آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 22 اسفند ماه 1392 = 13-03 2014

افزايش 14 درصدی خودکشی در ايران اسلامی

خودکشي به عنوان يکي از ناهنجاري‌هاي اجتماعي، همواره دامن گير جوامع مختلف بشري بوده است؛ اما با افزايش نرخ اين پديده و پيچيده شدن ابعاد آن در دنياي جديد، ريشه يابي عوامل تشديد کننده ي اين ناهنجاري و بررسي زمينه‌هاي پيشگيري از آن، اهميت ويژه يي دارد. خودکشي، رخداد غم انگيزي است که پايان تلخي را براي يک زندگي رقم مي‌زند. وقوع بيشتر اين پديده ي ناگوار اجتماعي در بين افراد جوان در جوامع امروزي که در صورت ادامه ي حيات خود مي‌توانستند سهم بيشتري از زندگي داشته باشند، چنين حادثه يي را دردآورتر مي‌سازد.
وقتي حرف از خودکشي يک فرد به ميان مي‌آيد، نخستين پرسشي که در ذهن شکل مي‌گيرد چرايي اقدام آن فرد به خودکشي است و در بيشتر موارد نخستين پاسخ آن است که فردي که به زندگي خود پايان داده، در اصطلاح عاميانه خوشي به زير دلش زده بوده است. گاهي از اطرافيان شخصي که دست به خودکشي زده شنيده مي‌شود که او همه ي امکانات لازم براي داشتن يک زندگي خوب را داشته و با اين وجود اقدام به خودکشي کرده است.اين در حالي است که هيچ کدام از اين پاسخ‌ها نمي‌تواند به درستي چرايي اقدام يک فرد به خودکشي را توضيح دهد. پايان دادن به زندگي هرگز نمي‌تواند براي انساني که از شرايط زندگي عادي نيز برخوردار بوده است، امري آسان باشد. در اين ميان به يقين عاملي وجود دارد که متاسفانه در بيشتر موارد از سوي کساني که درباره ي خودکشي يک شخص قضاوت مي‌کنند، ناديده گرفته مي‌شود.اين عامل را در بهترين توضيح مي‌توان شرايط ناهنجار روحي فرد توصيف کرد؛ وضعيت ناهمگون و نامتعادلي که عوامل مختلفي از عوامل محيطي گرفته تا عوامل ارثي و ژنتيک در شکل گيري آن نقش دارند. از عوامل ژنتيک به عنوان عاملي در ايجاد بيماري‌هاي روحي و رواني از جمله افسردگي و نااميدي از زندگي که بگذريم، به عوامل محيطي خواهيم رسيد که بازه ي گسترده يي از عوامل از جمله فقر، بيکاري، اعتياد به الکل و مواد مخدر، ناکامي‌هاي مختلف از جمله ناکامي‌هاي عاطفي، مشکل‌هاي خانوادگي، از دست دادن عزيزان و... را شامل مي‌شود؛ عواملي که مي‌توانند بر نااميدي افراد مستعد ناهنجاري‌هاي رفتاري دامن بزنند.خودکشي اگر چه در تمام سده‌ها وجود داشته است، اما ورود به زندگي صنعتي و گسترش پيچيدگي‌ها در جوامع بشري نيز عامل ديگري است که به گفته ي کارشناسان به دليل تشديد اضطراب‌ها و تنش‌هاي رواني، به افزايش ميزان اين امر نامطلوب در جوامع انساني منجر شده است.

زنان و خودکشي‌هاي آرام
امروزه خودکشي با روش‌هاي مختلفي مانند خودسوزي، زياده روي در مصرف دارو و استفاده از قرص‌هاي کشنده و مواد سمي، قطع رگ و... انجام مي‌شود. با اين وجود چگونگي استفاده از روش‌هاي ياد شده در بين زنان و مردان متفاوت است.به اعتقاد کارشناسان در حالي که مردان در زمان اقدام به خودکشي از روش‌هاي سختي چون حلق آويز کردن و شليک گلوله، به زندگي خود پايان مي‌دهند، زنان از روش‌هاي نرم تري مانند زياده روي در مصرف قرص يا خوردن مواد سمي استفاده مي‌کنند.در همين ارتباط «امان الله قرايي مقدم» جامعه شناس و مدرس دانشگاه، در گفت و گو با ايرنا، اظهار داشت: زنان بيشتر با روش‌هاي نرم اقدام به خودکشي مي‌کنند ولي مردان از روش‌هاي سختي همچون شليک گلوله و حلق آويز کردن خود بهره مي‌گيرند.اين جامعه شناس در ادامه با اشاره به ارتباط ميان خودکشي با متغير جنسيت، گفت: خودکشي در ميان زنان ايراني به دلايلي همچون تهمت، ازدواج اجباري و محروميت‌هاي بالاي برخي زنان در بعضي از مناطق کشور، نرخ بالايي را به خود اختصاص داده است.بايد افزود در دهه‌هاي گذشته خودسوزي در کنار ديگر روش‌هاي خودکشي به عنوان روشي شايع در بين زنان کشور، بخصوص در استان ايلام رواج يافته است.

زنگ خطر افزايش خودکشي جوانان
بر اساس آمار اعلام شده از سوي سازمان پزشکي قانوني کشور، در 9 ماهه ي نخست سال 1392، سه هزار و 125 تن در حوادثي که مشکوک به خودکشي تشخيص داده شده است، جان خود را از دست داده اند. بر اين اساس نرخ خودکشي نسبت به مدت مشابه در سال گذشته 14 درصد افزايش داشته است.از نکات جالب توجه در اين آمار، فراواني خودکشي در بين گروه سني 24-18 سال با 2/28 است که مي‌تواند زنگ خطري براي جامعه ي ما باشد.«سيد هادي معتمدي» روانپزشک و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران، با اشاره به افزايش نرخ خودکشي در بين جوانان، در خصوص دليل اين امر گفت: اجراي سياست‌هاي غلط جمعيتي در گذشته بدون توجه به نيازهاي اين قشر، يکي از علل اصلي افزايش نرخ خودکشي در بين جوانان بوده است؛ زيرا امروزه جوانان با مشکل‌هاي فراواني مانند بيکاري، اعتياد، بحران هويت، تفکر منفي بافي و پوچگرايي در جامعه دست به گريبانند.امان الله قرايي مقدم نيز در خصوص دلايل نرخ بالاي خودکشي در بين جوانان، اعتقاد دارد: آنچه به طور کلي، سبب خودکشي جوانان در کشور مي‌شود آنومي اجتماعي و تنوع خواهي اين قشر است. اين تنوع خواهي شامل آرزوي داشتن خانه، ماشين و شغل مناسب و زندگي راحت است که جوانان در صورت ناتواني در رسيدن به اين آرزوها دچار سرخوردگي مي‌شوند.

مقصر کيست؟ فرد يا جامعه؟
براي پي بردن به عوامل اصلي خودکشي در جامعه، مي‌توان به بررسي دو ديدگاه روانشناسانه و جامعه شناسانه درباره نقش فرد و جامعه در بروز خودکشي اشاره کرد.در ديدگاه نخست که مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است، خودکشي پديده يي است که از عوامل رواني و فردي تاثير مي‌پذيرد؛ به گونه يي که فرد محور اصلي در خودکشي به شمار مي‌رود. «زيگموند فرويد» روانشناس و متفکر اتريشي مهمترين صاحب نظر در اين زمينه است.اما در مقابل اين ديدگاه، ديدگاه ديگري نيز وجود دارد که خودکشي را زاييده ي جامعه و مشکل‌هاي آن مي‌داند. امان الله قرايي مقدم در ادامه ي گفت و گو با ايرنا با اشاره به نظريه ي رابرت مرتون که بر فشار حاصل از نرسيدن به اهداف ارزشمند، معطوف است، در باره ي نقش عوامل اجتماعي در بروز خودکشي گفت: چون امروزه جوانان نمي‌توانند به اهداف اصلي خود برسند و در اين زمينه نااميد مي‌شوند، دست به خودکشي مي‌زنند.وي با رد تاثير مطلق عوامل رواني در اقدام فرد به خودکشي گفت: روان انسان زير تاثير جامعه نيز است و اين سبب مي‌شود در زمان بحران‌هاي مختلف اجتماعي، خودکشي شدت بيشتري به خود گيرد.اين مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به اينکه خودکشي يک پديده چند وجهي است، افزود: هر چند نمي‌توان نقش افراد را در تصميم گيري براي خودکشي انکار کرد، ولي محيط اجتماعي مي‌تواند بيشترين تاثير را بر خودکشي داشته باشد.هادي معتمدي نيز در اين زمينه معتقد است: ما فقط نمي‌توانيم فرد را عامل اصلي در خودکشي بدانيم بلکه در کنار انگيزه‌هاي فردي بايد به عوامل اجتماعي نيز توجه کرد.به گفته ي معتمدي خودکشي همانند ديگر ناهنجاري‌ها در جامعه، پديده يي چند علتي است که مي‌توان آن را در قالب عوامل فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و رواني بررسي کرد.عوامل اقتصادي مانند فقر، بيکاري، محروميت، ناامني شغلي و عوامل اجتماعي نظير افزايش جمعيت، مهاجرت، جنگ، تبعيض، بي سوادي و معضل‌هاي مربوط به ازدواج از جمله عوامل مهم در بروز بي ثباتي‌هاي رواني و اقدام‌هايي مانند خودکشي هستند.يکي ديگر از عوامل فرهنگي موثر بر تشديد خودکشي در کشور، بخصوص در استان‌هايي با فرهنگ سنتي و قومي، نفوذ سريع سبک زندگي مدرن در اين مناطق و تعارض آن با فرهنگ سنتي و عشايري اين مناطق است.بر اساس آمار اعلام شده از سوي سازمان پزشکي قانوني کشور، استان ايلام همچنان بالاترين ميزان خود کشي در ايران را دارد و در اين زمينه لرستان، خوزستان، کرمانشاه، گلستان و کهگيلويه و بويراحمد از ديگر استان‌هايي هستند که بيشترين ميزان خودکشي در آنها رخ داده است.با نگاهي به ساختار جمعيتي و بافت قبيله اي اين استان ها، درک خواهيم کرد که تقابل سنت و مدرنيته و ورود سبک‌هاي جديد زندگي به اين مناطق، مي‌تواند زمينه‌هاي ناسازگاري‌هاي اجتماعي را در اين استان‌ها افزايش دهد.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: