دوشنبه، 31 تیر ماه 1392 = 22-07 2013پاسداران: اين آمريكا هنوز همان آمريكاستجوان آنلاین (پاسداران): گفتن از رابطه با امريكا پاي ثابت سخنرانيها و گفتوگوهاي تبليغات انتخابات رياست جمهوري 92 و سؤالات پرسيده شده از كانديداها بود. در آن مقطع اين موضوع فراتر از آنچه كه هست، مورد توجه قرار گرفت. آنقدر كه گويي همه مشكلات اين كشور و همه آنچه مشكل نيست و مشكل تلقي ميشود، در پي رابطه نداشتن با امريكا بهوجود آمده است و اگر رابطه دو جانبه جمهوري اسلامي و ايالات متحده برقرار شود، همه آنچه امروز از مشكلات اقتصادي در ايران وجود دارد، مرتفع خواهد شد. زياده دانستن توجه به اين بحث توسط برخي رسانهها و برخي كانديداها از اين جهت هم هست كه در واقع امر و در مرحله عمل، تصميم نهايي در اين مورد نه در نهاد رياست جمهوري، بلكه در بيت رهبري گرفته ميشود و در يك كلام آنكه برقراري رابطه با امريكا در حيطه اختيارات رئيسجمهور نيست... اين روزها اما همچنان با چشم پوشي از آنچه در سطور بالا گذشت، كساني ميكوشند فضاي كنوني و رأي آوردن حجتالاسلام روحاني را فضايي مساعد براي برقراري رابطه با امريكا تلقي كنند و از هيچ، در ذهن خودشان گامهاي مثبت امريكا براي نشان دادن حسن نيت به جمهوري اسلامي بسازند و بعد هم جمهوري اسلامي را متهم سازند كه اين شماييد كه با دنيا قهر كرده ايد و دنيا آماده تعامل با شماست! آنچه لازم است در اين مسير مدنظر قرار بگيرد، داشتن تصوير روشن و صحيح از فضايي كه در آن قرار گرفتهايم و نيز الزامات برقراري چنين ارتباطي است. كدام گام مثبت؟! فضايي كه اين روزها در آن قرار گرفتهايم، آنچنان كه برخي تصور كردهاند، فضاي پس از برداشته شدن گامهاي مثبت توسط امريكا نيست. گام مثبت يعني چه؟ يعني دولت ايالات متحده اقداماتي را انجام دهد كه بيانگر آن باشد كه از دشمني با ملت ايران دست برداشته است؛ حقوق آنها را به رسميت شناخته و سياستهاي خصمانه خود عليه ايران را، اعم از سياستهاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و نظامي رها كند. آيا چنين رويكردي در سياستهاي دولت امريكا ديده ميشود؟ آيا امريكا اصلاً قصد بازنگري در اين سياستهاي خصمانه را دارد؟ آنچه از نيويورك به گوش ميرسد، چيزي مبني بر تغيير سياستهاي كلان آن ندارد؛ نه تحريمي لغو شده، نه حق مسلمي براي مردم اين سرزمين به رسميت شناخته شده است. اما چه اتفاقي افتاده كه اين روزها برخي زياده ذوق زده واميدوار برقراري ارتباط شدهاند؟ همه آنچه اين روزها روي داده آن است كه جمعي از نمايندگان مجالس امريكا نامهاي به اوباما نوشتهاند و از او خواستهاند از فرصت دولت روحاني براي حل ديپلماتيك مسئله ايران بهره ببرد. اين يعني كه ديگر همه گزينهها روي ميز نباشد و تنها از طرق ديپلماتيك مشكلات فيمابين حل شود. از سويي كنگره امريكا نيز اعلام كرده ارائه طرح سالانه تشديد تحريمها عليه ايران را تا زمان برگزاري مراسم تحليف رئيسجمهور جديد ايران (يعني حدود دو هفته بعد) به تعويق مياندازد. همه ذوق زدگيهاي امروز اصلاحطلبان و تلقيشان از فضاي باز ايجاد شده، از سر همين است كه كنگره امريكا تشديد تحريمهاي غيرقانونياش عليه ايران را دو هفته به تأخير انداخته يا تعدادي نماينده، اوباما را به ديپلماسي در مورد ايران دعوت كردهاند. اين جماعت لابد هيچگاه از خود نميپرسند كه مگر اوباما حق داشت همه گزينهها را روي ميز داشته باشد كه حالا نه حتي حذف گزينههاي غيرديپلماتيك، بلكه صرف دعوت وي به ديپلماسي گام مثبت تلقي شود؟! يا اصلاً جمهوري اسلامي ايران چرا بايد تحريم ميشد كه حال نه حتي لغو تحريمها كه تعليق دو هفتهاي آن گام مثبت امريكا تلقي شود؟! يعني سطح خواستههاي ما براي نمايش حسن نيت امريكا همين امور ناچيز بود؟! امريكا هنوز همه گزينهها را روي ميز دارد و هنوز هيچ حقي را براي ملت ايران به رسميت نشناخته است؛ پس هنوز گام مثبتي برداشته نشده و آنچه مشاهده ميشود درجا زدنهايي است كه انسان را به اشتباه مياندازد كه فرد در حال حركت است! امريكاييها آدمهاي صادقي نيستند؛ آنها همواره كوشيدهاند رويي خوش نشان دهند و در پس پرده چماق تهديدات و تحريمها را علم كنند و با اين حساب نميتوان به آنان اعتماد نمود. از همين رو مقام معظم رهبري امريكاييها را غير قابل اعتماد و غير منطقي ميخوانند و به مذاكره با آنان خوش بين نيستند. سابقه خصومت را نبايد فراموش كرد در مورد الزامات تعامل با دنيا بايد مراعات كنيم كه چه گذشته و سابقهاي ميان ما و آنها وجود داشته است و طرف مقابلمان را با همه گزينههاي مثبت و منفياش و با همه اهداف و شگردهايش بشناسيم. ميتوان با وجود برخي شرايط جديد و برداشتن گامهاي مثبت از سوي طرف مقابل، اين سابقه خصومتآميز را در مذاكرات فيمابين همواره جلوي چشم نكشيد؛ اما اين بدان مفهوم نيست چنين سابقه را عدم تلقي كنيم و از حافظه خودمان نيز حذفش كنيم. رهبر انقلاب، دو روز قبل در ديدار مسئولان نظام فرمودند: «در تعامل با دنيا، بايد طرف مقابل را شناخت؛ اگر نشناسيم، پشت پا خواهيم خورد. پرونده خصوم خودمان را فراموش نكنيم. ممكن است انسان يك وقتى سابقهاى را به رو نياورد؛ اشكالى ندارد. شما يك وقتى با يك شخصى مواجهيد، ميخواهيد يك كارى را انجام دهيد، يك سابقهاى هم از او داريد، مصلحت نميدانيد به رو بياوريد؛ اين اشكالى ندارد، اما اين سابقه يادتان نرود؛ اگر يادتان رفت، پشت پا خواهيد خورد، ضربه خواهيد خورد.» نتيجه تعامل بايد حصول منافع باشد در تعامل با امريكا قرار نيست ما از منافع مان دست بكشيم و بعد خشنود باشيم كه آنها دست از دشمني با ملت ايران برداشتهاند! چه آنكه طبيعتاً وقتي ما از منافعمان دست برداريم، از حق خود چشمپوشي كنيم، ديگر بهانهاي براي دشمني نخواهند داشت و اين دست برداشتن از دشمني نه اهميتي دارد و نه ميتواند مورد توجه قرار بگيرد. ما بايد بتوانيم در عين ادامه دادن به مسيرمان و كسب منافع خود، با آنها به توافق و تعامل برسيم. جمهوري اسلامي در قبال اين برقراري ارتباط نبايد دچار خسران و ضرر شود و در شرايط كنوني آيا امريكا حقوق ايران را به رسميت ميشناسد تا نخواهد دست به حذف منافع و حقوق ما بزند؟ |