آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 7 خرداد ماه 1392 = 28-05 2013

گفتمان احمدی نژاد نقطه پایان ندارد

تهران- «اگر بخواهیم بدانیم گفتمانی كه در سوم تیر ۸۴ و خرداد ماه ۸۸ با رای قاطع مردم به پیروزی رسید چه مشخصاتی دارد بیش از آنكه گفت‌وگو با سیاسیون مخالف و حتی موافق دولت در این زمینه جوابگو باشد باید نظرات مردم را جویا شویم.»
به گزارش گروه فضای مجازی ایرنا، این مطلب برگرفته از یادداشتی است كه روز سه شنبه با عنوان «گفتمان احمدی نژاد نقطه پایان ندارد» در روزنامه شهروند منتشر شده است.
متن كامل این یادداشت به شرح زیر است:
اینكه یك گفتمان چگونه شكل می‌گیرد و چگونه از طریق یك سیاستمدار به مردم منتقل می‌شود و مردم آن را می‌پذیرند پروسه‌ای است كه در اینجا به دنبال تحلیل آن هستیم.
هسته اولیه یك گفتمان نه از طریق اندیشمندان و یا سیاستمداران بلكه توسط مردم و به خاطر خواست آنها شكل می‌گیرد. اینكه ‌این خمیر مایه را یك اندیشمند چگونه شكل دهد و محصول نهایی چگونه توسط یك سیاستمدار عرضه شود به نتایج گاه كاملا متضادی می‌انجامد.
آنچه كه به عنوان یك گفتمان از طریق یك سیاستمدار و تیم او عرضه می‌شود در صورتی شایستگی عرضه دارد و در صورتی در بین مردم پذیرفته می‌شود كه شروطی را برآورده كند.
اولین شرط اینكه جنس گفتمان آنچنان محكم باشد كه بتواند به طور مختصر و ساده بیان شود و با همین اختصار برای هر پرسشی از دریچه گفتمان خود پاسخ ارائه كند نه‌اینكه برای هر سوال، جوابی از یك خط فكری متفاوت بدهد و دچار گسست در درون خود باشد.
به عبارت دیگر سازه‌های یك بنا باید از جنسی باشند كه كمترین حجم را اشغال كنند تا فضای زیستی مناسب و بزرگتری قابل طرح‌ریزی باشد.
دومین شرط برای اینكه گفتمان یك سیاستمدار در میان مردم بگیرد این است كه صاحب آن گفتمان كاملا به آن مومن و معتقد باشد تا بتواند حرف خود را بر دل مخاطبانش بنشاند زیرا شاید بتوان خودآگاه انسان‌ها را فریب داد اما هرگز نمی‌توان به ناخودآگاه انسان‌ها دروغ گفت.
سوم، برخاستن گفتمان از مطالبات مردم در زمان و مكان مورد نظر است؛ نه‌اینكه گفتمان مورد نظر، مطالبات مردم غرب در زمان گذشته را برای مردم شرق در زمان آینده پاسخ بدهد.
چهارمین مشخصه یك گفتمان تهاجمی بودن آن است؛ گفتمان تدافعی و منفعل هرگز همه گیر نمی‌شود؛ گفتمانی كه به هنرمند، سیاستمدار، بازاری، صنعتگر و حتی خود مردم باج بدهد و به جای انتقاد به ستایش و تملق بپردازد خیلی زود فراموش می‌شود و هیچ گوشی خود را بدهكار آن نمی‌كند.
پنجمین مشخصه را باید صریح بودن نامید. یك گفتمان نباید از هر دری سخنی بگوید و از هر مكتبی چیزی به عاریه بگیرد.
باید حرف و خطش مشخص باشد و از دوپهلویی و یكی به نعل یكی به میخ بپرهید؛ گفتمان نه‌این، نه آن و هم این، هم آن و جریان‌هایی كه با كلی گویی مشخص نمی‌كنند كه حرف حسابشان چیست مانند یك مغازه سمساری هستند كه هر جنس بنجل و دسته دومی را در آنها می‌توان بافت.
با این تعاریف كلی مشخصات گفتمان دولت نهم و دهم را می‌توان بررسی كرد. اولین شرط را گفتمان احمدی‌نژاد دارد؛ تمام این گفتمان را در یك كلمه می‌توان خلاصه كرد و آن كلمه مردم است و اگر آن را بخواهیم در یك جمله خلاصه كنیم باید بگوییم گفتمان احمدی نژاد به دنبال این است كه تمام امور را به دست خود مردم بسپارد.
احمدی‌نژاد به آنچه می‌گوید كاملا ایمان دارد و بر خلاف كسانی كه اتهام می زنند او با حرافی، مخاطبانش را نرم می‌كند باید گفت احمدی نژاد آنچنان از ته دل حرف می‌زند كه تمام حرفش را مردم با گوش جان می‌شنوند.
حتما خیلی دیده‌ایم كه سیاستمدارانی خواسته‌اند حرف‌های احمدی‌نژاد و مرام و مسلك او را تكرار كنند اما هیچ توفیقی كسب نكردند و در عوض دوستان و همفكران او هرچه بیشتر به گفتمان احمدی‌نژاد ایمان داشتند بیشتر موفق به انتقال خط فكری او به مردم شدند.
مطالبات مردم در سال ۸۴ و ۸۸ دقیقا همان چیزهایی بود كه تیم احمدی‌نژاد روی آن دست گذاشت؛ توجه به مردم و مشاركت دادن نظر و رای و قدرت آنها در مسائلی همچون اقتصاد و سیاست‌های داخلی و خارجی نیز سومین عامل گیرایی خط فكری احمدی‌نژاد بود.
گفتمان احمدی‌نژاد از همان ابتدا به بسیاری از مناسبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حمله كرد و آنها را مورد انتقاد قرار داد و این تهاجم تا به امروز نیز ادامه دارد و همچنان او به دنبال ادامه اصلاحات مورد نظر خود است.
در نهایت اینكه كسانی كه پاسخ های احمدی‌نژاد را به پرسش‌های جامعه مورد كنكاش قرار می‌دهند به یك رشته پیوسته در دیدگاه‌های او می‌رسند كه تمام رفتار و سخنان و مواضع او را به هم پیوند می‌زند و این همان صراحت و پیروی از كلاسی مشخص در ارائه یك گفتمان است.
به همین دلیل نمی‌توان تمام دولت دهم را نقطه پایان این گفتمان دانست.



حقیقتگو May 29, 2013 07:09 PM

خوش بحال میلیون ها ایران نشینن که با همبستگی های "فوق العاده قوی" یه آخوند پیر سگ "عرب زاده علی خامنه ای" یه میمون رو ازقفس بیرون میاره و میزاره براشون هشت سال بوزینه بازی و از این شاخه به شاخه بپره و برقصه و با این میمون بازیها تونسته عرب زاده علی خامنه ای منفوراز جیب میلیون ها تماشاچی طلسم شده و نعشه شده بی غم میلیاردها دلار بدزده....حالا هنوز میمونه باورش نمی شه که برنامش تموم شده و باید بره داخل قفس و همون علی خامنه ای منفور عرب زاده برای هشت سال بعدی یه میمون شل "جلیلی"رو از قفس در آورده که از آلان جماعت ملعون منفور عرب زاده ایران نشین شده دوره قفسه جمع شدن برای میمون شله "جلیلی" دست می زنن !!

گزارش یا اعتراض به این نظر


Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: