آری، كار روحانی سخت است، خيلی سخت!
جوان آنلاین (پاسداران):اين روزها افراطيهاي پناه گرفته در پس شعار اعتدال، مرتب قيل و قال راه مياندازند كه شيخ حسن كار بسيار سختي در پيش دارد، دليل؟
اين روزها افراطيهاي پناه گرفته در پس شعار اعتدال، مرتب قيل و قال راه مياندازند كه شيخ حسن كار بسيار سختي در پيش دارد، دليل؟ از بس احمدينژاد بد كار كرده است! افراطيون معتدل (!) معتقدند «تا دولت روحاني بخواهد اشتباهات دولت قبلي را اصلاح كند، خودش چند سال زمان ميبرد، لذا بايد سطح توقع از دولت مستقر را معطوف به ندانمكاريهاي دولت احمدينژاد، آنقدر پايين آورد كه هرگز انباشت مطالبه عمومي از كابينه يازدهم صورت نگيرد».
خب، حالا بياييم ببينيم دولتين نهم و دهم اصولاً چقدر بد كار كردهاند و اساساً چه خبطي مرتكب شدهاند كه اين همه سخت شده كار دولت اعتدال؟! من در اين باب، ترجيح ميدهم به جاي طرفداران پر و پا قرص احمدينژاد، مايه از خود فتنهگران بگذارم؛ كساني كه متأثر از كينههاي عميق، حاضر بودند سر به تن احمدينژاد و كابينهاش نباشد و منبعث از فتنه، اختلاف فاحش 11 ميليوني دكتر با مهندس را انكار كردند؛ كساني كه نتيجه انتخابات رياست جمهوري را تقلب، رئيسجمهوري احمدينژاد را دروغ و رئيسجمهور قانوني را دروغگو ناميدند و آن كردند كه همه ميدانند.
اين جماعت + اصلاحطلبان زاويهدار با فتنه، نيز + وزرا و معاونين روحاني، اگر چه كار شيخ حسن را از همين بدو امر سخت و طاقتفرسا ميشمرند و اگر چه توپ تقصير را بيش از هر چيز، در زمين دولت قبلي مياندازند، ليكن هرگز نميتوانند شانه از زير بار اين اعترافات سنگين و معنيدار خالي كنند كه پروژه مسكن مهر را ما هم ادامه ميدهيم، ما هم يارانهها را ميدهيم، ما هم شجاعت احمدينژاد در اجراي سياست هدفمندي را تحسين ميكنيم، ما هم سادهزيستي و مردمداري را صحه ميگذاريم، ما هم كار شبانهروز را تمرين ميكنيم، ما هم اصلاح قيمت بنزين را قبول داريم، ما هم اصل و اساس سفرهاي استاني را قبول داريم، ما هم به پيشرفتهاي خيرهكننده علمي، هستهاي و دانشگاهي باورمنديم، ما هم اهل ماهواره اميديم، ما هم بنا داريم موجود زنده به فضا بفرستيم، ما هم در زمينه راهسازي، تلاشمان بر بسط خدمات بيمانند دولت قبل است، ما هم قصدمان تكرار فتوحات المپيك و مسابقات جهاني است، ما هم به توسعه زيرساختهاي ورزشي اعتقاد راسخ داريم، ما هم... ما هم...!
فقط من باب نمونه عرض ميكنم كه در آخرين قلم از اين اعترافات، غروب سهشنبه، وزير مسكن يعني جناب آخوندي گفتند «ما هم مسكن مهر را با همان قوت قبل ادامه ميدهيم»... البته بهتر آن بود كه آقاي آخوندي به گونه ديگري اظهار فضل ميفرمودند و ميگفتند «ما هر چند در نخستين ساعات بعد از انتخابات 88 از همان بدو امر، مدعي تقلب شديم و هر چند سه روز بعد از 22 خرداد، نزد بزرگان، اعتراف كرديم، اساساً باوري به تقلب نداريم و هر چند برخلاف اين اعتراف، در مواجهه با تهمت تقلب، سكوت كه چه عرض كنم، چهار سال تمام همراهي كرديم و هر چند كم و بيش با فتنهگران دانه درشت، ايضاً ساكتين فتنه فالوده ميخورديم و هر چند نمك جمهوري اسلامي را خورده، اما نمكدان شكسته بوديم و هر چند در سياهنمايي عليه دولت احمدينژاد از هيچ تلاشي دريغ نكرديم و هر چند باجناق جناب ناطق تشريف داريم و هر چند معتقديم كار دولت جديد با وجود خروارها اشتباه دولت احمدينژاد، بسيار سخت است، اما خب، با اين همه خبط و خطا، هم ميتوانيم در كابينه فراجناحي، وزير مسكن شويم و هم يارايمان است كه پروژه مسكن مهر دولت احمدينژاد را ادامه دهيم... البته همانطور كه جناب باجناق مدعي است، احمدينژاد اساساً كاري نكرده! و دولت تدبير و اميد، از او جز يك ويرانه، چيز ديگري تحويل نگرفته!»
سلّمنا بزرگواران! صرفنظر از رويي كه داريد، ما نيز بر اين باوريم كارتان سخت است، بسيار سخت! شما بنا به اعتراف ناخواسته خودتان، تا بخواهيد به گرد پاي خدمات دولتين نهم و دهم برسيد، كارتان بسي دشوار است، اما به راستي، با چه رويي ادعا ميكنيد كه ويرانهاي از احمدينژاد تحويل گرفتهايد، در حالي كه خود را ملزم به ادامه خدمات كممثال احمدينژاد ميدانيد؟! اگر محمود، خدمتي جز خيانت نداشته، پس ادامه پروژههايي از قبيل مسكن مهر، ديگر چه صيغهاي است؟! دولت راستگويان... چه لطيفه بامزهاي، چه دروغ بزرگي!
شما از اين زاويه كه بايد اندازه احمدينژاد كار كنيد، حتماً كارتان سخت است، اما ميدانيد كار كدام دولت، فيالواقع كار طاقتفرسايي بود؟! كار آن دولتي كه به جاي تبريك و تعامل و دوستي، مقابل فتنه همين امثال شما قرار گرفت، ليكن به كمك ولايت و ملت، فتنه را پس زد و بيوقفه، كار كرد و كار كرد و كار كرد.
البته اشتباه نشود. اين نوشته، نه نافي معايب دولت احمدينژاد است، نه قصد بازگشت به گذشته دارد. فيالحال مسروريم كه در كارنامه ما، دفاع از محاسن متعدد احمدينژاد و انتقاد از معايبگاه و بيگاه او مسبوق به سابقه است. طرفه حكايت اينجاست؛ افراطيون معتدل(!) فقط براي آن احمدينژادي دست ميزدند كه بعضاً زاويهدار با كار و خدمت ميشد و مشغول دوركاري!
هي داد بيداد! روزي در حاشيه تمثال شهيدي غرق در خون، ديدم كه نوشتهاند؛ «اي تاريخ! بشكند قلمت اگر ننويسي بر بسيجيان چهها رفته است».
با اين همه خون دل، هنوز هم بايد نوشت، اي تاريخ! بشكند قلمت اگر...