یکشنبه، 16 تیر ماه 1392 = 07-07 2013مشاور کلید ساز: کابینه با رهبری هماهنگ میشودروزنامه قانون: حجتالاسلام علی عسگری از نیروهای معتدل در اردوگاه اصولگرایان است. وی نزدیکی ویژه ای بههاشمیرفسنجانی دارد اختلاف آشکار عسگری با اصولگرایانی که آنها را "جریان افراط" مینامد، از انتخابات مجلس هشتم شروع شد.. عسگری در مجلس هفتم، نماینده مشهد بود و پس از آن بود که به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت رفت. او اکنون سمت مشاور دکتر روحانی در امور پارلمانی را دارد، با وی در باره برخی تعاملات با دکتر روحانی و انتخاب کابینه گفتگو کردهایم. بعد از انتخابات وقتی آیت اله هاشمی در جریان دیدار با آقای روحانی به وی گفت: برای سرکشی آمده ام، عده ای اعتراض کردند که آقای هاشمیاز کدام جایگاه برای سرکشی کارهای دکتر روحانی رفته است. چه پاسخی برای این افراد وجود دارد؟ به این افراد نباید پاسخ داد، اما برای مردم میگویم که آقایهاشمی در راس نهاد مستشار عالی رهبری است که نهاد فراقوه ای و موسساش امام (س) است و ریاست آن را رهبری به ایشان ابلاغ کرده اند. حتی در فضای ظالمانه ای که علیه ایشان بود، رهبری ابلاغ را تجدید کردند.... آقای هاشمی تعاملشان با رهبری را همیشه مدنظر دارند. ولی از جایگاه خودشان نیز، آقای هاشمی همیشه در زمان امام و در زمان بعد از امام و در زمان آیت اله خامنهای، ولو اینکه رئیس جمهور هم نبوده اند، نفر دوم مملکت بوده اند... اتفاقا یکی از مسائل همین است، کجای قانون آمده است که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام یا رئیس مجلس نفر دوم مملکت است؟ قانون اساسی از نظر ساختار کلی و اجرایی و مدیریتی کشور، رئیس جمهور را نفر دوم مملکت معرفی میکند، اما از نظر شیخوخیت و از نظر جایگاه و نیز اثر گذار بودن و از نظر اینکه مجمع تشخیص هم نهادی فرا قوه ای است جایگاه دوم را دارند. در جلسات مجمع، رئیس جمهور، رئیس قوه قضاییه و رئیس مجلس در پایین دست رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مینشینند. اما بعضی از بچه سالها و افراد خام و احیانا ساده انگار و سطحی نگر این جایگاه را نمیتوانند درک کنند یا خودشان را به نفهمییا نادانی میزنند، که مشکل خودشان است. ارج نهادن از سوی رئیس جمهور منتخب به هاشمی، درد بی درمان برای آنها به حساب میآید. اگر اینها به افراطشان ادامه دهند و در آینده بر آن تاکید کنند، در حوزه، روحانیت با اینها تسویه حساب مقتضی خواهند داشت و درجامعه هم نخبگان. خب آقایان هاشمی، سید حسن خمینی، خاتمی و ناطق نوری از حامیان روحانی بودهاند؛ این چهرهها در کابینه چه سهمی خواهند داشت؟ شاهد ذره ای سهم خواهی نیستیم. سهم خواهی نه از جانب آقای خاتمی وجود دارد و نه از سوی آقای هاشمی، ناطق و سید حسن خمینی. آقای دکتر روحانی به عنوان چهره فرا جناحی و مورد قبول این آقایان، آزاد است تا کابینه را هر طور که میخواهد انتخاب کند. ایشان سعی خواهند کرد کابینه را با رهبری هماهنگ کنند، زیرا ایشان ۵۰ سال با رهبری رفیق و به شخصیت ایشان علاقهمند است. شما بهعنوان مشاور پارلمانی رئیس جمهوری منتخب، با مجلس رایزنی کرده اید؟ هنوز برای اینکار زود است، زیرا در ابتدا باید تایید رهبری در کابینه را داشته باشیم به ویژه وزارتخانههای حساس و مهم. بعد از آن هم فعلا مجلس در تعطیلی به سر میبرد و بعد از آن هم فضای معنوی ماه مبارک رمضان را در پیش خواهیم داشت و علی القاعده در دید وبازدیدها و افطارها و جلساتی که بین آقای دکتر روحانی و مجلس برقرار خواهد شد، تبادل نظر خواهیم کرد. رایزنی به معنی واقعی کلمه آن موقع شروع میشود که آقای دکتر لیست وزرا را به مجلس ارائه کنند و بعد از تنفیذ و تحلیف و مراسمهای قانونی که باید انجام بگیرد، بعد ما در مسیر کاملا تخصصی و هدفمند اینکار را خواهیم کرد... جریان اصولگرایی سعی می کند آقای دکتر روحانی را مصادره کند، تعامل دکتر روحانی با این طیف چگونه خواهد بود؟ البته با برخی از گروههای اصولگرا تعاملات خوبی دکتر روحانی داشتند و خواهند داشت و در همین انتخابات با چهرههایی مانند آقای ناطق نوری همکاری تنگاتنگی وجود داشت ولی جریانی که سعی میکرد در این انتخابات احمدی نژاد دیگری را احیا کند، این روزها سعی دارد دکتر روحانی را مصادره و اصولگرا معرفی کند و نتیجه بگیرد جریان اصولگرا پیروز است که اینها دیگر آدرس غلط دادن است. در راس این جریان رهبران فکری ای قرار داشتند که روزی میگفتند احمدی نژاد مائده آسمانی است و روز دیگر گفتند او سحر شده و منحرف است. مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. دوستان و نامزدهائی که در میدان حضور داشتند نیز چوب این جریان را خوردند. جریانی اصولگرا که نتیجه کارش به قدرت رسیدن آقای احمدی نژاد و اختلافها و دعواها بین سران قوا و اتفاقات پیش آمده در مجلس بود.. دلیل دیگری هم برای شکست اصولگرایان وجود دارد؟ اصولگرایان به جای اینکه مردم را بفهمند، چهره های افراطی شان سعی کردند فهم خود را بر مردم تحمیل کنند. اما مردم با آن مقابله کردند، اما چون مشی روحانی نقد گفتمان رایج بود، مانند خرداد سال ۷۶ منتج به نتیجه شد. اصولگرایان در تقابل با آقای روحانی و عارف خیلی جاهلانه و ناجوانمردانه عمل و حتی سعی کردند در کوران رقابتها و میانه تبلیغات خبرسازی کنند که صلاحیت دکتر روحانی باید دوباره در شورای نگهبان مورد بررسی قرار گیرد، این قبیل موضع گیریها که از روی دستپاچگی و از روی ترس اتخاذ میشد، تبلیغ مثبتی برای وی بود. باید بپذیریم خواست برخی از نمایندگان مجلس و تفکر سطحی نگر در حوزه و خارج آن نامزدی غیر از روحانی بود و آنها بیان میکردند ایشان مدنظر ما نیست و باید به همان عاقبت هاشمیدچار شود. این نوع برخوردها نتیجه برعکس داشت. |