آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 11 تیر ماه 1392 = 02-07 2013

مافیای ارز؛ دست به دامان جمشید بسم الله شویم؟

در حالی که هم نرخ ارز و هم طلا پس از کاهش تدریجی امیدوار کننده‌ای که طی روزهای گذشته داشت، دوباره اسیر دست دلالان بازار شده ‌و در جایی که مسئولان با چنان بی اعتنایی از کنار این رویدادها می‌گذرند‌ که گویی هرگز ماهیتی به عنوان بازار ارز و طلا در اقتصاد کشور نیست، آیا چاره دیگری جز این می‌ماند که دست به دامان آقایان دلال در بازار شویم و از آنها خواهش کنیم که مدیریت بازار را به گونه‌ای صورت دهند که نرخ‌ها دست‌کم به ثبات برسد؟

به گزارش تابناک، طی هفته‌های اخیر، بازار ارز و طلا شاهد روند بی‌سامانی در تغییرات نرخ و نوسانات بی منطق و همچون همیشه خارج از الگو بوده است، به گونه‌ای که بسیاری از کسانی که در یک سال گذشته، سرمایه‌های خود را به دلیل شرایط بد اقتصادی در این بازار سرمایه‌گذاری کرده بودند به شدت درگیر هوس‌بازی دلالان شده و متحمل زیان‌های اساسی در این بازار شدند.به گزارش «تابناک»، از سوی دیگر نوسانات نرخ ارز در بازار آزاد به گونه‌ای رقم خورده ‌که هیچ الگوی تحلیلی قادر به واکاوی آن و پیش‌بینی حتی یک ساعت بعد را ندارد.

این در حالی است که گویا مسئولان اقتصادی دولت، به کلی بازار را فراموش کرده و مشغول تبلیغات همیشگی خود در آخرین روزها و ارائه آمار از «معجزات» هشت ساله هستند. بانک مرکزی نیز که دیگر توقعی از آن برای دخالت در این بازار نمی‌رود، گویا ترجیح داده تا مانند همیشه به دیدن «شهرآورد» پر هیجان دلالان و ارز و طلا بنشیند و به باور بسیاری، همان بهتر که در این بازار دخالت نمی‌کند!

در حالی که امید می‌رفت پس از جو روانی پدید آمده در بازار طلا و ارز و کاهش تدریجی قیمت‌ها، این روند تا رسیدن هر دو آنها به نقطه ثبات و بازگشت آرامش با کاهش نرخ ارز و طلا به بازار و اقتصاد کشور، ادامه داشته باشد، ‌مانند همیشه برای همگان مشخص شد که مسئولان اقتصادی کشور و در رأس همه آنها، بانک مرکزی و وزارت اقتصادی هیچ تأثیری در بازار ندارند و این آقایان دلال هستند که اقتصاد کشور را اکنون در دست گرفته و مدیریت می‌کنند.

البته این روند همان گونه که گفته شد، روند امروز و دیروز نیست. اکنون ‌چند سال است که «آمار پراکنی» و «وعده بازی» رویه معمول مسئولان شده ‌و در بهترین حالت، دخالت‌هایی نظیر آنچه ‌بانک مرکزی در پیش فروش سکه به نمایش گذاشت، مانورهایی شکست خورده برای مدیریت بازاری بوده که دیگر به حدی افسار پاره کرده ‌که اگر اغراق نکنیم، حسابش با کرام الکاتبین است!

چندی پیش، محمود بهمنی با صراحت بیکاری و بی برنامگی بانک مرکزی را جار زد و اذعان کرد که بانک مرکزی نه در افزایش نرخ ازر و نه در کاهش آن هیچ تأثیر و نقشی نداشته است! البته آقایان فراموش کردند که بگویند ‌بانک مرکزی در افزایش نرخ تورم و مهار آن، افزایش نقدینگی و مهار آن، افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی و مهار آن و بسیاری دیگر از این دست نیز هیچ نقشی نداشته است.

به رغم آنکه از یک سال گذشته بارها از سوی شمس الدین حسینی، وزیر اقتصاد شنیده شد که بازار آزاد را جمع می‌کنیم، نه تنها این بازار جمع نشد، بلکه گزارش چندی پیش دیوان محاسبات از تفریغ بودجه 90 به خوبی نشان داد که بسیاری از ارزهای مرجع از سوی بانک مرکزی به نرخ آزاد فروخته شده است!

در حالی که امید بر آن بود ‌مرکز مبادلات ارزی ـ که یک سال ‌از تولد آن می‌گذرد ـ از فرصت پیش آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری برای کاهش واگرایی نرخ ارز در بازار آزاد و این مرکز استفاده کند، عملا شاهد حرکت معکوس این مرکز در راستای کاهش نرخ ارز بودیم و بار دیگر این امر نشان داد که‌ کار کارشناسی و علمی آن چیزی است که مسئولان فعلی به شدت از کمبود آن رنج می‌برند.

در چنین شرایطی و در حالی که هم نرخ ارز و هم طلا پس از کاهش تدریجی امیدوار کننده‌ای که طی روزهای گذشته داشت، اکنون دوباره اسیر دست دلالان بازار شده است و از دو روز گذشته هر دو شروع به افزایش قیمت کرده‌اند، و در جایی که مسئولان با چنان بی اعتنایی از کنار این اتفاقات می‌گذرند و آن را نادیده می‌انگارند که گویی هرگز ماهیتی به عنوان بازار ارز و طلا در اقتصاد کشور وجود ندارد، آیا چاره دیگری جز این می‌ماند که دست به دامان آقایان دلال در بازار شویم و از آنها خواهش کنیم که مدیریت بازار را به گونه‌ای صورت دهند که نرخ‌‌ها حداقل به ثبات برسد؟

آیا در شرایط بی تفاوتی مسئولان در قبال سردرگمی‌‌های بازار، چاره دیگری ‌می‌ماند، جز اینکه از جمشید بسم الله و رفقایش خواهش کنیم برای مدتی دست‌کم این بازار را به ثبات برسانند تا دوباره پس از مدت‌ها شیرینی ثبات در بازار طلا و به ویژه ارز را که مدت‌هاست از یاد ذائقه اقتصاد ایران رفته، حس کنیم؟

آنچه به نظر می‌رسد این است که مسئولان فعلی، بازار را همانند گذشته به حال خود رها کرده اند و شاید انتظار آن را می‌کشند که مرداد ماه هر چه زودتر از راه برسد!



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: