشت ها: [۱]. ر.ک.به: مشروح مذاکرات مجلس، ۲۴ آذر ۱۳۶۰ در لینک: http://www.ical.ir/index.php?option=com_mashrooh&view=session&id=۲۴۹&Itemid=۳۸ منبع: برهان |