آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 15 بهمن ماه 1392 = 04-02 2014

رازهای گرايش پسران به تجرد

رزونامه ابتکار: امروزه در حالي از تجرد دختران در جامعه ايران سخن گفته مي‌شود که به تجرد پسران و عواملي که منجر به افزايش آن در جامعه شده، کمتر توجه شده است.در فرهنگ و جامعه ايراني ازدواج نکردن دختران پديده اي ناميمون به شمار مي‌رود و در محافل مختلف از جمله رسانه‌ها نيز به آن دامن زده مي‌شود و اين در حاليست که کمتر به ريشه يابي اين موضوع پرداخته مي‌شود که چرا پسران کمتر به ازدواج روي آورده و به تجرد تمايل دارند.
برخي روانشناسان معتقد هستند که تجرد در پسران دلايل و ويژگي‌هاي خاصي دارد، اما تاثير اين تجرد زمينه ساز افزايش تجرد در بين دختران را نيز فراهم کرده است.آنها همچنين معتقدند که در اين راستا بايد موضوع تجرد گرايي در دختران و پسران را با هم مورد بررسي قرار داد و راهکارهاي علمي و اساسي براي حل آن يافت، راهکارهايي که نه تنها باعث کاهش تجرد گرايي در بين جوانان مي‌شود بلکه تمايل به ازدواج و تشکيل زندگي مشترک به يک ارزش ماندگار تبديل مي‌کند.پسراني که هم اينک در سن ازدواج هستند و يا سن آنها افزايش يافته و حتي در آستانه چهل سالگي هستند، دلايل و توجيهات خاصي براي ازدواج نکردن مطرح مي‌کنند در حاليکه اگر دلايل ازدواج نکردن اين قشر از افراد جامعه مورد بررسي و آسيب شناسي کارشناسانه قرار گيرد، مي‌توان اميدوار شد که روند رو به رشد آمار دختران مجرد کاهش يابد.
«محمد. ن» مجرد و 38 ساله و داراي مدرک فوق ليسانس از جمله جوانان تهراني است که تاکنون حاضر نشده به ازدواج تن دهد و بر سر سفره عقد بنشيند.وي به ايرنا مي‌گويد: افزايش سن من و ساير جوانان دختر و پسر موجب شده است تا در انتخاب همسر آينده خود، بسيار سخت گير و حساس شويم.«مهرداد َشوري» 42 ساله که حدود هشت سالي است ازدواج کرده، يکي از دلايل تمايل نداشتن پسران به ازدواج را تنوع طلبي آنان عنوان کرده و مي‌گويد چنين روندي موجب سست شدن بنيان‌هاي خانواده و ايجاد بي اعتمادي در نسل جوان و به تبع آن افزايش تجرد گرايي در جامعه خواهد شد.
«زهرا قاسمي» يکي از شهروندان تهراني از جمله دلايل تمايل نداشتن پسران به ازدواج را نبود امنيت شغلي و شرايط سخت تامين معاش و مسکن عنوان کرده و مي‌گويد: حدود دو سالي است که عقد کرده ام اما به دليل آن که همسرم شغل مناسبي کسب نکرده، هنوز زندگي مستقل خود را آغاز نکرده ايم که اين امر نگراني‌هايي را در زندگي مشترک ما ايجاد کرده است.«پروانه شهيدي» زني 57 ساله و داراي دو فرزند دختر و دو پسر است. وي از نگراني‌هاي خود در باره آينده فرزندانش و ازدواج آنها مي‌گويد و از حاکم بودن فرهنگ غلطي در بين جوانان مبني بر تجرد گرايي به ويژه در بين دختران انتقاد دارد.شهيدي ادامه مي‌دهد: اگر در خانواده اي دختر مجرد و پسر مجرد وجود داشته باشد و حتي سن پسران هم از دختران بيشتر باشد، تمام فشارهاي رواني براي ازدواج به دختر تحميل مي‌شود در حاليکه دختر بايد انتخاب شوند اما پسر مي‌تواند به راحتي دختر مورد علاقه و دلخواه خود را انتخاب کنند.شهيدي ادامه داد: يکي از فرزندانم 32 ساله است و در سن ازدواج قرار دارد اما به هيچ عنوان تمايلي به ازدواج نشان نمي‌دهد و مي‌گويد با اين وضعيت اقتصادي که دارم نمي‌توانم بار مسئوليت يک زندگي را به دوش بگيرم.در کنار عوامل جمعيت شناختي که سبب شده تعداد پسران در سن ازدواج، کمتر از تعداد دختران در سن ازدواج باشد، اما نبايد عوامل ديگري را در اين زمينه ناديده گرفت به ويژه اينکه در جامعه اي که براساس عرف، پسر بايد با گروه سني پايين تر از خود ازدواج کند، بنابراين فرصت‌هاي ازدواج بسياري از دختران در اين شرايط نيز کاهش مي‌يابد.کارشناسان معتقدند مهاجرت افراد به شهرها نيز خود عامل مهم و تاثيرگذاري براي به تأخير افتادن سن ازدواج و مجرد ماندن جوانان است، زيرا افرادي که به شهرها مهاجرت مي‌کنند تحت تأثير رفتارها و تفکر شهري قرار مي‌گيرند.از سوي ديگر با تغيير فرهنگي و تجددگرايي، انگيزه پسران مهاجر براي انتخاب همسري از ميان دختران شهري افزايش مي‌يابد.
پسراني که به علت کار و تحصيل به شهرها مهاجرت کرده اند، در اين شهرها ازدواج مي‌کنند، بنابراين توازن تعداد دختران و پسران در روستاها از بين مي‌رود و بسياري از دختران در روستاها مجرد باقي مي‌مانند.مهاجرت به ساير کشورها نيز که بيشتر توسط پسران صورت مي‌گيرد، توازن ميان تجرد پسران و دختران را برهم مي‌زند و باعث افزايش تعداد دختران مجرد مي‌شود.کارشناسان مسايل جوانان معتقدند که افزايش سطح تحصيلات جوانان نيز ازدواج آنها را با مشکل مواجه مي‌کند، زيرا همزمان با ادامه تحصيل، امکان يافتن شغل مناسب وجود ندارد و دانشجو، براي تامين هزينه زندگي خود نيز با مشکل مواجه است چه رسد به آنکه بتواند يک زندگي مشترک را آغاز کند.بنابراين ازدواج، اشتغال و تحصيل در کنار يکديگر فشار مضاعفي را بر جوانان وارد مي‌کنند بطوريکه با افزايش سطح تحصيلات، نگرش فرد نسبت به زندگي و انتخاب همسر تغيير کرده و سطح توقعات آنان نيز افزايش مي‌يابد.نبود امکان ازدواج پسران در طول تحصيل، منجر به کاهش نرخ ازدواج دانشجويان دختر مي‌شود زيرا دختران دانشجو انتظار دارند که فرد مقابل آنها داراي تحصيلات عالي باشد، اما از آنجا که اولا تعداد دانشجويان پسر نسبت به دانشجويان دختر رو به کاهش است و ثانيا اغلب پسران دانشجو نيز امکان ازدواج در زمان دانشجويي را ندارند، اين وضعيت فرصت‌هاي ازدواج دختران را کاهش مي‌دهد.موضوع مسکن نيز يکي از عوامل مهم در به تاخير افتادن ازدواج جوانان است. با توجه به روند شکل گيري روند جدا زيستي، نياز به مسکن يکي از ضرورت‌هاي مهم ازدواج است، از اين رو جوانان ترجيح مي‌دهند براي تشکيل زندگي جديد، مستقل از والدين زندگي کنند که اين امر با توجه به حجم عظيم جمعيت و نرخ‌هاي و نرخ‌هاي بالاي تهيه مسکن قابل تامل است.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: