بازنگری در علومانسانی در ایستگاه بیپولی متوقف شد
روزنامه شرق: بازنگران علوم انسانی هنوز برای رسیدن به اهدافشان اندرخم یک کوچهاند. اگر مشکل بازنگری در علوم انسانی تا دیروز نداشتن مصداقی برای نزدیکی یا دوری فکری دروس دانشگاهی بود، امروز بیپولی و کسری بودجه مانع اجرای این طرح شده است. طرحی که گرچه از بدنه علمی دانشگاه بیرون نیامده است اما حضور نیروها و نهادهایی چون دانشگاه علامه طباطبایی، نهادهای حوزوی همچون موسسه امامخمینی(ره) زمینه گرمشدن تنور اظهارات و اقداماتی برای پیچیدن نسخهای جدید برای علوم انسانی را فراهم کرد. حالا تنور بازنگری در علوم انسانی به دست کسانی که تا دیروز این تنور را گرم نگه داشته بودند، سرد شده است. کامران دانشجو، وزیر مورد حمایت منتقدان دولت و محافظهکاران و اصولگرایان سنتی، نتوانسته است بودجهای مطلوب برای بازنگری در علوم انسانی را از دولت طلب کند و کار به جایی رسیده است که سعید قدیمی، مدیرکل برنامهریزی آموزشی وزارت علوم اعلام کرده است: «طی دوسال گذشته که سال اول برنامه پنجم بوده کمترین منابع مالی در دولت و مجلس به بازنگری دروس و سرفصلها اختصاص داده شده است و اکنون 14هزار سرفصل در انتظار بازنگری هستند.» همچنین انتقاد از روند بازنگری علوم انسانی که تا پیش از این با خط قرمزهایی همراه بود، اینبار با پیشقدمی مسوولان دولتی همراه شده است و خود از یکدیگر انتقاد میکنند. بهطوریکه پیش از این دبیر ستاد تحول و بازنگری شورای بازنگری در علوم انسانی در گفتوگو با «شرق» عنوان کرده بود: برخی مسوولان وزارت علوم در بازنگری در علوم انسانی دچار سطحینگری شدهاند. اما فارغ از مسایل مطرحشده، توقف بازنگری در علوم انسانی را نمیتوان بهتنهایی با کسری بودجه تحلیل کرد. توقف این طرح و ماندن رشتههای در صف بازنگری نتیجه روندی است که در آن سه گروه اصلی دولت، مدافعان بازنگری در علوم انسانی و مجریان بازنگری در علوم انسانی زمینهساز آنشدهاند.
سهم دولت در توقف بازنگری در علوم انسانی
بیتوجهی دولت دهم به اختصاص بودجه برای بازنگری در علوم انسانی را میتوان با جدا شدن هرچه بیشتر راه کامران دانشجو و محمود احمدینژاد از یکدیگر تحلیل کرد. این جدایی و بیتوجهی دولت به طرح بازنگری در علوم انسانی در تخصیص بودجه به جایی رسیده است که سعید قدیمی، مدیرکل برنامهریزی آموزشی وزارت علوم روز گذشته عنوان کرده است: «ناتمام ماندن بازنگری برخی از دروس به دلیل کمبود بودجه و بازنگری دروس همانگونه که بارها اشاره کردهام، هم قانون برنامه پنجم است و هم تکلیفی است که در نقشه جامعه علمی کشور بهعنوان یک اقدام ملی تاکید شده است اما متاسفانه تا امروز کمترین توجه لازم در منابع دولتی به این تکلیف ملی صورت گرفته بهطوریکه طی دوسال گذشته که سال اول برنامه پنجم بوده کمترین منابع مالی در دولت و مجلس به این موضوع اختصاص یافت.» مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزشی افزوده است: «ما تاکنون توانستهایم کمتر از 20هزار برنامه درسی را بازنگری و تدوین کنیم و درخوشبینانهترین شرایط بیش از 14هزار سرفصل دیگر باقی مانده است. اگر روند پشتیبانی قانونی و مالی مثل دو سال گذشته باشد قطعا نمیتوانیم تکالیف برنامه پنجم را پاسخگو باشیم.» به گفته قدیمی، «دانشگاه علامه طباطبایی در دو سال گذشته بیشترین هزینه را صرف بازنگریها کرده و تاکنون یک ریال به این دانشگاه پرداخت نشده است و این درحالی است که مهمترین شاخص ما در بازنگری، ارزشمدار کردن برنامههای درسی با اولویت علوم انسانی و هنر است.»
سهم مدافعان در توقف بازنگری در علوم انسانی
نهادهای حوزوی، همچون موسسه امامخمینی(ره) قم، وابسته به آیتالله مصباح یزدی، اساتید حوزوی و محافظهکارانی چون غلامعلی حداد عادل را میتوان از اصلیترین مدافعان بازنگری در علوم انسانی دانست. هماکنون در شورای تحول و بازنگری در علوم انسانی که ایستگاه آخر و اصلی بازنگری است، از 20 عضو حقیقی و حقوقی 12 نفر از آنان را روحانیون و فعالان حوزههای علمیه تشکیل میدهند. این شورا در اولین قدم از اقدامات و تصمیمات خود رشته مطالعات زنان را به حقوق زن در اسلام تبدیل کرد و بسیاری از استادان دانشگاهی در این رشته با انتقاد از این اقدام پذیرشی نسبت به آن نداشتند. این گروه بعضا با نسخههایی که برای علوم انسانی پیچیدند، کاری کردند که استاد و دانشجو با موضعگیری نسبت به این اقدامات سرنوشت روشنی را برای علوم انسانی متصور نشوند. حتی کار به جایی رسید که برخی مدافعان سابق بازنگری نسبت به نگاه سطحی به بازنگری و محدود شدن چسباندن برچسبهای اسلامی به این رشتهها، به منتقدان نحوه اجرای این طرح تبدیل شدند.
سهم مجریان در توقف بازنگری در علوم انسانی
مجریان بازنگری در علوم انسانی، در دولت دهم، کسانی هستند که طی چند سال اخیر با اجرای طرحهایی چون تفکیک جنسیتی، بازنشستگی استادان، جذب سلیقهای استادان خاص در دانشگاهها و برخورد با دانشجویان وجهه خاصی را در جامعه دانشگاهی ایران برای خود رقم زدند. دانشگاههایی چون دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه اصفهان که طی سالهای اخیر بیش از پیش دنبالهروی سیاستهای خاص وزارت علوم در دوره کامران دانشجو بوده و هستند، در حالی به مجریان بازنگری در علوم انسانی تبدیل شدند که حالا حتی شورای تحول و بازنگری در علوم انسانی، استقلالی برای آنها متصور نیست و طرحهای آنان برای بازنگری در علوم انسانی، مستقیما در دانشگاهها اجرایی نمیشود. نگاه سیاستزده مجریان همچنین باعث عدممشارکت استادان مطرح علوم انسانی در بازنگری علوم انسانی شد. در همین رابطه دکتر رضا داوری اردکانی، استاد باسابقه فلسفه سال گذشته در دومین کنگره علوم انسانی که با شعار «علوم انسانی در بستر فرهنگ و ارزشهای اسلامی» برگزار شد از فعالنشدن استادان دانشگاهی و بیتوجهی آنها به بازنگری علوم انسانی سخن به میان آورد و آب پاکی را روی دست مجریان بازنگری در علوم انسانی ریخت. او عنوان کرد: باید به جای تعرض به علوم انسانی آن را نقد کرد، متاسفم که استادان علوم انسانی در این زمینه فعال نیستند و این نشان خوبی نیست، باید در بحث مغتنم علوم انسانی با هر انگیزه وارد شد که این قدم مهمی در تحول علوم انسانی است.