دوشنبه، 30 دی ماه 1392 = 20-01 2014توافق ژنو؛ روزنامه ولی فقیه اظهارات روحانی را رد کردکیهان حکومتی در یادداشت روز دوشنبه خود اظهارات اخیر روحانی در مورد توافق هسته ای ژنو را رد کرد و نوشت: آنچه به دست آورده ایم برد-برد نیست چه رسد به تسلیم قدرت های خارجی. 1 - رئیس جمهور کشورمان در جمع مردم خوزستان میگوید «میدانید توافقنامه ژنو یعنی چه؟ یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ جهان در مقابل ملت ایران» و چند ساعت بعد، «جی کارنی» در پاسخ به خبرنگاران که نظر دولت آمریکا را درباره دیدگاه آقای روحانی پرسیده بودند میگوید «سخنان رئيسجمهور ایران مصرف داخلی دارد» و تاکید میکند «این مسئله نه برای ما تعجببرانگیز است و نه باید باعث تعجب شما بشود. آنچه مقامات ایرانی میگویند اهمیتی ندارد، بلکه آنچه انجام میدهند مهم است»! بعد از امضای توافقنامه ژنو- سوم آذرماه جاری/ 24 نوامبر 2013- مقامات آمریکایی، از جمله باراک اوباما، جان کری و «وندی شرمن» در مصاحبههای پیدرپی تصریح میکنند که در توافقنامه حق غنیسازی برای ایران به رسمیت شناخته نشده است- منظورشان غنیسازی صنعتی است که مطالبه اصلی کشورمان است و نه تحقیقاتی- و در مقابل آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه کشورمان اعلام میکند که اظهارنظر مقامات آمریکایی عاری از واقعیت است و مصرف داخلی دارد و تاکید میکند که دولتمردان آمریکایی برای قانع کردن کنگره، لابیصهیونیستی و تندروهای آمریکا، به اینگونه اظهارات خلاف واقع درباره توافقنامه ژنو متوسل میشوند و با لفاظی تلاش میکنند نگرانیهای داخلی خود را حل کنند.» پس از توافق اخیر ایران و گروه کشورهای 5+1 درباره تفسیر ابعاد و جزئیات اجرایی توافقنامه ژنو- برنامه اقدام مشترک JPA- آقای دکتر عراقچی مذاکرهکننده محترم و ارشد تیم هستهای کشورمان، این توافقنامه را غیرقابل انتشار دانست و گفت «پس از توافق ژنو، مذاکراتی درباره چگونگی اجرای آن انجام دادیم که نتیجه آن برداشتهای مشترک به صورت شفاهی بود و در قالب NON PAPER و به عنوان سند غیررسمی مکتوب شد». آقای عراقچی در ادامه میگوید «انتشار این سند، به معنای رسمیت دادن به آن است» و توضیح نمیدهد که اگر این سند «غیررسمی»! است چرا قرار است اجرای توافقنامه ژنو دقیقاً براساس آن صورت پذیرد؟! و اما، بر خلاف نظر آقای عراقچی که متن توافق جدید را «غیرقابلانتشار» و حتی به زیان هر دو طرف مذاکرات دانسته بودند، کاخ سفید علاوه بر آن که متن کامل توافق یادشده را به کنگره تسلیم کرد، خلاصهای 4 صفحهای که اصلیترین محورهای مورد توافق ایران و 1 + 5 در آن آمدهبود را نیز منتشر کرده و در اختیار خبرگزاریها قرار داد. 2- با توجه به نمونههای یادشده، آیا این پرسش بدیهی و منطقی در ذهن مردم کشورمان پدید نمیآید که واقعیت ماجرا چیست؟ و چرا بسیاری از آنچه که برای مردم ایران- و در مواردی حتی برای نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی- ناگفتنی است، از نگاه حریف محرمانه نیست؟! مسئولان محترم هستهای کشورمان تقریبا در تمامی موارد یاد شده، قبل از انتشار متن توافقات از سوی حریف، انتشار آن را «محرمانه»! تلقی کرده و یا به مصلحت ندانسته بودند! و بعد از آن که طرف مقابل تفسیر خود از اسناد مورد اشاره -FACT SHEET- را با صدور بیانیه و به گونهای آشکار اعلام کرده است، مذاکرهکنندگان کشورمان، این بیانیهها را «یکسویه»، «غیرقابل اعتماد» و «دارای مصرف داخلی» معرفی کردهاند که باید گفت؛ الف: اگر متنهای یاد شده غیر قابل انتشار بوده است چرا طرف مقابل بلافاصله دست به انتشار آن زده و میزند؟! ج: در عصر ارتباطات و در فرهنگ و قواعد شناخته شده آن، کسی که در اعلام نظر خود پیشدستی میکند، برگ برنده بیشتر و مؤثرتری در اختیار خواهد داشت و با این پیشدستی، طرف مقابل را به موضع انفعال میاندازد. چرا که از این طریق، افکار عمومی را به نفع خود شکل میدهد و طرف دیگر را به جای پرسشگری که موضع برتر در اینگونه چالشهاست، به نقطه پاسخگویی، یعنی چند پله پایینتر میکشاند. متأسفانه و علیرغم احترامی که برای تیم محترم مذاکره کننده کشورمان قایل هستیم، باید گفت، در موارد یاد شده، از حریف رو دست خورده و عرصه افکار عمومی را برای شانتاژ و یکهتازی دشمن باز گذاشتهاند! د: طی چند ماه گذشته و تقریباً در تمامی موارد، بعد از آن که حریف دست به انتشار متنهای - به اصطلاح- محرمانه زده است، تیم محترم هستهای کشورمان، متنهای منتشر شده را «یکسویه»، «غیر قابل اعتماد» و «دارای مصرف داخلی» دانستهاند ولی این انتظار منطقی و طبیعی را در افکار عمومی بیپاسخ گذاشتهاند که در مقابل ادعای «یکسویه» حریف، واقعیت دو سویه چیست؟ و در حالی که میدانند و به تجربه دریافتهاند، طرف مقابل اهل ادعاهای یکسویه است چرا در اعلام واقعیت دو سویه پیشدستی نمیکنند تا به جای خود، حریف را در موضع انفعال قرار دهند؟! 3- «مذاکره» در عرف شناخته شده سیاسی، عرصه معامله است و معامله، میدان «بده و بستان» است. وقتی کار به مذاکره میکشد، هر یک از دو سوی مذاکره، در مقابل امتیازی که میدهند، امتیاز میگیرند و پایان مذاکره هنگامی است که طرفین، از مجموعه «دادهها» و «گرفتهها» به نقطه «توافق» میرسند. مسئولان محترم کشورمان در ارزیابی خود از توافقنامه ژنو و یا متن اخیر موسوم به برنامه اقدام مشترک - JPA - از «دادهها» کمتر سخن میگویند و بیشتر به «گرفتهها» اشاره میکنند تا آنجا که رئیسجمهور محترم در اظهاراتی که- با عرض پوزش- اغراقآمیز به نظر میرسد، اعلام میکند «توافق ژنو، یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ جهان در مقابل ملت ایران»! اما، وقتی به متن توافقنامه مراجعه میشود، آنچه «دادهایم» در مقابل آنچه «گرفتهایم» نه فقط قابل مقایسه نیست، بلکه بسیار کماهمیتتر و ناچیزتر از آن است که با واژه «برد- برد» کمترین تناسبی داشته باشد، چه رسد به این که، توافقنامه یاد شده را «تسلیم قدرتهای بزرگ جهان در مقابل ملت ایران» بدانیم. قدرتهای بزرگ جهان صدالبته که بارها طی سی و چند سال گذشته، به اجبار- و نه به اختیار- در مقابل ملت ایران سر تسلیم فرود آوردهاند اما در تمامی این موارد، ایستادگی و استقامت ملت ایران کارساز بوده است که فهرست آن نیز به درازا میکشد و شرح مبسوط و جداگانهای میطلبد. آیا توافقنامه ژنو که اجرای آن از امروز آغاز میشود، در این فهرست جای دارد؟! متأسفانه شواهد موجود حکایت دیگری دارند و این بیم جدی هست که حریف در مقابل برخی از کوتاه آمدنهای ما، گامهای بیشتری به جلو بردارد. به عنوان مثال، اوباما در توضیح توافقنامه ژنو تصریح کرده بود که در گام اول 6 ماهه، مبلغ 7 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران آزاد خواهد شد ولی در متن اعلام شده اخیر، این مبلغ به 4/2میلیارد دلار، آن هم در هشت قسط تنزل یافته است! و یا برنامه تحقیق و توسعه- R&D- ایران در توافق اولیه به رسمیت شناخته شده بود، اما در توافق جدید، حریف حتی نصب یک سانتریفیوژ در بخش روزمینی نطنز که مخصوص تحقیق و توسعه است را نپذیرفت! و موارد دیگری که سرنوشت راکتور آب سنگین اراک، افزایش فراقانونی مداخلات آژانس، پذیرش تلویحی بازرسیها در سطحی بسیار فراتر از پروتکل الحاقی و... از جمله آنهاست و نیاز به تجدیدنظر و پیشگیری ضروری و بهموقع مسئولان محترم دارد. |