یکشنبه، 28 اردیبهشت ماه 1393 = 18-05 2014تجمع مردم برای بخشش محکوم به قصاصروزنامه شرق: تعداد زیادی از اهالی شهر «روانسر» در استان کرمانشاه با تجمع در مزار یک مقتول از خانواده او خواستند تا از خون قاتل فرزندشان بگذرند. در این تجمع که ظهر پنجشنبه هفته گذشته برگزار شد دهها نفر از کسبه، بازاریان، اعضای شورای شهر، فعالان مدنی و شخصیتهای مذهبی و فرهنگی شهر روانسر حضور داشتند. آنها ابتدا بر سر مزار «امید مرادی» -مقتول- حاضر شدند. این قتل 12بهمن سال 87 بهوقوع پیوست و در جریان آن جوانی بهنام عادل دوست خود امید را از پا درآورد. عادل مغازه کبابی داشت و قتل در همین مکان اتفاق افتاد. روز حادثه امید با عادل تماس گرفت و از او کباب خواست. وقتی امید به کبابی رسید دو دوست شروع به شوخی کردند که در همین حین عادل برای ترساندن دوستش چاقویی را که با آن مشغول خردکردن گوشت بود به سمت امید گرفت که چاقو در قلب پسر جوان فرورفت. امید بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد و پس از آن عادل بازداشت و به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. شورای شهر روانسر چندی قبل تصمیم گرفت برای جلب رضایت خانواده مقتول با آنها مذاکره کند به همین دلیل از مردم برای تجمع بر سر مزار مقتول دعوت کرد. مردم پس از تجمع مقابل قبرستان پیاده به مقابل منزل پدر امید رفتند تا با آنها صحبت کنند. خانواده مقتول از حضار درخواست کردند هیاتی ۱۰ نفری به نمایندگی از حاضران این گردهمایی برای گفتوگو پیرامون این مساله، به منزل آنها بروند. در این تجمع، دکتر منوچهری، نماینده مردم اورامانات با تکرار درخواست مردم شهر از این خانواده به نمایندگی از مردم شهر روانسر، از خانواده مقتول خواست تا عادل را عفو کنند. منوچهری در اینباره به خبرنگار ما گفت: «معتمدان و شورای شهر از مردم دعوت کردند سر مزار امید مرادی حاضر شوند و فاتحه بخوانند و بعد هم جلو خانه اولیایدم حاضر شوند. من هم به احترام مردم، خانواده مقتول و بهدلیل دعوت عمومی که صورت گرفته بود در این مراسم شرکت کردم و ابتدا سر خاک حاضر شدیم و بعد به خانه اولیایدم رفتیم و با آنها صحبت کردیم.»خانواده مقتول به هیات نمایندگی مردم اعلام کردهاند برای تصمیمگیری درخصوص بخشش قاتل فرزندشان، به زمان نیاز دارند. برادر عادل در اینباره به خبرنگار ما گفت: «شب حادثه برادرم مغازه را تعطیل کرده بود که امید به او تلفن زد و کباب خواست. امید به برادرم گفت من دوست و مشتری تو هستم و بهخاطر من مغازه را باز کن. عادل به مغازه رفت و داشت گوشت خرد میکرد که عادل با او شوخی کرد. برادرم دستش را برگرداند تا به او بگوید شوخی نکن که چاقو به امید خورد. چاقو خیلی تیز بود و وارد قلب امید شد وگرنه برادرم ضربهای نزد. برادرم بعد از این حادثه بلافاصله امید را سوار ماشین کرد و او را به بیمارستان رساند. ساعت 12:30 شب وقتی داشتم مغازه خودم را تعطیل میکردم عادل آنجا آمد و از پشت یخچال مغازهام چاقو برداشت تا رگ دست خودش را بزند. من نمیدانستم ماجرا چیست. خواستم جلویش را بگیرم اما چاقو را نمیداد. در این کشمکش به دست خودم هم چاقو خورد و زخمی شدم. بهسختی عادل را به خانه بردم. او در راه به من گفت امید فوت شده است. او دوباره در خانه خواست خودکشی کند که به او گفتیم این راه درستی نیست اما او جواب داد من تحمل ندارم. بالاخره برادرم خودش به پاسگاه رفت و تسلیم شد و از آن بهبعد در زندان است.»وی ادامه داد: «در این چندسال برای جلب رضایت اولیایدم خیلی تلاش کردیم اما فایدهای نداشت تا اینکه شهریار ویسی، رییس شورای شهر روانسر، هماهنگ کرد و ریشسفیدان شهر خودمان و اورامانات و مردم را دعوت کرد و در مزار امید مراسمی برگزار کردند. در آنجا مردم قرآن و دعا خواندند و به سمت پدر مقتول حرکت کردند. جمعیتی حدود پنجهزارنفر جمع شده بود. مردم به پدر امید گفتند تا وقتی عادل را نبخشی ما نمیرویم. پدر امید هم در را باز و از ریشسفیدان دعوت کرد داخل بروند. آنها حدود دوساعت با هم حرف زدند و در نهایت پدر مقتول گفت اجازه بدهید با اعضای خانواده مشورت کنم و طی چند روزآینده نتیجه را اعلام میکنم.»بنا بر این گزارش قاتل در حال حاضر در زندان «دیزلآباد» شهر کرمانشاه بهسر میبرد. |