آدرس پست الکترونيک [email protected]









دوشنبه، 7 مرداد ماه 1392 = 29-07 2013

تالاب بختگان، زیستگاه فلامینگوها در آستانه خشکی کامل

روزنامه بهار: به امید آب آمده بودند. اقتضای طبیعتشان این‌گونه است که در فصول سرد سال که سیبری به عنوان زیستگاه اصلی، غیرقابل تحمل می‌شود، به تالاب‌های ایران بیایند و تا پایان ماه اول فصل بهار، که تخم‌گذاریشان تمام می‌شود به خانه خود بازگردند. اما حالا دیگر، تالاب‌های ایران هم حال‌و‌روز خوشی ندارند تا مامنی برای «فلامینگو»ها باشند و والدین را ناگزیر از رها‌کردن جوجه‌ها نکنند زیرا به‌تدریج که هوا به گرمی می‌گراید، تالاب‌ها هم کم‌آب‌تر و خشک‌تر می‌شوند. آخرین خبر هم دیروز منتشر شد که حاکی از فرورفتن 400 «جوجه فلامینگو» در باتلاق نمک داشت.
محسن جعفری‌نژاد، معاون پایش و نظارت اداره کل محیط‌زیست فارس، در این‌باره به خبر جنوب گفت: «بختگان یکی از زیستگاه‌های اصلی پرندگان و محل زادآوری آن‌هاست و خشک‌شدن بستر دریاچه باعث به دام افتادن شماری از پرنده‌های ارزشمند این دریاچه شد. در عملیات نجات فلامینگوها که سه شبانه‌روز به طول کشید، بیشتر فلامینگوها نجات پیدا کردند ولی شماری از جوجه‌ها تلف شدند و از قرار معلوم پرنده‌های نجات‌یافته به دریاچه مهارلو منتقل شده‌اند. اکنون این نگرانی وجود دارد که در صورت خشک‌شدن مهارلو، فلامینگوها هم به نزدیکی سدها مهاجرت کنند.» جعفری‌نژاد با ابراز نگرانی از تغییر احتمالی مسیر مهاجرت این پرندگان افزود: «مسیر مهاجرت پرندگان نهادینه است و در طول سالیان از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. اگر آن‌ها پس از چند‌بار مهاجرت نتوانند در محل پیشین زندگی کنند مسیر مهاجرت خود را تغییر خواهند داد، از این رو ممکن است حفاظت از آن‌ها در محل جدید به‌سادگی امکان‌پذیر نباشد.»
حسین‌علی ابراهیمی‌کارنامی، مدیر کل حفاظت محیط‌زیست استان فارس، علت اصلی حادثه خشک‌شدن کامل دریاچه بختگان را علاوه بر گرمای تابستان، ناشی از احداث سد در بالادست حوزه آبخیز و خشکسالی سنوات گذشته دانست و به ایسنا گفت: « تالاب بختگان نقش حمایتگري از بخش عمده‌ای از تنوع زیستی فارس را دارد که متاسفانه در سال‌های اخیر به‌علت کاهش بارندگی، نبود مدیریت صحیح منابع آبی و توسعه ناپایدار که در حوزه آبخیز این تالاب صورت پذیرفته به‌شدت در معرض تهدید قرار گرفته است.» وی با یادآوری این‌که اکنون تالاب بختگان کاملا خشک شده است، تصریح کرد: «یکی از راهکارهای نجات آن از وضعیت فعلی تخصیص حق‌آبه زیست‌محیطی تعیین‌شده به صورت مستمر از دریاچه پشت سدهای احداثی در این حوزه و ساماندهی کشاورزی در منطقه است که متاسفانه به علت عدم تخصیص حق‌آبه واقعی بختگان، امروزه شاهد وارد‌شدن خسارت جدی به این زیست‌بوم حیاتی در این منطقه هستیم و لازم است تمامی دستگاه‌ها به‌خصوص امور آب استان به تکلیف قانونی خود در این مورد اقدام کنند تا بیشتر از این شاهد از بین رفتن این زیستگاه و تهدیدات جدی متاثر از خشک شدن آن نباشیم.»
اسماعیل کهرم، فعال محیط‌زیست که خود در عرصه پرنده‌شناسی صاحب‌نظر است درباره این رخداد به «بهار» گفت: «سد سیوند بود که آب رودخانه کر را خشک کرد. آب کر که تا پیش از این به تالاب‌های طشک، بختگان و نیریز می‌ریخت و دشت‌هایی به وسعت 400‌هزار هکتار را مشروب می‌کرد، محل زندگی انواع اردک‌ها، فلامینگوها و پلیکان‌ها بود که هر‌یک از آن‌ها در هر دوره تخم‌گذاری، 3000 تخم می‌گذاشتند.» وی با اشاره به روند خشکی از ابتدای سال، ادامه داد: «از اواخر فروردین، حوضچه‌ها کم‌کم خشک می‌شود و تنها آن‌هایی می‌مانند که عمیق‌تر هستند. فلامینگوها هم به خیال آن‌که این حوضچه‌ها دائمی هستند، در آن‌ها تخم‌گذاری می‌کنند اما به زمانی که اکنون در آن هستیم، می‌رسند طبیعتا آن حوضچه‌ها هم خشک می‌شوند. جوجه‌ها هم بعضا تا پنج کیلوگرم وزن دارند و امکان حمل آن‌ها برای والدین نیست و ناچار آن‌ها را رها می‌کنند. مرحله بعد آن است که این جوجه‌ها، برای یافتن آب و غذا، شروع به طی مسافت می‌کنند که متاسفانه بعد از مدتی بر اثر شدت گرما می‌سوزند و تلف می‌شوند. حتی دیده شده که بعضی از اقوام و علاقه‌مندان ساکن در منطقه، این جوجه‌های بدون والد را می‌گیرند و کباب می‌کنند. طبق اخباری که به دست من رسیده، تعدادی پرنده‌شناس که البته دانشجویان من هستند، به آنجا رفته‌اند تا 400 جوجه فلامینگوی اسیر‌شده در باتلاق نمک را تا آنجا که مقدور است، نجات دهند. اما متاسفانه، همه آن‌ها از سوی‌ آقای محمدی‌زاده، رییس سازمان حفاظت محیط زيست، از هرگونه مصاحبه و ارائه گزارش منع شده‌اند. فلامینگو هم پرنده‌ای است که از زمان از تخم بیرون آمدن تا زمان مرگ، باید در آب باشد و به آن به‌شدت وابسته است. » استاد محیط‌زیست دانشگاه تهران، چشم‌انداز آینده تلاب بختگان و سرنوشت فلامینگوها را روشن ندانست و اضافه کرد: «کلی‌تر بگویم تا زمانی که روی رودخانه‌های مشروب‌کننده دریاچه ارومیه و تالاب بختگان، سدهای ناخواسته وجود داشته باشد، اوضاع همین است و چه‌بسا بدتر هم خواهد شد. مگر این‌که سر عقل بیاییم و مانند ایالات متحده آمریکا و آلمان، این سدها را نابود کنیم. در غیراین‌صورت رود کارون که به واسطه ایجاد سد کارون شور شد، شورتر خواهد شد.» اما روند خشکی تالاب بختگان، از 28 فروردین 1386 شروع شد. همان زمان که «محمود احمدی‌نژاد» در جایگاه رییس دولت نهم به فارس آمد و فرمان آبگیری سدهای «سیوند» و «ملاصدرا» را صادر کرد. از آن روز دیگر نه مزارع کشاورزی می‌توانست سیراب شود و نه تالاب بختگان میزبان خوبی برای جمعیت فلامینگوها بود. محمد درویش در گفت‌وگو با «بهار» درباره روندی که از ابتدای دهه 80 تا به امروز طی شده گفت: «ابتدا بگویم که مرگ بختگان از زمانی شروع شد که همزمان سدهایی در بالادست رودخانه‌های کر و سیوند احداث شد که آبشان به تالاب‌های بختگان، طشک و کمجان می‌ریخت. همان زمان فعالان محیط‌زیست با این کار مخالفت و اعلام کردند که این اتفاق، نظام هیدرولوژیکی و آب‌شناختی منطقه را برهم خواهم زد؛ اما مسئولان گفتند که قصد ما، توسعه کشاورزی است اما جالب آن‌که این توسعه، هیچ‌گاه اتفاق نیفتاد. زیرا کانال‌های آبیاری 3 و 4 در صفاشهر به دلیل جانمایی غلط در سد سیوند، اصولا در پشت‌ سد جمع نمی‌شوند ولی آثار آن را به مرور در خشکی آنجا شاهد شدیم.» عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع در ادامه به ایجاد چاه‌های غیرمجاز اشاره کرد: «در 10‌هزار هکتار اراضی کشاورزی، که هر هکتار هم 10‌هزار متر مکعب، آب نیاز دارد چاه‌های غیرمجاز ایجاد کردند.» پیش از این یکی از مسئولان اداره محیط‌زیست فارس گفته بود: «حق‌آبه طبیعی تالاب بختگان، همان آب پشت سد بختگان است. اگر ما همه این موارد را کنار هم بگذاریم به دو نتیجه می‌رسیم. نخست‌ سدسازی بدون توجه به بوم‌شناسی منطقه و دیگر، گسترش بدون برنامه اراضی کشاورزی. البته کمبود ریزش‌های طبیعی هم عامل مهمی به شمار می‌آید اما بیش از‌ آن، حفر بیش از حد چاه‌های غیرمجاز و کف‌شکنی چاه‌های مجازاهميت‌دارد. حتی کار اشتباه دیگر این بود که برای بزرگ‌ترین انجیرستان دیم جهان در استهبان با محصولی کاملا ارگانیک، آبیاری قطره‌ای ایجاد کردند که این امر سبب عادت درختان به آب داوم شد كه و در صورت عدم تامین‌ آب از بین خواهند رفت.» این فعال محیط‌زیست به اثرات این خشکی در بختگان بر زندگی فلامینگوها هم پرداخت: «براساس آموزش ژنتیکی، آن‌ها 400 کیلومتر مسافت را طی می‌کنند و در این منطقه فرود می‌آیند و بعد هم تلف می‌شوند. در‌واقع یا به چاله لوت می‌روند یا به آب‌های محدودی که جمع شده می‌رسند که طبیعتا به مرگ آن‌ها ختم می‌شود. سرنوشت بختگان، همان سرنوشت چاله جازموریان در دو دهه پیش است. اتفاقی که برای جازموریان افتاد، سبب شد تا تنوع زیستی از بین برود و آنجا به کانون بحرانی و منشأ گردوغبار بدل شود. در میان این سه تالاب که اشاره شد ، اگر خشک شوند تنها منطقه حفاظت‌شده بهرام‌گور باقی خواهد ماند که با توجه به خشکسالی و افزایش دما، ظرفیت گرمای ویژه به نهایت خود می‌رسد و کارآیی خود را از دست خواهد داد. به‌هرحال ما نمونه‌های دیگری را هم در ایران داریم. گاوخونی در بالادست بختگان در جنوب‌شرق اصفهان یا دریاچه پریشان در غرب‌فارس از این دست هستند. اگر اوضاع آینده چنین باشد که ناسا گفته است باید این روند را تغییر داد و 110‌هزار حلقه چاه غیرمجاز را مسدود کرد. به‌هرحال امنیت غذایی بسیار مهم است. آبیاری تحت فشار را گسترش دهیم و بازده آن را از 35‌درصد به 60‌درصد افزایش دهیم تا ضایعات غذایی را که با این قیمت گزاف به دست می‌آید کمتر کنیم، آن هم با توجه به این‌که 90‌درصد آب شرب، در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، اراده‌ای در عالی‌ترین سطح قدرت می‌خواهد تا در موادغذایی به خودکفایی برسیم. تصور می‌کنم می‌توانیم بختگان را احیا کنیم آن هم با توجه این‌که بختگان به اعتراف پروفسور لوفروی اتریشی، دریاچه متفاوتي در جهان است زیرا همزمان هم آب شور و هم آب شیرین دارد.»



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: