روحانی: فرق قطعنامه و کاغذ پاره را می دانم
همشهری آنلاین: حسن روحانی گفت: لیسانس حقوق را در دانشگاه تهران و فوق لیسانس و دکترا را در خارج از کشور آموختم. این درس به من آموخت فرق قطعنامه شورای حکام و شورای امنیت با کاغذ معمولی چیست. آنکه حقوق نخوانده این تفاوتها را بخوبی لمس نمیکند.
برنامه «با دوربین» با حضور حجت الاسلام حسن روحانی از شبکه اول سیما پخش شد. مهمترین محورهای سخنان روحانی در این برنامه به نقل از تسنیم به شرح زیر است:
کسی که اکنون در محضر شماست، حسن روحانی متولد 1327، در سرخه از استان سمنان از یک خانواده مذهبی و انقلابی است. از یازده سالگی از طرف پدر موظف شدم که با کار در تابستان مخارج تحصیلم را تامین کنم با کشاورزی و قالیبافی. آن روز برایم سخت بود اما خیلی زود فهمیدم که روی پای خود ایستادن چقدر لذت بخش است.
در دوره رژیم پهلوی، برادرم زندانی، من فراری و پدرم تحت تعقیب بود.
از اساتید بزرگی در سطح همچون آیتالله سلطانی و لنکرانی و بهشتی و مطهری بهرههای فراوان بردهام و در درس خارج از اساتید بنامی چون آیتالله سیدمحمد محقق داماد، گلپایگانی، حائری یزدی، درسها و فن اجتهاد را از آنها آموختم و بر روان آنها درود میفرستم.
لیسانس حقوق را در دانشگاه تهران و فوق لیسانس و دکترا را در خارج از کشور آموختم.
بسیاری از سیاستمداران بزرگ دنیا درس حقوق خواندهاند. این درس به من آموخت که چگونه از حقوق مردم و منافع ملی بخوبی دفاع کرد.
این درس به من آموخت فرق قطعنامه شورای حکام و شورای امنیت با کاغذ معمولی چیست. آنکه حقوق نخوانده این تفاوتها را بخوبی لمس نمیکند.
بازداشتها تحت تعقیب قار گرفتنها و ممنوع المنبر شدنها چقدر زیبا بود میفهمیدم که مسیر دستیابی به استقلال کشور و اسقرار کشور در این سرزمین است.
انقلاب پیروز شد و همواره پس از آن افتخار میکنم که مسئولیتهایی را بر عهده داشتهام همیشه نماینده مردم بوده و الان هستم؛ مشروعیتی که از رای مردم بر میآید، چقدر سرفرازی دارد.
بیست سال با رای مردم در خانه ملت بودم.
هر وقت از امام اجازه دیدار خواستم پذیرفتند و همیشه نماینده رهبر انقلاب بودم و هماینک نماینده رهبری در مهمترین نهاد سری کشور یعنی شورای عالی امنیت ملی کشور هستم.
آشنایی طولانی و ارادت 45 ساله به رهبری، سرمایه بزرگی است برای من و آنکس که اداره کشور را بعهده گیرد، اینگونه روابط نزدیک میتواند برای حل معضلات کشور به او کمک کند.
در دوران دفاع مقدس مسئولیتهای سنگینی را بر دوش داشتم.
زمانی که فرماندهی جنگ به عهده آیتالله هاشمی بود، فرماندهی پدافند هوایی با حکم آیتالله خامنهای و رئیس ستاد جنگ، با من بود. در ستاد پدافند درسها آموختم که چگونه میتوان با همراهی متخصصین تحول بزرگی را در یک بخش پیچیده فنی به وجود آورد.
دنبال تخصص بودن و همکاری و تلاش بود که ما را موفق کرد در عملیات والفجر 8، 73 فروند هواپیمای عراقی را سرنگون کنیم که دنیا را به حیرت واداشت. اما درس دیگری هم به من آموخت. حراست از آسمان ایران. که نه تنها فضای جغرافیایی که فضای فرهنگی ایران و فضای اقتصادی ایران و فضای اجتماعی ایران هماره به مراقبت نیاز دارد.
من 16 سال مسئولیت دبیری شورای عالی امنیت ملی را برعهده داشتم. دوران افتخارآمیزی که در هشت سال اول در کنار ریاستجمهوری آیت الله هاشمی تلاش کردم. اولین دستاورد شورای عالی امنیت ملی در آن دوران بازپسگیری سرزمینهای اشغال شده توسط صدامیان و آزادی همه اسرا و آزادگان و محکومیت عراق در شورای امنیت سازمان ملل بود. این افتخار اول از آن این شوراست در آن مقطع حساس. سپس محکومیت صدام آنگاه که به کویت تجاوز کرد و بعد از آن حمله ائتلاف در منطقه و اعلام موضعگیری بیطرفی فعال که موجب حراست از منافع ملی و امنیت ملی شد و همگان را به تحسین موضعگیری ایران واداشت.
در شورای عالی امنیت ملی در دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی نیز اقدامات بسیار مهمی انجام گرفت. از امضای تفاهمنامه امنیتی با عربستان و رابطه گرم با این همسایه تا مساله یازده سپتامبر و موضعگیری عاقلانه جمهوری اسلامی ایران تا موضع ایران در اشغال افغانستان و عراق و حفظ سرزمین ایران که جزو مقاطع حساس برای ایران است. افتخار دارم در این اقدامات سهم بسزایی در تصمیمسازی و تصمیمگیری داشتم.
حضور من در مجمع تشخیص مصلحت نظام در طول 22 سال و تصمیمهای مهم بویژه چشم انداز 20 ساله و سیاست های اصل 44، بر تجربه من افزود. همچنین حضور در مرکز تحقیقات استراتژیک و تحقیق در زمینههای مختلف اجتماعی سیاسی اقتصادی. اینها رهتوشه سنگینی را برای اداره آینده کشور در اختیار من قرارداده و من به آنها میبالم.
رشد اقتصادی ما در سال گذشته به جای اینکه 8 درصد باشد منفی بود و پیش بینی میکنیم در سال جاری هم منفی باشد. گرچه سرمایه گذاری به 1.2 درصد رسیده و نزول کرده و بیکاری به 12.2 درصد افزایش یافته و تورم از 10.3 به 30.5 متاسفانه ارتقا یافته و گرچه بداخلاقیها در جامعه ما اوج گرفت و قیمت دارو بیش از 40 درصد رشد داشت اما ما در ایران باعظمت و بزرگی زندگی میکنیم که دارای منابع بسیار غنی فیزیکی و مادی و دارای نیروی انسانی ارزشمند فعال است.
کشوری که در حساسترین نقطه جهان قرار گرفته و دارای ژئوپلتکیک و ژئو استراتژیک ویژه و شاهراه شمال به جنوب و دومین منبع نفت و گاز است. اما چرا باید مردم ما دارای مشکل معیشتی باشند؟ مشکل از مدیریت آغاز میشود. مشکل از تصمیمات فردی و عدم مشورت آغاز میشود.
مگر اقتصاد دستوری در دنیای امروز معنا و مفهومی دارد و میتوان در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که نرخ دلار باید به 700 تومان تقلیل یابد و بعد از چند ماه دلار به چند برابر قیمت افزایش یابد؟ مشکل عدم مشورت و خودشیفتگی و عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور است. مشکل بیثباتیهاست. چقدر مدیران در این 7-8 سال در حال تغییر بودند. وزارت استراتژیک نفت، چهار بار وزیرش جا به جا شد.
مهمترین وزارتخانه سیاسی یعنی وزارت کشور، 4 بار وزیرش عوض شد. بانک مرکزی 3 بار مسئولش تغییر کرد. و نگویم از دستگاههایی که 5 و 6 بار مسئولانش عوض شدند. البته در سیاست هم شاهد بیثباتی هستیم.
از 8 آبان 91 تا 8 آذر 91 در مدت یک ماه، 37 بخشنامه و دستور العمل متفاوت در عرصه اقتصادی صادر شد. در طول 5 ماه 60 بخشنامه درباره مسائل ارزی و پولی صادر شد. این بیثباتی چگونه به مردم اطمینان و آرامش خواهد داد؟
مردم ثبات و آرامش و قدرت آینده نگری میخواهند.
در کنار این مشکلات قانونگریزی و عدم ابلاغ قوانین مجلس را شاهد بودیم. در حالی که اساس در کشور باید قانون باشد.
بداخلاقیها و اضافه کردن شکافها و کنار گذاشتن یک جناح و حتی کنار گذاشتن همه را در این مدت شاهد بودیم. آیا در شرایط حساس فعلی بدون حضور همگان و استفاده از همگان قادریم از مشکلات عبور کنیم؟
در دولت من استفاده از تمام شایستگان انجام خواهد شد. در دولت تدبیر و امید از متخصصان و صاحبنظران استفاده خواهد شد. شورای پول و اعتبار به قدرت خود برمیگردد. سازمان برنامه و بودجه برمیگردد. بانک مرکزی به استقلال خود میرسد. شورای اقتصاد که ظاهرا اخیرا بعد از 5 سال بالاخره تشکیل جلسه داده را به قدرت خود بازمیگردانم.
با گرانی و بیکاری به راحتی می شود مبارزه کرد.
ما 3 میلیون و 300 هزار بیکار داریم و اگر در سال 10 میلیون توریست وارد کشور شود 13.6 میلیارد درآمد ارزی و 4 میلیون اشتغال ایجاد میشود. یعنی میتوانیم بیکاری را حل کنیم. با رونق اقتصادی می توانیم بر بیکاری فائق شویم.
مشکل بیکاری باعث شده است از هر 5 ازدواج یکی به طلاق منجر شود. با رونق اقتصادی این کار به راحتی امکان پذیر است که بیکاری را حذف کنیم.
کارخانههای کشور بین 20 تا 40 درصد ظرفیتشان فعال است. باید این میزان را به 100 درصد برسانیم و این کار امکان پذیر است.
در برنامه مدون من علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی و سیاسی و سیاست خارجی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و صد روزه وجود دارد. می توانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم.
باید یک دوره تنفس به کارخانه ها و صنایع بدهیم تا مشکلاتشان حل شود.
با یک تفاهم بین بانک مرکزی و بانک های کارگشا قادریم آنهمه اجناسی که در گمرکات انبار شده به سرعت به بازار برگردانیم.