آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 19 خرداد ماه 1392 = 09-06 2013

قتل زن معتاد بعد از زورگیری 3‌هزارتومانی

مردی که در پی اجرای نقشه زورگیری از جوانی، زن مورد علاقه‌اش را به قتل رسانده‌ بود، محاکمه شد. به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان تهران در ابتدای جلسه محاکمه که صبح دیروز برگزار شد در جایگاه ایستاد و گفت: این پرونده پنج‌متهم دارد که یک‌سال پیش توسط پلیس بازداشت شدند زیرا در قتل زنی 50ساله به نام نگار دست داشتند. از میان متهمان، سیامک و هاشم دو متهمی هستند که اقدام به مشارکت در قتل کردند و سه متهم دیگر همگی به دلیل اختفای ادله جرم و تلاش برای فراری‌دادن متهمان، بازداشت شدند.
به گزارش شرق، نماینده دادستان ادامه داد: آنطور که مدارک موجود در پرونده نشان می‌دهد نگار- مقتول- یک سال قبل درپی رابطه با سیامک او را به خانه‌اش برد و در آنجا باهم مواد مصرف ‌کردند. آنها سپس تصمیم به اخاذی از مردی به نام رضا گرفتند که همین اخاذی باعث ایجاد اختلاف بینشان شده و سیامک با پیچاندن روسری به دور گردن مقتول، او را خفه کرد و در همین حین هاشم نیز به او پیوست و یک‌سر شال را گرفت و کشید. بنابراین با توجه به مدارک مندرج در پرونده از جمله اعتراف متهمان، شکایت شکات و گفته‌های شاکیان، درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه فرزندان مقتول به عنوان ولی‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. پسر مقتول گفت: مادرم به شیشه و کراک اعتیاد داشت البته این اواخر فقط شیشه مصرف می‌کرد. بعد از اینکه از پدر ما جدا شد با مرد دیگری ازدواج کرد، از او هم جدا و وضعیت اعتیادش بدتر شد به همین دلیل ما دیگر به خانه‌اش رفت‌وآمد نمی‌کردیم تا اینکه خبر رسید مادرم فوت شده‌است. قاتلان مادرم بعد از اینکه او را کشتند جسدش را در خانه رها کردند و همسایه‌ها از بوی تعفنی که در ساختمان پیچیده ‌بود مطلع شدند و سپس پلیس را خبر کردند. وقتی متهمان با مادرم درگیر شدند و او را زخمی کردند، می‌توانستند وی را به بیمارستان ببرند اما او را کشتند به همین دلیل هم گذشت نمی‌کنیم. در ادامه قاضی عزیزمحمدی-رییس دادگاه- سیامک متهم ردیف اول پرونده را به جایگاه فراخواند و بعد از تفهیم اتهام قتل و سرقت، از او خواست تا از خودش دفاع کند. متهم گفت: اتهام قتل را قبول دارم اما سرقت نکردم. دو ماه بود که با نگار آشنا شده‌ بودم و در خانه او زندگی می‌کردم در این مدت با هم مواد مصرف می‌کردیم. نگار زن عصبی و پرخاشگری بود چون شیشه مصرف می‌کرد در توهم بود و فکر می‌کرد هرکس که اطرافش هست می‌خواهد به او بدی کند. متهم در مورد روز حادثه گفت: روز حادثه به من گفت یکی از دوستانش به نام ستاره همراه پسر موردعلاقه وی به خانه ما می‌آید و می‌خواهند با هم رابطه داشته ‌باشند. نگار پیشنهاد داد از آنها اخاذی کنیم. من هم قبول کردم. نگار به من گفته ‌بود آن پسر یک‌میلیون‌تومان پول دارد. وقتی ستاره و آن پسر آمدند، دوستم هاشم هم خانه ما بود. من سراغ پسر جوان رفتم. نگار به ستاره گفت هرچه سریع‌تر خانه را ترک کند. من و هاشم جیب‌های پسرجوان را گشتیم و او را تهدید کردیم که در برابرمان مقاومت نکند. پسر جوان که رضا نام دارد، ترسیده ‌بود و هیچ‌چیز نگفت. تمام پولی که در جیب‌های آن پسر بود سه‌هزارتومان بود پول‌ها را برداشتیم و پسرجوان را رها کردیم، وقتی او رفت نگار از من خواست پول‌ها را بدهم من هم سه‌هزارتومان را به او دادم اما نگار عصبانی شد و گفت این پول به دردش نمی‌خورد و باید یک‌میلیون‌تومانی را که از رضا گرفتیم، بدهیم من هرچه به او گفتم ما پولی نگرفتیم قبول نمی‌کرد. او توهم داشت و خیال می‌کرد می‌خواهم سرش کلاه بگذارم. به من فحش داد، چیزی نگفتم، می‌دانست نسبت به خواهر کوچکم خیلی حساس هستم به همین دلیل هم به او فحش داد خیلی حرف‌های زشتی در مورد او می‌زد. خیلی عصبی شدم. مشتی به صورتش زدم وقتی زمین افتاد روسری‌اش را برداشتم و دور گردنش پیچیدم و خفه‌اش کردم. متهم در مورد نقش دوستش هاشم گفت: وقتی نگار را کشتم، دوستم هاشم آنجا بود به من گفت اگر بازداشت شدیم من می‌گویم با تو در قتل شریک بودم تا قصاص نشوی ولی در واقع او در این قتل نقشی نداشت.
سیامک درباره سوابقش نیز گفت: به جرم سرقت به عنف به 9سال حبس محکوم شدم سه‌سالش را گذرانده ‌بودم و بعد با وثیقه آزاد شدم از آنجایی که رای قطعی نشده‌ بودم آزادم کردند بعد هم به دلیل قتل بازداشتم کردند. در ادامه هاشم در جایگاه حاضر شد. او اتهام مباشرت در قتل را قبول نکرد و گفت: من می‌خواستم به سیامک کمک کنم به همین دلیل هم اتهام را قبول کردم درحالی‌که واقعا این کار را نکرده ‌بودم. گفته‌های سیامک کاملا درست است. سپس سه‌متهم دیگر در جایگاه حاضر شدند و از خود دفاع کردند. بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: