آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 10 شهریور ماه 1392 = 01-09 2013

ایران اسلامی؛ سن شروع اعتیاد زنان پایین آمده است

گفت‌وگو با یک متخصص پیرامون اعتیاد زنان

تصور اكثر افراد جامعه در مورد اعتياد اين است كه موادمخدر و سوء مصرف مواد پديده‌اي مردانه است و زنان كمتر از مردها به اعتياد روي مي‌آورند، به خصوص در كشور ما حتي سيگار كشيدن زنان و دختران تعجب اطرافيان را بر مي‌انگيزد، اما واقعيت اين است كه امروزه اعتياد در ميان برخي زنان جامعه (هرچند کمتر از مردان) وجود دارد و برخي خانواده‌ها با اين معضل دست و پنجه نرم مي‌كنند.

از آنجا كه عوارض ناشي از اعتياد زنان براي جامعه بيشتر از عوارض اعتياد مردان است، ضرورت توجه به اعتیاد زنان را در گفت‌وگو با دكتر سيد رضا اسحاقي متخصص پزشكي اجتماعي، فلوشيپ سالمندي و عضو دانشگاه علوم پزشکی و شورای هماهنگی موادمخدر استان اصفهان بررسی کرده و کانون توجه قرار داده‌ایم.

به عنوان سؤال اول؛ آیا آماری در خصوص تعداد زنان معتاد در کشور وجود دارد؟

در خصوص اعتیاد زنان آمار شمارش‌شده و دقیقی تا به امروز وجود ندارد، اصولاً ما به نسبت جمعیت معتادان برآورد کرده‌ایم که در بحث اعتیاد یک دهمِ معتادان جامعه را زنان تشکیل می‌دهند، ولی اینکه بگوییم درصد خاصی از زنان معتاد هستند تاکنون ارائه نشده است.

البته این ده درصد برای کف جامعه است و در مراجعین این رقم مقدار کمتری است. نسبت مراجعین ترک اعتیاد در زنان و مردان یک به هفده است؛ یعنی در مقابل 17 نفر مردی که برای ترک مراجعه می‌کنند، یک زن وجود دارد که برای ترک به مراکز ترک اعتیاد رجوع می‌کند و این آمار نشان می‌دهد که در مراجعین نیز آمار زنان به نسبت قابل توجهی کمتر از مردان است؛ البته باید به این نکته توجه داشت که مراکز درمان ترک اعتیاد کمتر برای زنان تعریف شده است و بیشتر به مردان اختصاص دارد.

مطالعه‌ای نیز که مربوط به کلان شهر تهران است تخمین زده که 0.5 الی یک درصد زنان سنین مولد از نظر اجتماعی و اقتصادی تهران (زنان 15 الی 60 سال)، ممکن است سوءمصرف شیشه داشته باشند.

فارغ از آمار زنان معتاد، تحقیقاتی در مورد اینکه بیشتر چه قشری از زنان به موادمخدر روی می‌آورند، انجام شده است؟

متأسفانه برخلاف 50 سال پیش که اعتیاد تنها به قشر خاصی تعلق داشت، امروزه همه اقشار جامعه با این معضل درگیر هستند. الان از معتاد بی‌سواد و باسواد و بالاشهری و پایین‌شهری داریم تا معتاد مجرد و متأهل و شاغل و بیکار و فقیر و غنی. هم در مردان همه تیپ افرادی به اعتیاد گرایش پیدا کرده‌اند هم در زنان.

طبق برآورد شما اعتیاد زنان در کدام استان‌ها بیشتر است؟

آماری در خصوص اینکه اعتیاد زنان در کدام استان‌ها بیشتر است یا کمتر تاکنون نداشته‌ایم و پژوهشی در این زمینه وجود ندارد که نشان دهد مصرف مواد در زنان کلان‌شهرها مثل اصفهان و تهران و مشهد بیشتر است یا شهرهای کوچک مثل الیگودرز و شهرکرد و ... متأسفانه هنوز مطالعه‌ای در این خصوص انجام نشده است.

آقای دکتر بر طبق تجربیاتی که در خصوص اعتیاد داشته و پژوهش‌هایی که در طول سال‌های فعالیت‌تان در این زمینه انجام داده‌اید، فکر می‌کنید اصلی‌ترین علل گرایش زنان به اعتیاد چیست؟

اگر فرض بگیریم در جامعه‌ای یک میلیون نفر معتاد وجود دارد، باید توجه داشته باشیم که به همان تعداد یک میلیون، می‌توان علت گرایش به موادمخدر پیدا کرد؛ یعنی هرکسی علل گرایش خاص خودش را دارد؛ ولی در خصوص زنان اخیراً مطالعات این را نشان داده است که کاهش وزن، تناسب و زیبایی اندام، عمده‌ترین دلایل گرایش زنان به اعتیاد به شمار می‌رود و در چند سال اخیر زنان به این منظور به سمت موادمخدر کشیده شده‌اند.

اینکه زنان به دلیل تناسب اندام به سمت اعتیاد گرایش پیدا می‌کنند، مورد قبول است، اما یکی از جامعه‌شناسان در تحقیقی که سال 90 انجام داده به این نتیجه رسیده است که زنان به دلیل تسکین دردهایشان معتاد به موادمخدر می‌شوند. شما این علت گرایش به موادمخدر در زنان را می‌پذیرید؟

ببینید باید به خاطر داشته باشیم که می‌توانیم از هر منظری که مطالعه را انجام دهیم به اهداف مورد نظر نزدیک شویم، ولی اینکه برای یک جامعه یک نسخه کلی بپیچیم و بگوییم زنان جامعه به این واسطه معتاد می‌شوند درست نیست؛ چراکه مطالعات با گستره‌های مختلف نتایج متفاوتی را ارائه می‌هد.

زنان به خاطر دردهای جسمانی مثل آرتروز، میگرن و بدن درد که به آن مبتلا می‌شوند ممکن است به سمت موادمخدر گرایش پیدا کنند، ولی نتیجه این تحقیق بیشتر برای زنان مسن صدق می‌کند. زنان مسن احتمالاً بیشتر به دلیل تسکین دردهایشان از موادمخدر استفاده می‌کنند و این نشان می‌دهد که سیستم پزشکی ما تدبیرهای باکفایتی برای کنترل و پاسخگویی صحیح و درست به دردها و آلام آنان ندارد و علی‌رغم دکتر رفتن‌های متعدد مشکلشان حل نمی‌شود و دردهایشان کاهش پیدا نمی‌کند. به همین دلیل بعید نیست که زنان در سنین بالا با انگیزه رفع مشکلات جسمی‌ و روانی، به اعتیاد کشیده شوند.

مصرف موادمخدر در زنان طی سال‌های اخیر از نظر نوع زنان و ماده مصرفی چه تفاوت‌هایی با گذشته داشته است؟

متأسفانه در سال‌های اخیر چند الگوی خطرناک در خصوص اعتیاد زنان در حال شکل گرفتن است؛ اول اینکه سن شروع اعتیاد زنان پایین آمده و ما را با پدیده کاهش سن اعتیاد مواجه کرده و این کاهش به نسبت مردان خیلی بیشتر بوده است، پس این یک الگوی خطرناک است که باید مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرد.

دومین الگوی مضر، شروع خطرناک است. ببینید مردانی که به موادمخدر روی می‌آورند اول از سیگار و قلیان و حشیش شروع می‌کنند و بعد به مصرف شیشه و کراک و موادمخدر خطرناک می‌رسند، ولی در زنان شروع اعتیاد با ماده خطرناکی مثل شیشه و مشروب آغاز می‌شود و ممکن است زنی که در تمام عمرش حتی لب به قلیان و سیگار هم نزده باشد، به شیشه معتاد ‌شود. این دو الگوی فوق‌العاده خطرناک است که طی سال‌های اخیر در خصوص زنان و تماسشان با موادمخدر وجود دارد.

در مقایسه با مردان این روند با چه تغییراتی مواجه است؟

مطالعات داخل و خارج کشور تقریباً این را ثابت کرده است که در بحث گرایش و کشیده شدن به موادمخدر و همینطور در بحث ترک مواد، وضعیت زنان به مراتب خطرناک‌تر و سخت‌تر از مردان است. یک‌سری اعداد تقریبی و تخمینی در این خصوص داریم که می‌گوید با توجه به اینکه موادمخدر و اعتیاد با هورمون بدن یک زن سازگاری و همزیستی بیشتری نسبت به هورمون‌های بدن یک مرد دارد، همین مسئله احتمال کشیده شدن زنان به دام اعتیاد را در یک شرایط یکسان 19 برابر بیش از مردان کرده است. همچنین در موقع برگشت اگر زن و مردی که دچار سوءمصرف مواد شده‌اند را مقایسه کنیم، احتمال شکست ترک اعتیاد زنان 19 برابر بیشتر از مردان است. به عبارت دیگر در هر دو طرف مشکلات برای زنان به مراتب بیشتر از مردان است.

چگونه می‌توان از وضعیت جسمی ‌و روحی یک زن متوجه شد که به موادمخدر روی آورده است؟

یک مرد معتاد در ابتدا به شدت شاداب، اعتماد به نفس بالا، قدرت جسمی‌ و بدنی بالا، اشتهای زیاد، توان فکری زیاد، دست و دلباز و بسیار مهربان و فردی به اصطلاح باحال است در صورتی که به مرور تمام این خصلت‌ها از بین می‌رود و فرد سلامتی و زیبایی خود را به تدریج از دست می‌دهد، ولی یک زن معتاد که در مرحله ماه عسل اعتیاد (مراحل ابتدایی اعتیاد) قرار دارد خوش‌تیپ، میزان ریزش مو، سفیدی مو در آنها به شدت کاهش می‌یابد و رنگ پوست آنها بسیار سفید و شفاف می‌شود. از نظر اجتماعی نیز خوش‌برخورد است و در تمام حوزه‌ها مثل خانه‌داری، فرزندداری و شوهرداری بسیار موفق عمل می‌کنند که متأسفانه جوانان با مشاهده و شنیدن این توصیفات بدون اینکه از مضرات آن مطلع باشند، به دام اعتیاد کشیده می‌شوند و صد البته این وضعیت به زودی تغییر می‌کند.

به نظر شما در اعتیاد زنان عوامل درونی او مثل خانواده در گرایش به اعتیاد مؤثرترند یا عوامل بیرونی؟

تقریباً در دو سوم موارد سرنخ اصلی اعتیاد در زنان در محیط بیرون از خانه است و یک سوم از این قشر جامعه در داخل خانه از طریق شوهر و فرزند و یا پدر خود به اعتیاد مبتلا می‌شوند. ولی نکته قابل توجه اینکه دو سوم زنان از طریق محیط‌های بیرونی مثل آرایشگاه‌های زنانه، باشگاه‌ها، استخر و جمع‌های زنانه دچار سوءمصرف مواد می‌شوند. به این خاطر که مصرف مواد اعتیادآور در مراحل ابتدایی اثراث زودگذری مانند کاهش وزن و شفافیت پوست ایجاد می‌کند. به همین دلیل در محیط‌های زنانه مانند آرایشگاه‌ها و استخر که امکان مقایسه افراد با یکدیگر وجود دارد، اشتیاق زنان به مصرف مواد بیشتر می‌شود و متأسفانه هیچگونه نظارت و سیاستگذاری در این زمینه چه در بخش خصوصی و چه دولتی وجود ندارد و اگر این نظارت وجود داشته باشند، به صورت قابل توجهی می‌توان از گرایش زنان به اعتیاد زنان جلوگیری کرد.

آقای دکتر در چند سال اخیر با افزایش آمار اعتیاد تدابیری برای رفع این معضل اندیشیده شده و نهادهای دولتی و خصوصی به این مسئله ورود پیدا کرده‌اند. ارزیابی شما از عملکرد این نهادها و فعالیت‌هایی که انجام می‌دهند، چیست؟

اگر صرف خود عملکرد را بسنجیم خوب بوده و نمی‌توانیم بگوییم این معضل چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی دچار بی‌توجهی شده است، ولی اگر ارزیابی‌مان را با سیل و هجمه‌ای که در زمینه سوءمصرف مواد، حالا چه زنان و چه مردان وجود دارد، مقایسه کنیم، می‌توان گفت که تقریباً عملکرد صفر است. پس اگر مستقل و به نسبت افراد و بودجه بررسی کنیم امکانات خیلی عالی است، ولی در مقایسه با این هجمه وسیع اعتیاد، اقدامات صفر است و گویی که اصلاً کاری انجام نشده است.

چه راهکاری برای بهتر شدن عملکرد دستگاه‌ها در حوزه مبارزه با موادمخدر به خصوص در زمینه کاهش اعتیاد زنان ارائه می‌دهید؟

به اعتقاد من برای کنترل و کاهش اعتیاد یک بسیج عمومی ‌نیاز داریم، چون این هجمه بسیار سنگین است؛ یعنی شاید ما در چهار دهه آینده همینطور در معرض این هجمه سنگین و ابتلای پیر و جوان و زن و مرد جامعه به موادمخدر باشیم و در مقابل اگر فقط منتظر بمانیم مسئولین کاری کنند، بی‌فایده است. کما اینکه تاکنون مسئولین خیلی زحمت کشیده‌اند ولی هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده است. پس یک بسیج عمومی‌لازم است تا جامعه بتواند در مقابل این سیل ایستادگی کند و بیشتر از این قربانی در بحث سوءمصرف مواد نداشته باشیم.

و سؤال آخر اینکه چه توصیه‌ای به خانواده‌هایی که دختران و زنانشان در گرداب موادمخدر فرو رفته‌اند، دارید؟

ببینید یک نگاه منفی درخصوص سوءمصرف مواد در جامعه وجود دارد که به عنوان پیشگیری از موادمخدر خوب است تا هیچکس به اعتیاد مبتلا نشود، ولی وقتی ما در خانواده‌ای فرد معتاد داریم، باید این نگرش را تغییر دهیم. اگر بخواهیم به صورت قهرآمیز و طردگونه و با عصبانیت با این شخص برخورد کنیم، مطمئناً روز به روز بیشتر در اعتیاد غرق می‌شود و احتمال نابودی‌اش زیاد است. همین حالت را در برگشت این شخص از اعتیاد نیز داریم؛ موقعی که فرد ترک می‌کند و پاک می‌شود خطر لغزش و مجدداً گرفتار شدنش به اعتیاد خیلی بالاست و اگر ما با یک لغزش دوباره مهر باطل به او بزنیم و بخواهیم او را از جامعه و زندگی و حیات ساقط کنیم، ظلم بزرگی در حق‌اش روا داشته‌ایم.

به اعتقاد من باید خانواده در هر دو مسیر ابتلا و پیشگیری و فرآیند درمان و ترک، افراد را کمک کند و بتواند او را در جلب حمایت مسئولین یاری نماید. باید علی‌رغم داغی که روی پیشانی این فرد که مدتی مصرف‌کننده مواد بوده، گذاشته شده است، به او کمک کنیم و او را به زندگی روزمره قبلی خود مثل خانواده و اشتغال و تحصیل برگردانیم و مطمئن باشید اگر این امکانات فراهم شود، قطعاً آسیب کمتری از اعتیاد خواهیم داشت.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: