آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 8 مرداد ماه 1392 = 30-07 2013

اصلاح ‌طلبان همچنان در چنبره توهم و افراط

جوان آنلاین (پاسداران): «توهم» گزاره‌اي است كه با لايه‌هاي مختلف جريان اصلاحات از رهبرانش گرفته تا رسانه‌هاي خبري آن عجين شده و جزو لاينفك تحليل‌هاي منسوبين اين طيف از فضاي سياسي كشور در هر بازه زماني به شمار مي‌رود.

رهبران اين جرگه، سال88 با ضعف تحليل جامعه‌شناختي‌–توأم با «توهم»- نسبت به آراي استان‌هاي مختلف كشور و بدون ناديده گرفتن خدمات ارزشمند دولت نهم و همچنين پايگاه گسترده شخص احمدي‌نژاد خود را صاحب آراي 24ميليوني رئيس‌جمهور منتخب به حساب آوردند و با اردوكشي خياباني 9ماه كشور را در بحران فرو بردند. آنها در حالي به نظام و مردم ظلم بزرگي روا داشتند و حكومت اسلامي را متهم به تقلب در فرايند انتخابات دهم رياست جمهوري كردند كه تا امروز هيچگاه نتوانستند حتي يك دليل براي ادعاي خود بياورند و ثابت كنند كه نظام در آراي مردم دست‌اندازي كرده است.

چهار سال پس از آن و در انتخابات يازدهم رياست جمهوري هم با اينكه كانديداي اختصاصي اين جريان در نظرسنجي‌ها تنها هفت درصد از آراي عمومي را داشت، در «توهم»ي ديگر پيروزي فردي اعتدال‌گرا- نه افراط‌گرا - را به نام خود زده و در اصلاح‌طلب بودن دكتر روحاني صدها سخنراني، گزارش و گفت‌وگو را در رسانه‌هاي زنجيره‌اي خود منتشر كرده‌اند.

اين در حالي است كه رئيس دولت منتخب در طول چهل و چند روز اخير بارها در سخنراني و مصاحبه‌هاي خود اعلام نموده كه به صورت فراجناحي در انتخابات شركت كرده و وام‌دار هيچ جريان و دسته سياسي نيست. در روزهاي اخير هم شخصيت‌ها و رسانه‌هاي زنجيره‌اي منسوب به اين گفتمان در توهمي ديگر غوطه‌ور شده و به گونه‌اي فعاليت مي‌كنند كه انگار با روي كار آمدن دولت روحاني فضاي سياسي كشور براي تحركات راديكالي و ساختارشكنانه باز شده و عده‌اي خواهند توانست تندروي‌هايي شبيه همان چيزي كه در حاكميت هشت ساله اصلاحات اتفاق افتاد را پي‌ريزي كنند.

پايگاه‌هاي رسانه‌اي جريان اصلاحات از روز پس از پيروزي حسن روحاني در راهبردي مشترك ضمن مطرح كردن دوباره چهره‌هاي فعال در فتنه88 و احياي احزاب منحله اين جريان به تندروي و ساختارشكني در بيان مطالب و تقريرها روي‌ آورده‌اند، به گونه‌اي كه با درج مطالبي موهن و تشنج‌آفرين اهدافي را پيگيري مي‌كنند كه در زمان هشت ساله حاكميت‌شان به دنبال آن بودند. توهم پيروزي از سوي طيف اصلاحات در انتخابات اخير منسوبان به اين جرگه سياسي را به سمت تندروي‌هايي سوق مي‌دهد كه از مباحث دسته چندم شروع و به مباني ديني و اعتقادي كشيده خواهد شد.

با مرور بخشي از كاركردهاي رسانه‌اي زمان حاكميت هشت ساله مي‌توان بهتر پي برد كه روزنامه‌هاي منسوب به گفتمان اصلاحات در شرايط فعلي به‌دنبال چه چيزي هستند و رويكرد كنوني آنها چه افقي را براي‌شان ترسيم خواهد كرد.

تندروي‌هاي دنباله‌دار روزنامه‌هاي زنجيره‌‌اي

اصطلاح روزنامه‌هاي زنجيره‌اي به مجموعه‌اي از رسانه‌هاي مكتوب اطلاق مي‌شد كه به طور هماهنگ در پي جابه‌جايي ارزش‌هاي عالي انقلاب به سوي مفاهيم غربي و تخريب و خدشه‌دار كردن نهادهاي انقلابي بود.

اين روزنامه‌ها از حمايت بي‌دريغ وزارت ارشاد در زمان تصدي عطاءالله مهاجراني برخوردار بودند، به طوري كه با تعطيلي قانوني يك روزنامه در فاصله كوتاهي همان كادر با همان سياست و فقط با تغيير نام روزنامه مجوز انتشار مي‌گرفت.

روزنامه‌ جامعه، اولين جريده‌ نزديك به حزب مشاركت بود كه از 16/11/1376 به مدت شش ماه، 120 شماره‌ منتشر نمود. در ابتداي مرداد 1377 اين روزنامه توقيف گرديد. اين روزنامه كه حلقه‌ اول روزنامه‌هاي زنجيره‌اي طرفدار حزب مشاركت قلمداد مي‌شد، توسط حميدرضا جلايي‌پور، از اعضاي ارشد حزب مشاركت هدايت مي‌شد.

افراطيون با لغو امتياز روزنامه جامعه اعلام كردند كه روزنامه‌ ديگري با همان شيوه و مشي منتشر خواهند كرد و ديري نپاييد كه روزنامه‌ توس را به دكه‌‌هاي روزنامه‌فروشي‌ها فرستادند.

ديگر روزنامه زنجيره‌اي روزنامه‌ نشاط نام داشت. اين روزنامه از 1/12/1377 به مدت هفت ماه انتشار يافت. در 13/6/1378 نشاط به حكم قاضي شعبه‌ 1410 دادگاه عمومي تهران توقيف شد.

مقام معظم رهبري در آن شرايط، با ابراز نگراني از وضعيت مطبوعات در كشور بيان مي‌كنند: «بعضي از اين مطبوعات كه امروز هستند، پايگاه‌هاي دشمنند، همان كاري را مي‌كنند كه راديو و تلويزيون‌هاي بي‌بي‌سي و امريكا و رژيم صهيونيستي مي‌خواهند بكنند.»

روش و مشي رسانه‌هاي زنجيره‌اي در آن دوره، ساختارشكني و تشنج‌آفريني در سطوح مختلف اجتماع بود به گونه‌اي كه مواضع چالش‌برانگيز شخصيت‌هاي متصل به اين طيف بارها با واكنش مردم و دلسوزان انقلاب مواجه شد اما باعث نشد كه آنها از اين رويه غلط عقب‌نشيني كنند.

مطبوعات وابسته به دولت خاتمي چنين عبارت‌هايي را در صفحات خود درج مي‌كردند:

«به خدا هم مي‌توان اعتراض كرد و او را فتنه‌گر ناميد» كاظم اصفهاني. روزنامه ايران، ۲۴ /4/۷۹

«اگر مجوز راهپيمايي به هرگروه بر اساس قانون داده شود، اشكالي ندارد، حتي عليه خدا» روزنامه آفتاب امروز، 2/6/78

«حذف صحنه‌هاي جنسي و مشروب‌خواري از فيلم‌هاي مستند هيچ مستند شرعي ندارد! كجاي فقه آمده كه گفتن و شنيدن اينكه پسري به دختري بگويد دوستت دارم، حرام است؟» محمدجعفر هرندي، هفته‌نامه آبان، 9/11/78

«نظريه غيرت ديني، ويران‌كننده انديشه و فرهنگ و تمدن است» عطاء‌الله مهاجراني. آريا، 16/1/79

«مظاهر ديني چون حجاب و حياي زنان، نماد عقب‌افتادگي است» نوشين احمدي، تير ۷۷، ماهنامه جامعه سالم

«اينكه پيامبر را ابوالقاسم لقب داده‌اند، نه ابو فاطمه، حاكي از غلبه فرهنگ جاهلي مردسالاري است» مرضيه آذر افزا، ۱۳/7/۷۸، ماهنامه پيام‌ ها‌جر

«تفكر شيعه‌گري موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي است» سالار بهزادي،
۲۳ /8/۷۸ صبح امروز

«فرهنگ شهادت خشونت‌آفرين است. اگر كشته شدن آسان شد، كشتن هم آسان مي‌شود»

عبدالكريم سروش، روزنامه نشاط - 12/۳/۷۸ ص۶.

اينها تنها نمونه‌اي از افراطي‌گري روزنامه‌هاي زنجيره‌اي زمان اصلاحات است و انگار در هفته‌هاي اخير بازتوليد آن در دستور كار نظريه‌پردازان اين جريان قرار گرفته است.

تفرقه‌افكني روزنامه بهار

آغاز ساختارشكني روزنامه‌هاي زنجيره‌اي

مي‌توان گفت بازتوليد افراطي‌گري رسانه‌هاي جريان اصلاحات با يادداشت دو روز گذشته روزنامه بهار با عنوان «رأي آگاهانه بلوچستان و تقاضاهاي ملي- منطقه‌اي» به قلم نرجس‌خاتون براهويي به شيعيان سيستان و بلوچستان شكل عملياتي به خود گرفته است.

در اين يادداشت اشاره شده كه تندروي‌هايي كه در اين سال‌ها كشور به آن مبتلا شده بود، در سيستان و بلوچستان به شكل افزايش تنش‌ها و برخوردهاي مذهبي نمود پيدا كرده كه تندروهاي شيعه طبعاً به دليل آنكه خود را نمايندگان حكومت تلقي مي‌كنند، نقش بيشتري در دامن زدن به حساسيت‌ها داشته‌اند.

روزنامه بهار در ادامه اين مطلب نوشته است كه شيعيان سيستان و بلوچستان در منطقه چنين القا كرده‌اند كه با مقامات عالي نظام و مراجع قم در ارتباط هستند و از آنها براي كارها و ديدگاه‌شان تأييد مي‌گيرند!

در پرده ديگري از فعاليت‌هاي رسانه‌هاي اين دسته سياسي، ريحانه طباطبايي كه چندي پيش به اتهام ارتباط با شبكه‌هاي ضدانقلاب توسط وزارت اطلاعات دستگير شده بود در صفحه فيس‌بوك خود توهين به مقامات عالي نظام را با حمله بي‌سابقه به آيت‌الله آملي لاريجاني كه عليه سران فتنه موضع‌گيري كرده اينگونه استارت مي‌زند: جنابشان گفته «كساني كه اهل فتنه سال ۸۸ بودند، افعي جانشان گرما خورده است و به جنبش افتاده‌اند اما اشتباه مي‌كنند.» اتفاقاً شما اشتباه مي‌كنيد. ما خيلي وقت است كه در جنبش هستيم. جنبش سبز مردم ايران. نتيجه اين انتخابات هم نتيجه جنبش ماست اما اين افعي‌هاي سر شانه شما، مدت‌هاست گرما خورده سير نمي‌شوند و بازهم به دنبال بلعيدن هستند.

سايت منتسب به نزديكان يكي از رهبران فتنه 88 هم طي چند روز گذشته خبري را مبني بر تغيير و تحولات دانشگاه آزاد منتشر نموده و در انتهاي خبر كامنتي را با محتوايي شرم‌آور منتشر كرده است كه به مقامات عالي نظام علناً توهين مي‌كند.

توهم و افراط براي اصلاحات پاياني ندارد

با بررسي اجمالي فعاليت‌هاي سياسي- اجتماعي جريان اصلاحات مي‌توان به راحتي اين را اظهار كرد كه حيات سياسي اين دسته سياسي با افراط و توهم پيوند خورده و نمود آن را مي‌توان در اظهارات افراد منسوب به اين جريان در مباحثي نظير رابطه با امريكا، دسته‌بندي شهروندان به درجه 1و2 و اختلاف‌افكني بين شيعه و سني جست‌وجو كرد.

درحالي جريان اصلاحات با شگردهاي خاص
رواني- رسانه‌اي سعي دارد فضاي سياسي كشور را به سمت راديكاليسم هدايت كند و با بيان مواضع خاص و ساختارشكنانه در سطح رسانه‌ها تصميم گرفته كه اهداف برزمين مانده چندسال اخير خود را دنبال كنند كه رأي‌دهندگان به دكتر روحاني خواسته‌هايشان مرتفع شدن مشكلات اقتصادي و معيشتي كشور بوده و انتظار دارند فضاي آرام و باثبات كنوني كشور جاي خود را به حركت‌هاي تند و انحرافي ندهد.

بدون ترديد دكتر روحاني هم بهتر از هر كسي مي‌داند كه پست‌هاي حساس و كليدي كشور را نبايد به دست افراد و گروهي بدهد كه تصميم دارند به جاي تحقق مطالبات مردمي، خواسته‌هاي گروهي و حزبي خود را پيگيري كنند و دولت يازدهم را هم مانند دولت‌هاي هفتم و هشتم به انحراف ببرند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: