آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 5 فروردین ماه 1393 = 25-03 2014

پیام‌های چند پیامِ نوروزی - الاهه بقراط

این پرسش که چرا مقامات خارجی به دولت‌ها و ملت‌های دیگر که نوروز در آنها جشن گرفته می‌شود پیام نمی‌دهند و یا چرا مثلا پوتین یا رهبران چین هیچ وقت پیام نوروزی به جمهوری اسلامی و یا مردم ایران نمی‌دهند ولی رهبران کشورهای غربی، آن هم در چند سال گذشته، فکر می‌کنند حتما باید نوروز را به ایرانی‌ها تبریک گفت، خود، یک موضوع سیاسی است به ویژه وقتی توجه داشته باشیم که روابط جمهوری اسلامی با چین و روسیه بهتر از کشورهای غربی است، پس اتفاقا رهبران این دو کشور باید با شوق بیشتری به رهبران رژیم ایران پیام نوروزی بفرستند!

*****

الاهه بقراط
www.alefbe.com
www.kayhanlondon.net


پیام‌های چند پیامِ نوروزی

پیام سال نو از سوی سیاستمداران، چه در قدرت و چه در اپوزیسیون، در همه کشورهای جهان مرسوم است. پیام‌هایی همراه با تعارفات رایج و معمولا با نگاهی کوتاه به سال گذشته و ابراز امیدواری درباره سال آینده. اشاره به همین دو سال برای چنین پیام‌هایی کافیست چرا که این پیام‌ها سالانه هستند و هیچ دلیلی ندارد که تاریخ گذشته و بیم و امیدهای انبوه سال‌های نیامده را در آنها جاسازی کرد.

سیاست در پیام‌های نوروزی
پیام نوروزی در ایران، چه از سوی رهبران خارجی و چه از سوی مقامات وقت، همیشه بار سیاسی دارد به ویژه زمانی که اوضاع مملکت نابسامان باشد. حتا این پرسش که چرا مقامات خارجی به دولت‌ها و ملت‌های دیگر که نوروز در آنها جشن گرفته می شود پیام نمی‌دهند و یا اینکه چرا مثلا پوتین یا رهبران چین هیچ وقت پیام نوروزی به جمهوری اسلامی و یا مردم ایران نمی‌دهند ولی رهبران و مقامات کشورهای غربی، آن هم در چند سال گذشته، فکر می‌کنند حتما باید نوروز را به ایرانی‌ها تبریک بگویند، خود، یک موضوع سیاسی است به ویژه وقتی توجه داشته باشیم که روابط جمهوری اسلامی با چین و روسیه بهتر از کشورهای غربی است، پس اتفاقا رهبران این دو کشور باید احساس صمیمیت بیشتری با رهبران رژیم ایران داشته باشند و برایشان پیام نوروزی بفرستند! (البته پوتین به حامد کرزای تبریک گفت).

در این میان، پیام نوروزی رؤسای جمهوری آمریکا به «سیاست‌سنج» تبدیل شده است و به شدت هم از طرف حکومت و هم از طرف ایرانیان مورد دقت قرار می‌گیرد. بدون آنکه در عمل، این پیام‌ها هیچ نقش مهمی در سیاست عملی طرفین بازی کرده باشند. اما از آنجا که اقدامات واقعی دو طرف از مردم پنهان نگاه داشته می‌شود، افکار عمومی گاه چاره‌ای جز سبک و سنگین کردن این پیام‌ها ندارد تا بلکه بتواند موقعیت واقعی را از آنها در‌یابد.

در این نوشته، نگاه کوتاهی به پیام اوباما، پیام آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای رهبر سیاسی و مذهبی رژیم اسلامی ایران، پیام حجت‌الاسلام حسن روحانی رییس جمهوری کنونی رژیم، پیام آیت‌الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی یکی از بنیانگذاران و رییس جمهوری پیشین این رژیم، پیام حجت‌الاسلام محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین رژیم (توجه دارید که تا اینجا به غیر از اوباما، بقیه همه ملا هستند) پیام ابوالحسن بنی‌صدر نخستین رییس جمهوری اسلامی ایران و از شخصیت‌های اپوزیسیون رژیم، پیام بانو فرح پهلوی ملکه پیشین ایران، و پیام رضا پهلوی از شخصیت‌های اپوزیسیون رژیم و همسرش بانو یاسمین پهلوی می‌اندازیم تا ببینیم غیر از تعارفات رایج چه پیامی برای ایرانیان داشته و تا چه اندازه مختصات پیام سال نو را رعایت کرده‌اند.

پیام باراک اوباما: «حقوق جهانی» به جای حقوق بشر
امسال نیز پیام باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، حدس و حدیث‌هایی را در میان ایرانیان سبب شد که به نظر من مطلقا آن اهمیتی را ندارد که به آن نسبت داده می‌شود. رییس جمهوری آمریکا در همان آغاز پس از شادباش، یادآور می‌شود که می‌خواهد «از این فرصت برای سخن گفتن مستقیم با مردم و رهبران جمهوری اسلامی ایران» استفاده کند و آنگاه از «فرصتی» سخن می‌گوید که به «حکومت ایران» داده است تا «به تعهدات بین‌المللی‌اش» عمل کند. وی از «رابطه ای نو بین دو کشور» می‌گوید و نوید می‌دهد که اگر حکومت ایران به آن تعهدات عمل کند «ایران می تواند بازگشتن به جایگاه راستینش در میان جامعه ملل را آغاز کند.» تا اینجا این پیام خطاب به حکومت اسلامی ایران بود.

اوباما آنگاه در جملات بعدی به طور غیرمستقیم به مردم ایران پیام می‌دهد که فعالیت‌های لابی‌های جمهوری اسلامی در واشنگتن و بغل گوش وی بسیار موفق‌آمیز بوده است. وی در حالی که همه از جمله لابی‌گران رژیم می‌دانند که شرایط یک انتخابات آزاد در ایران هرگز از جمله در 24 خرداد 92 هم فراهم نبوده است، مدعی می‌شود که «مردم ایران» با برگزیدن «دکتر حسن روحانی به عنوان رییس جمهور جدید» همانا «صدای خود» را به گوش رساندند! چرا که «او [روحانی] در مبارزات انتخاباتی اش به تقویت اقتصاد ایران، بهبود زندگی مردم ایران و تعامل سازنده با جامعه جهانی تعهد داد – و او با حمایت قوی شما انتخاب شد.»

این را که نظام بسته جمهوری اسلامی تا چه اندازه امکان تحقق وعده‌های شیخ حسن روحانی را خواهد داد، بماند. اما واقعیت این است که روحانی بر اساس یک «مهندسی» هدفمند و در نتیجه فشار تحریم‌های فراگیر از جمله علیه مقامات و نهادهای اقتصادی وابسته به مافیای آخوندی و نظامی رژیم روی کار آمد. آنچه روحانی را بر سر کار آورد، نه «حمایت مردم» که به مراتب نقش کمتری از «انتخابات» خرداد 88 داشتند، بلکه حمایت رهبری رژیم آن هم به دلیل تحریم‌ها بود.

اوباما با به رسمیت شناختن «حمایت مردم» از گزینش حسن روحانی در انتخاباتی که بویی از «انتخابات آزاد» نبرده بود، و با یادآوری خوش و بش خویش با مقامات جمهوری اسلامی، به سیدعلی خامنه‌ای استناد می‌کند که گفته است «ایران در حال ساخت سلاح هسته‌ای نیست»! و آنگاه از یک سو برای پیشبرد «دیپلماسیِ» مماشات و از سوی دیگر برای بستن دهان کسانی که از وی انتظار بیشتری از یادآوری مسئله اتمی در پیام نوروزی دارند، به جای حقوق بشر از مفهومی مبهم استفاده می کند که نه سیخ بسوزد و نه کباب: حقوق جهانی! وی می‌گوید: «یک توافق جامع بر سر مسئله هسته‌ای، و ایرانی که حقوق جهانی را در داخل و خارج حمایت می کند، کمک می‌کند تا ایران در مسیر جدیدی که بسیاری از ایرانیان خواهان آن هستند حرکت کند». البته که حقوق بشر، حقوقی «جهانی» است اما امتناع از به کار بردن «حقوق بشر» خود پیام دیگریست به حکومت اسلامی و به مردم ایران.

پیام اوباما اگرچه کمی طولانی ولی از نظر فرم، مختصات یک پیام سالانه را داراست ولی از نظر محتوای سیاسی برای بسیاری از ایرانیان، بدون امیدی برای سال آینده و به معنای فدا کردن منافع مردم ایران به پای بهبود مناسبات دیپلماتیک با رژیم اسلامی است.

پیام سیدعلی خامنه‌ای: حماسه اقتصادی و فرهنگی و ملّی و مدیریتی و جهادی
خامنه‌ای در پی نام‌گذاری‌های زائد و بی‌معنی و آبروبرانه‌ای که سالانه صادر می‌کند، سال 1393 را سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مديريّت جهادی» نامید. وی نیز پس از تعارفات رایج و گریز به صحرای کربلای صدر اسلام، و سخنان توخالی درباره «تجربه» و «بصیرت» و «شادی» و «امنیت روانی» و «آرامش روحی» و... برقرار ماندن رژیم و مهندسی «انتخابات» 92 را که با موفقیت انجام شد به حساب «حماسه سیاسی» سال 92 نوشت و درباره «حماسه اقتصادی» که آن هم قرار بود در سال گذشته اتفاق بیفتد اعتراف کرد: «اتفاق نیفتاد»!

از همین رو، وی پس از 35 سال که از انقلاب اسلامی و برپایی نظام‌ برآمده از آن می‌گذرد، بار دیگر چنگ در «اقتصاد مقاومتی» انداخت آن هم در حالی که بنا به پیام اوباما، دولت حسن روحانی با پشتیبانی خامنه‌ای دارد تلاش می‌کند تا با بهبود روابط خود با غرب و به ویژه آمریکا این «اقتصاد مقاومتی» را سر و سامان بخشد!

خامنه‌ای با این نتیجه گیری که «حماسه سیاسی» در سال 92 با موفقیت انجام گرفت، امسال را نوبت تکمیل «حماسه اقتصادی» و حماسه «فرهنگی» اعلام کرد و البته این بار از به کار بردن واژه «حماسه» خود داری نمود. وی با تأکید بر پشتیبانی «مردم» و «توکل به خدا» ابراز امیدواری کرد که در سال 93 «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریت جهادی» شکوفا شود!

پیام خامنه‌ای مانند سخنرانی‌هایش طولانی و خسته‌کننده بود و حرف تازه و مهمی هم نداشت. و با توجه به اینکه تمام بلندگوهای تبلیغاتی کشور در انحصار سران حکومت است، بهتر این می‌بود که وی دست کم در پیام نوروزی خود، جانب اختصار را رعایت می‌کرد چرا که کمتر ایرانی است که بنشیند و به این پیام‌ها گوش فرا دهد یا آنها را بخواند.

پیام علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی: دیو چو بیرون رود فرشته درآید!
پیام بسیار کوتاه و دوپهلویی، حاوی هم امید و هم تهدید، از وی منتشر شد که من در سایت رسمی او آن را نیافتم. اما همانجا گفتگوهای نه چندان کوتاه وی با رسانه‌ها با همین مضمون منتشر شده است. رفسنجانی در این پیام، بدون مخاطب معین، سال نو را تبریک گفته و با آوردن بیتی از غزل معروف حافظ «صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم‌اند» نوشته است: «بر سر آنم که گر ز دست برآید، دست به کاری زنم که غصه سرآید» و آنگاه «سالی سرشار از سازندگی، شکوفایی و رونق را در سایه اعتدال و در پناه امن الهی برای آحاد ملت ایران» آرزو کرده است.

از نظر سیاسی، پیامی کوتاه و گویا. بسیار کوتاه‌تر از یک پیام سال نو که باید بیشتر به سال گذشته و سال آینده می‌پرداخت و بسیار گویاتر از پیامِ خامنه‌ای رهبر رژیم اسلامی ایران به رقبایش. پیامی که در آن هم امید و هم تهدید همراه با بی‌اطمینانی نسبت به توازن قوا در ساختار سیاسی رژیم وجود دارد.

البته اگر حافظه تاریخی فقط یک سال یاری کند، سال آینده می‌توان به بررسی امسال نشست و دید آیا رفسنجانی واقعا بر سر آن بود؟! آیا ز دستش کاری بر آمد؟! و آیا اگر هم دست به کاری زد، غصه سر آمد یا نه؟!

شاید با یک یادآوری کوتاه بتوان به حدی از یک پیش‌بینی دست یافت. از قول هاشمی رفسنجانی در پایگاه اطلاع‌رسانی خودش آمده است که او «به عنوان هدیه نوروزی به مردم، اصول حقوق شهروندی در قانون اساسی» را بر شمرده و گفته است: «اگر خطایی هست از عملکردهاست نه ساختار نظام»!

با این همه معنای پیام دوپهلوی رفسنجانی شاید زمانی بهتر روشن شود که غزل حافظ را به طور کامل بخوانیم چرا که چه رفسنجانی خواسته باشد و چه نخواسته باشد، بخشی از پیام وی در آن ابیاتی است که وی در پیام‌اش نیاورده است. بگذریم از اینکه از یک سو «دیو» را خود رفسنجانی از شیشه در آورد و بر مسند «رهبری» نشاند، و از سوی دیگر تا چشم کار می‌کند، «فرشته‌»ای در نظام جمهوری اسلامی یافت نمی‌شود!

بر سر آنم که گر ز دست بر آید/ دست به کاری زنم که غصه سر آید

بگذرد این روزگار تلخ‌تر از زهر/ بار دیگر روزگار چون شکر آید

بلبل عاشق! تو عمر خواه که آخر/ باغ شود سبز و شاخ‌ گل به بر آید

صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم‌اند/ بر اثر صبر، نوبتِ ظفر آید

صالح و طالح متاع خویش نمودند/ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد/ دیو چو بیرون رود، فرشته در آید!

بر در ارباب بی‌مروت دنیا/ چند نشینی که خواجه کی به در آید؟

صحبت حکام ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید خواه، بو که بر آید

غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست/ هر که به میخانه رفت، بی خبر آید!

پیام حسن روحانی: خودشیفته و درباره همه چیز
پیام حجت‌الاسلام حسن روحانی نیز از چهارچوب آنچه در فکر خامنه‌ای و رفسنجانی وجود دارد، فراتر نمی‌رود. وی نیز پس از تعارفات معمول به ادبیات عوام‌پسند و «مهرورزانه» احمدی نژاد روی آورد و از مهر و محبت و حماسه‌ها سخن گفت. وی نیز ادعاهایی از جمله در زمینه اقتصادی و با تکیه بر «آمار» مطرح کرد که به طور واقعی در جامعه لمس نمی‌شوند. وی وعده داد که «در سال آینده اقدامات مجدانه‌ای برای کاهش رشد تورم خواهیم داشت.» و «سال آینده، سالِ رونق اقتصادی خواهد بود و در کنار رونق اقتصادی، شاهد رشد و شکوفایی صنعت، کشاورزی و بخش‌های خدمات در اقتصاد [از جمله کشاورزی] خواهیم بود.»

روحانی آنگاه به دستاوردهای دولت خود در سیاست خارجی پرداخت و مدعی شد: «امروز صدای ملت ایران در دنیا بهتر شنیده می شود» و «در سیاست خارجی، چهره جمهوری اسلامی ایران در صحنه جهانی کاملاً عوض شده است.» حسن روحانی به همه در همه زمینه‌ها قول «زندگی راحت‌تر و نگرانی کمتر» داد، از اعتدال و اخلاق و انتقاد و دست به دست هم دادن و «هویت ایرانی و اسلامی» و «عطر دل‌انگیز کوثر» و نزدیکی به «خاندان رسالت» و محیط زیست و «زمین، هوا، دریا و تالاب‌ها»ی ایران نیز سخن گفت.

پیام نوروزی حسن روحانی یک پیام تقریبا طولانی و مانند همه سخنان وی در طول چند ماه گذشته سرشار از خودشیفتگی و «کیش شخصیت» نسبت به خودش و تواناهایی دولت‌اش بود. و مانند سخنرانی‌هایش، همراه با انتقاد از دولت گذشته و پر از وعده و وعید برای سالی که در پیش است.

پیام محمد خاتمی: با فال حافظ
حجت‌الاسلام محمد خاتمی ظاهرا اکنون هیچ مقام رسمی در حکومت ندارد. با این همه، احتمالا به عنوان «رییس جمهوری اصلاحات» که به گفته خودش «تدارکاتچی» بیش نبود، هر سال پیام نوروزی می‌دهد. خاتمی نیز مانند خامنه‌ای و روحانی و اوباما بر «انتخابات» خرداد 92 تأکید کرد و آن را «حماسه سیاسی» نامید با این افسوس که «حصرها و حبس‌ها» و «محدودیت‌ها از کسانی که دچار محدودیت شده‌اند» رفع نشد.

وی نیز به وجود مشکلات اقتصادی اعتراف کرد و با پشتیبانی از طرح‌های دولت روحانی ابراز امیدواری کرد «همه دستگاه‌ها و نهادها» از آن پشتیبانی کنند تا «چهره زیبای ایرانی، چهرۀ رحمانی اسلام، بهتر و بیشتر به جهانیان نشان داده شود.»

خاتمی نسبت به بالابردن «توقعات» از دولت روحانی هشدار داد ولی نسبت به آینده ابراز امیدواری کرد. او از دولت خواست که «زمینه را برای فعالیت آزاد احزاب، گروه‌ها، تشکل‌ها و بخش خصوصی فراهم بیاورد». وی تأکید که که ما «دلبستۀ انقلاب خود هستیم و نظام خود را برقرار و سرفراز می‌خواهیم» و «امیدواریم در سال پیش رو شاهد اصلاحات همه‌جانبه در درون نظام خودمان و برای تقویت نظام خودمان و برای تقویت پایه‌های امنیت ملی و رفاه اجتماعی باشیم». خاتمی نیز مانند رفسنجانی نقبی به حافظ زد و یک غزل دوپهلو هم او خواند: نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد، عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد...

پیام محمد خاتمی برای کسی که ظاهرا مسئولیت مقامی را در نظام جمهوری اسلامی بر عهده ندارد، کمی طولانی و پر از توصیفات انشایی و سخنان کلی بود. جمله او درباره حبس و حصر و محدودیت‌ها، محتاطانه‌تر از آن بود که بتوان جدی‌اش گرفت.

پیام ابوالحسن بنی صدر: حرف‌هایی برای همه سال‌های جمهوری اسلامی
ابوالحسن بنی‌صدر نخستین رییس جمهوری اسلامی ایران که توسط روح‌الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی عزل شد و از ایران به فرانسه گریخت نیز هر سال پیام نوروزی می‌دهد. پیام ویدئویی بنی‌صدر، طولانی‌ترین پیام و به شدت پراکنده و نامنظم بود. او نخست به تاریخچه نوروز در شش روایت پرداخت و در یکی از آنها روز تولد زرتشت را به روز خلافت علی ربط داد و آخرسر هم نتیجه گرفت که «نوروز امسال ما با هیچ کدام از آن شش روایت نمی‌خواند».

به غیر از این شش روایت، بقیه سخنان بنی‌صدر به هر مناسبت دیگری می‌شد بیان شود بدون آنکه ربطی به نوروز داشته باشد. بنی صدر در پیام نوروزی خود نگاهی به یک به سال گذشته و به یک سال آینده نمی‌اندازد بلکه به همه سال‌های گذشته می‌پردازد، تا همه سال‌های آینده را تصویر کند و مخاطبان را به مبارزه فرا می‌خواند و از آنها می‌خواهد نخست خود «به میزان عدل» تغییر کنند تا بتوانند تغییر بدهند. انتشار این پیام در سایتی که خود «انقلاب اسلامی در هجرت» نام دارد، و هیچ احساس اینکه ممکن است تغییری صورت گرفته باشد، جز هجرت و جابجایی مکانی، به شنونده دست نمی‌دهد، جذابیتی برای شنونده ایجاد نمی‌کند. به یاد می‌آورم در آن زمانی که بنی‌صدر هنوز رییس جمهوری اسلامی بود، در یکی از سخنرانی‌های پیش از خطبه‌های نماز جمعه «یازده نوع شهید» بر شمرده بود! و یک جمله‌اش که چند بار به دلیل فشار و شلوغی جمعیت تکرار کرد، ما را که هنگام کار حرفهایش را از رادیو می‌شنیدیم به شدت به خنده انداخت: اینقدر فشار ندهید تا من به شما بگویم شهید بر چند نوع است!

چنین پیام‌هایی آن هم به عنوان پیام نوروزی و سال نو، که هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا به شدت نامناسب هستند، مخاطبان را از خود فراری می‌دهد.

پیام فرح پهلوی: سرانجام نور بر تاریکی پیروز خواهد شد
فرح پهلوی در پیام مختصر و مفید خود که نمونه یک پیام نوروزی امیدوارکننده است، مانند سال‌های گذشته آرزو می‌کند که «دوران تاریکی هر چه زودتر در ایران عزیز به سر آید و در آینده‌ای نه چندان دور همه ایرانیان بتوانند در کنار خانواده و در خاک میهن در ایرانی آزاد، پیشرفته و سربلند این روز فرخنده را با شکوه هر چه بیشتر جشن بگیرند». پیامی که آرزوی قلبی میلیونها ایرانی است.

شهبانو فرح پهلوی نوروز را اگرچه به درستی همواره با شادی نمی‌داند، ولی آن را «پیام‌آور همبستگی همه ایرانیان» می‌خواند. «امید به آینده» و وام گرفتن از اعتقاد دیرینه ایرانیان مبنی بر پیروزی نور بر تاریکی، پیام نوروزی فرح پهلوی را بهاری کرده و بر سرشت ملّی این جشن باستانی و نقش آن در میان ایرانیان تأکید می‌نماید بدون آنکه به مسائل مشخص سیاسی و اجتماعی بپردازد.

پیام شخصیت‌هایی مانند فرح پهلوی، بیشتر از آنکه یک عمل سیاسی باشد، یک اقدام فرهنگی برای انجام آداب نوروزی است که این ملکه ایرانی همواره با جملاتی کوتاه و روشن از عهده آن به خوبی برآمده است.

پیام رضا پهلوی و یاسمین پهلوی: نوروز است ولیکن بهار برای همه نیامده است
در پیام ویدئویی شاهزاده رضا پهلوی، در لحظات آخر، همسرش بانو یاسمین پهلوی نیز به وی می‌پیوندد و با تأکید بر چند مسئله اجتماعی، نوروز را شادباش می‌گوید. از نظر پرداختن به مسائل مشخص جامعه ایران، این پیام، ویژگی یک پیام مربوط به سال نو را به خوبی برآورده می‌کند.

اما هیچ دلیلی ندارد که در یک پیام نوروزی به تاریخ این جشن و مراسم آن و سخنانی از این دست نیز پرداخت چرا که نوروز هزاران سال است وجود دارد و دادن یک پیام نوروزی که هر سال انجام می‌شود جایی برای پرداختن به تاریخچه و مراسم آن نمی‌گذارد. از این رو پیام نوروزی رضا پهلوی می‌توانست بسیار مختصر و مفیدتر از آنچه گفت، باشد. در شرایطی که ایرانیان به سر می‌برند، مخاطبان انتظار دارند موضوعات جدی و مهم را در این پیام‌ها بشنوند به اضافه چشم‌اندازی امیدوارکننده برای سالی که در پیش است. بخش توصیفی و تاریخی پیام نوروزی رضا پهلوی می‌توانست در شرایطی مطرح شود که ایرانیان این همه مشکلات نمی‌داشتند.

در کنار حضور همسرش، «شادباش ویژه» رضا پهلوی به مهاجران و تبعیدیان یکی دیگر از نقاط قوت پیام وی بود. اشاره وی به آنچه در «سال آینده» در پیش داریم، اگرچه مبهم است اما نشانگر تأکید همیشگی وی بر تلاش مشترک برای آن چیزی است که او آن را در این پیام «منافع ملت ایران» خوانده است. رضا پهلوی یادآوری می‌کند که «به یاد داشته باشیم که نوروز است و لیکن بهار برای همه نیامده است». او از مردم می‌خواهد به تماشای اعدام محکومان در خیابان‌ها نروند. او جایی برای عزیزان از دست رفته در پیام خود در نظر می‌گیرد. خانواده‌های زندانیان سیاسی را یادآوری می‌کند و بیماران و معلولان را از قلم نمی‌اندازد و عیدی کودکان بی‌خانمان و بی‌سرپرست را هم فراموش نمی‌کند و در پایان به «مبارزان آزادی‌خواه» درود می‌فرستد.

همسر رضا پهلوی، بانو یاسمین پهلوی نیز در چند جمله کوتاه نوروز را به زنان و مردان و جوانان و کودکان شادباش می‌گوید و برای همه ایرانیان در سراسر جهان تندرستی آرزو می‌کند.

نتیجه
اساسا در جهان شتابان امروز، پیام‌های به چنین مناسبتی وقتی بیش از پنج دقیقه باشند، مخاطب خود را خیلی زود از دست می‌دهند چرا که شنونده یا خواننده متوجه می‌شود که پیام‌دهنده وقت بیشتری از او طلب می‌کند و هنگامی که در همان یکی دو دقیقه نخست حرف جالب توجهی نشنود، کششی برای شنیدن بقیه پیام پیدا نمی‌کند. در عین حال باید جنبه «فرمالیته» و یا تشریفاتی بودن پیام‌های سال نو را در نظر داشت و دانست که این پیام‌ها «برنامه سیاسی» نیستند اگرچه بنا به موقعیت، حاوی پیام‌های سیاسی هستند.

حال با مخاطبان است که قضاوت کنند کدام یک از این پیام‌های نوروزی از نظر فرم و محتوا بیشتر ویژگی‌های یک پیام به مناسبت سال نو را داشته و کدام یک، آنها را بیشتر به خود جلب کرده است. چنین پیام‌هایی یک اقدام مهم در برقراری روابط عمومی سیاستمداران است و داشتن مشاوران با تجربه در این زمینه، نقشی اساسی در آن بازی می‌کند. از همین روست که مثلا رهبران کشورهای خارجی تلاش می‌کنند دو سه واژه یا یک جمله فارسی نیز در پیام‌ خود بگنجانند ولی زمامداران حکومت اسلامی که همه‌شان در همه چیز «علاّمه دهر» هستند، نیازی به مشاوره ندارند و به همین دلیل پیام نوروزی خود را که به مناسبت یک جشن ماندگار از ایران باستان است، با زبان عربی، آن هم الکن، شروع کرده و با همان عربی الکن هم به پایان می‌برند!

24 مارس 2014



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: