چهارشنبه، 2 مرداد ماه 1392 = 24-07 2013نامه 153 فعال مدنیِ غیر بهایی به محمد نوریزاد153 فعال مدنیِ غیر بهایی: آقای نوریزاد، یک تنه بار سنگین شرمندگی بسیاری را به دوش کشیدید. جناب آقای محمد نوریزاد حضور شما در منزل یک شهروند بهایی دربند و دیدار با فرزند خردسال ایشان، ما را بر آن داشته است تا ضمن تشکر از جنابعالی خود را در برابر این پرسش قرار دهیم که موضوعاتی این چنین، همچون مسئله فشار مضاعف بر اقلیت های مذهبی، از جمله جامعهی بهایی تا چه زمان باید در زمرهی خط قرمزهای جریانِ دموکراسی خواهی ایرانی قرار گیرد و تعریف چنین مرزهایی تا به امروز چه ضربه هایی به روند مبارزات آزادی خواهانه و عدالت جویانه مردم وارد کرده است؟ مادام که خط قرمزها، کرامت انسانی و حقوق اولیهی شهروندان را شامل شوند، نتیجه جز تداوم و بازتولید فرهنگ استبداد نخواهد بود . سکوتِ معنادار جامعه ی روشنفکری، فعالین سیاسی و مدنی و نواندیشانِ دینی ایرانی، سرانِ شناخته شده ی جریانِ اصلاح طلبی، مراجع تقلید شیعه و داعیه داران آزادی، عدالت و دین در انقلاب اسلامی در خصوص فشارهای روزمره بر جامعهی ستم دیدهی بهایی در کشورمان، که بیش از هر گروه سیاسی و اجتماعی دیگری در طول سی و پنج سال گذشته، طعم انواع فشارها و تبعیض های اجتماعی و حقوقی را چشیده است، سکوت در برابر ظلمی آشکار است. حال که شما، با دیدار با آرتین رحیمیان، فرزند خردسال کامران رحیمیان و فارانِ حسامی دربند، که از اساتید زندانی دانشگاه مجازی بهاییان هستند، یک تنه بار سنگین شرمندگی بسیاری را به دوش کشیدهاید، بر خود لازم میدانیم که به سهم خود، صدای خود را به گوش تمامی اقلیتهای مذهبی ایرانی که در سال های گذشته متحمل ظلمهای بیشمار شده اند برسانیم و بابت تمام آنچه بر ایشان گذشته است ابراز تاسف کنیم. اگرچه تاسفِ بیشتر، بابت مواضع نامشخص یا سکوت معنادار بزرگان سیاست و اهالی اندیشه است، سخنی که اگرچه بسیار دیر، اما به این امید به زبان میآید که گامی در راستای رعایت کرامت انسانی و حقوق شهروندی تمام ایرانیان، فارغ از جنس، نژاد و مذهب باشد. جامعهی بهایی ایران در سالهای گذشته اگرچه همواره در فشارها و هزینه های ناشی از جریانهای گوناگونِ اجتماعی شریک بوده است، اما گویا هرگز جایی در میانِ پیروزی ها نداشته است. وقت آن است که از خود بپرسیم زمانی که خود را مروج فرهنگ روادارانه و باور پیروزی همگانی می خوانیم، چگونه است که کماکان بهاییان را در حاشیه می خواهیم و وقعی به فشار های پیوسته ی بر ایشان نمی نهیم؟ آیا تداوم سکوت و رفتار فعلی جامعه مدنی و روشنفکران ما، فرصتی برای جریان های آزادی ستیز و مرتجع نیست تا سالانه با صرف هزینه های گزاف تحت عنوان مبارزه با فِرَقِ ضاله، بیت المال را این گونه تباه سیاست های انسان ستیزانه نمایند و به جای تجهیز امثال مدرسه ی شین آباد،و جلوگیری از زنده در آتش سوختن دانش آموزان ایرانی، راه تحصیل و علم آموزی را بر دیگران ببندند؟ چگونه می توان چشم بر میلیاردها هزینه ی دولتی در راستای تخطئهی جریان های مذهبی دیگر بست، خودسوزی معتقدان به یارسانِ اهل حق در همدان را نادیده گرفت؟ چگونه می توان ستاره دار شدنِ فعالین دانشجویی مسلمان را نتیجه برخورد های استبدادی دانست اما محرومیت از تحصیل بهاییان را بدیهی قلمداد کرد؟ این سوالات و دیگر پرسش های مشابه پاسخ های جدی تری را می طلبند تا درک درست تری از جایگاه فعلی خود در روند آزادی خواهی و استبداد ستیزی داشته باشیم. جناب نوریزاد، ما امضاء کنندگان این نامه، ضمن تقدیر از اقدام شجاعانۀ شما نقض گستردهی حقوق تمامی اقلیت ها ی دینی و مذهبی از جمله جامعه ی بهایی، صائبین مندایی، اسماعیلیان، یارسانِ اهل حق، زرتشتیان، کلیمیان، مسیحیان، اهل سنت، جامعهی دراویش و ندانم انگاران و خداناباوران را محکوم می کنیم و سکوت در این خصوص را بیش از این جایز نمی دانیم. نادیده گرفتنِ تبعیض نهادینه بر علیه اقلیت ها نه تنها مصداق اعتدال گرایی نیست، بلکه به منزله ی تایید بر ستم آشکارِ رفته بر ایشان است. به باور ما تحقق شعارِ "ایران برای همهی ایرانیان" جز با رعایت کرامت انسانی تمام ایرانیان و در نظر گرفتن حقوق شهروندیِ همگان فارغ از جنسیت، نژاد و دین میسر نخواهد بود. تحسين مى کنم. خواندن این نامه روحی تازه در من دمید.من خود مسلمان زاده هستم و از مذهب خودم بیزارم . الحمداله که اقای نوریزاد تنها نیست . همه مردم با انصاف با او هستند . یادم میاید در راور کرمان مغازه وسایل لوله کشی یک بهایی را به بهانه اینکه اب اشامیدنی از این لوله ها نجس است به اتش کشیدند . ظلم بی اندازه کردند و میکنند. بدترین انها محرومیت تحصیلی دانشجویان است. افشین به نکته خوبی اشاره کرد. خیلی از کارهای ناروا که با این گروه میشود در جایی منعکس نمیشود چون انرا صواب و امر به معروف میدانند . نامه فعالین مدنی روشنگری کرد که خیلی ها بدانند که این تشکیلات حاکم و روسای جمهور ش جزجنایت در حق همه مردم ایران مخصوصا نسبت به غیر شیعه ها نکردند. این نامه شاهکاربود . افرین به شهامت شماها .کاری که اقای نوریزاد کرد کار یک فرشته یود . انسانهای معمولی چنین کاری نمیکنند درود به آقای نوری زاد . کار ایشان را می ستایم . ما همه انسانیم . مگر سعدی نگفته . بنی آدم اعضای یکدیگرند .که در آفرینش زیک گوهرند.
|