انتخابات؛ بيانيه شماره 3 هاشمی رفسنجانی
خبرگزاري موج - آيت الله اکبر هاشمي رفسنجاني با انتشار بيانيه اي اخلاق مبارزه، موعظه حسنه و تبديل دشمن به دوست را به عنوان سرلوحه فعاليت خود اعلام کرد.
متن اين بيانيه به شرح ذيل است:
بسم الله الرحمن الرحيم
«وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ، هرگز نيکي و بدي در جهان يکسان نيست، هميشه بدي (خلق) را به بهترين شيوه (که خير ونيکي است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گويي با تو بر سر دشمني است دوست و خويشتو گردد.»( سوره مباركه فصلت، آيه شريفه 34)
از 14 سالگي كه به عنوان يك طلبه روستايي به قم آمدم و در كوچه يخچال قاضي با آيتالله روح الله خميني(ره) آشنا شدم تا زماني كه در مسجد سلماسي پاي درس ايشان نشستم و بعدها كه اين كوه صبر و بردباري؛ مرجع ديني و مبارزاتي علماي بلاد، روشنفكران ديني، جوانان غيور حوزه و دانشگاه و مردم متدين، براي مبارزه با دو لبه قيچي چپاول ملتها، يعني استبداد و استعمار، شدند ، هميشه «تلاش براي ساختن دنيا و آخرت مردم» و «پرهيز از رذيلههاي اخلاقي» را به عنوان امر به معروف و نهي از منكر در انديشههاي مديريتي و رهبري امام(ره) برجسته ميديدم و در اوج مبارزات نيز فراوان ديديم كه راضي نبودند حتي براي تسريع فروپاشي رژيم پهلوي ؛مبارزين از منابر و تريبونها، دروغ بگويند، تهمت بزنند و يا مردم در مضيقه قرار گيرند.
بردباري امام در برخورد با كساني كه تدريس فلسفه ي ايشان را برنميتافتند؛زبانزد است و بهترين گواه براي يادآوري مردمداري و مردمخواهي ايشان، حتي در زمان تبعيد، تشكيل كميته سوخت براي كم كردن زحمت مردم در اوج اعتصابات مبارزاتي كاركنان نفت در زمستان سرد 1357 بود . اگرچه آن اعتصاب كمر رژيم پهلوي را شكست و حاميان خارجياش را در حمايت تمامقد از اين رژيم مردد و سست كرد، اما امام با انتخاب اعضاي اين كميته كه من هم عضو آن بودم و دستور اعزام آنها به مناطق نفت خيز تأكيد كردند كه مبادا اعتصاب كاركنان در مبارزه ، عمل واجب رسيدگي به رفاه مردم را مخدوش نمايد.
در بعد اخلاق انساني و اسلامي و تلاش براي نهادينه كردن مكارم اخلاقي در جامعه و پرهيز از رذيلتها، «صحيفه امام» ارزشمندترين آيينه صديق براي تطبيق رفتار و گفتارها با معيارهاي اسلامي است كه گاه تشويق ايستادگي ملتهاي مسلمان در برابر استكبار، گاه تنبيهي مدبّرانه به افراط كاريهاي سياسي در بيانيه معروف «اَيْنَ تذهبون؟!» و سرانجام دايرهالمعارفي بزرگ براي ترسيم بايدها و نبايدهاي زندگي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي در همه اعصار است و شگفتا كه 24 سال پس از كوچ آسماني ايشان، چنان است كه انگار همين امروز براي ما زمينيها گفتهاند و يا نوشتهاند.
رهبانيتگريزي و عرفانگزيني و تلاش براي بهرهگيري از نعمتهاي خدا از سوي امام(ره) ، درسي بود كه در مكتب«عدل و اعتدال علوي» آموخته بودند كه: «كن لدنياك كانّك تعيش ابداً و كن لآخرتك كانّك تموتُ غداً، براي دنيا به گونهاي باش كه گويي تا ابد زندهاي و براي آخرت به گونهاي زندگي كن كه گويي لحظه مرگت نزديك است.»
امام عزيز دراوج احساسات عاطفي حاصل از 8 سال دفاع مقدس و سنگرنشيني جوانان اين سرزمين ، با التفات به نيازهاي جامعه در زمان جنگ و صلح، دستور تدوين «سياستهاي بازسازي و سازندگي كشور» را براي آينده و آيندگان صادر كردند و در نخستين سالهاي پس از امام، با اينكه كوه فراقش بر دوش همگان سنگيني ميكرد، اما با تابلويي كه از ايشان براي تصميمسازيها و تصميمگيريها در اداره جامعه داشتيم، وارد «دوران سازندگي» شديم. اگرچه توسعه فضا ونرم افزار تعليم وتربيت و ساختن سد، نيروگاه، جاده، پالايشگاه، پتروشيمي، بندر، ايجاد اشتغال و توجه به همه زيرساختها و به خصوص توازن اجتماعي و منطقهاي، آبرو و اعتباري براي كشور به حساب ميآمد، اما بزرگترين دستاورد آن دوران، انسانسازي در ابعاد تعهد و تخصص بود كه اگر با همان آهنگ ادامه مييافت، امروز مجبور نميشديم در مقام مقايسه زماني و مكاني حسرت بخوريم. مخصوصاً وقتي ميبينيم آن روزها براي شروع سازندگي، علاوه بر افسردگيهاي روحي و ويراني 5 استان اشغال شده كشور و خسارتهاي هزار ميليارد دلاري و عقبافتادگيهاي 8 سال جنگ تحميلي و عقبماندگيهاي تاريخي دوران حاكميت طاغوت و بيبرنامگي و روزمرگي؛ توانستيم نسبتاً موفق عمل كنيم.
ولي اين سالها، علاوه بر زيرساختهاي اقتصادي و انديشههاي متعهد و متخصص، برنامههاي پنج ساله، سياستهاي كلي، اصلاح اصل 44 قانون اساسي و سند چشماندار 20 ساله مصوب مقام ولايت كه داشتيم و مي شد با افزايش قيمت نفت؛ نيازمند قرضهاي خارجي و تهاتر طرحها و پروژههاي بزرگ نباشيم و با الويت بخشي به برداشت منابع از مخازن مشترك با همسايه ها، شركتهاي نفتي را محتاج و تسليم قراردادهاي خويش كنيم و با تقويت بخش خصوصي كه ميتوانست به تعبير رهبرمعظم انقلاب، يك انقلاب اقتصادي باشد، با حركتي متوازن به توسعه پايدار برسيم و نگذاريم سفرههاي مردم آلوده به بوي نفت شود و منابع فراوان انرژي را به عنوان سرمايه انقلاب براي نسلهاي آينده بگذاريم.امّا متاسفانه وضع كشور چنان است كه نيازي به توضيح ندارد.
در اين مقال بر آن نيستم كه با يادآوري سوءمديريتها، خاطر مردم عزيز را در آستانه خلق حماسه سياسي مورد تأكيد رهبري كه مطمئناً زمينه ساز و نقطه آغاز خلق حماسه اقتصادي خواهد بود، مكدّرتر نمايم، بلكه ميخواهم به دوستان توصيه نمايم كه مبادا گرد و غبار تخريبي بعضيها كه متأسفانه عادتي زشت در رقابتهاي انتخاباتي شده؛ چشم انصاف و اخلاق را ببندد و شما نيز خرقه توهين و تهمت بپوشيد.
معتقدم كه حضور همه سلايق در انتخابات، لازمه ي خلق حماسه سياسي است؛ ولي آنچه مرا به ميدان آورد، نگراني از القاي ناكارآمدي دين در اداره جامعه، ركود توليد، بيكاري جوانان، اقتصاد بيمار، ايران هراسي همسايگان، تناقضات اخلاقي و فرهنگي و تحريمهاي بينالمللي است كه ماحصل همه اينها، معضلات معيشتي جامعه است كه تلاش پيگير مسئولان سطوح مختلف كشور، با همراهي مردم از صبح فرداي پس از انتخابات را براي غلبه تدريجي بر اين مشكلات ميطلبد. نتيجه اينكه رقيب اصلي همه ي كانديدا ها؛ مشكلات جامعه است و بايد براي حل آن با كمك مردم و همكاري و همياري يكديگر؛فكري اساسي با توجه به شرايط زماني و امكانات داشت.
توجيهپذير نيست كه با هدف آباداني دنياي مردم، آخرت خويش را با توسل به تخريب و تهمت و دروغ، خراب كنيم و بايد در مواجهه با بي اخلاقي ها، آيه 63 سوره مباركه فرقان را تلاوت كنيم كه « وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَاخَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا، وبندگان خاص خداي رحمان آنان هستند که بر روي زمين به تواضع و فروتني راه روند وهرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابي) کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جوابدهند »كه يك بار ديگر در آيه 55 سوره مباركه قصص دستور ميدهند كه « وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ، چون سخن لغوي (از دشمنان دين) بشنوند از آن اعراض کنند و گويند: اعمال ما از ما واعمال شما از شما، برويد سلامت باشيد، که ما هرگز مردم (هرزهگوي) نادان رانميطلبيم.»
سيوطي در تفسير « الدرّ المنثور في التفسير الماثور» ذيل آيه 63 سوره فرقان آورده كه كسي نزد پيغمبر(ص) به شخصي ناسزا گفت و آن شخص در جواب به او؛ سلام داد و رسول اكرم(ص) با شنيدن آن فرمودند:« أما إن ملكا بينكما يذب عنك كلّما شتمك هذا قال له: بل أنت وأنت أحق به وإذا قال له: عليك السلام قال: لا بل لك أنت أحق به،( فرشته در ميان دو نفري كه در نزاع هستند؛ قرار دارد و به توهين كننده ميگويد: خود استحقاق اين صفات زشت را داري و نه فرد توهين شده و به اهانت شده اي كه با سلام جواب ميدهد؛ ميگويد: تو هستي كه استحقاق دريافت سلام را داري.) و جان كلام را امام باقر(ع ) فرمودند كه: «سِلاحُ اللِّئامِ قَبيحُ الكَلامِ، سلاح انسانهاي پست كلام زشت است.»
من نيز بايد براي اعتلاي نظام؛ نا ملايمات را تحمل كنم و نيم قرن است كه اين سخنان را از ماركسيست ها، سلطنت طلب ها، منافقين، گروهكها و افراطيون جناحهاي سياسي در داخل و خارج ميشنوم و هميشه از خداوند متعال ميخواهم كه توفيق رعايت اخلاق را از ما دريغ نفرمايد و گاهي كه بي انصافيها به اوج ميرسد؛ همه زمزمه كنيم:
هر کس بد ما به خلق گويد ما چهرهي او نميخراشيم
***
باش همچون درخت سايه فكن هر كه سنگت زند، ثمر بخشش
بدگويان و بدخواهان ما از نوع كساني نيستند كه آنها را مستحق هر نوع مقابله به مثل بدانيم؛ بلكه مستحق آنند كه برايشان دعا كنيم تا به راه حق پايبند باشند و اگر هدف دفاع از حق، اسلام، مردم و كشور را داريم، بايد از راه همدلي جامعه و تشكيل صفي چون بنيان مرصوص در مقابل دشمنان اسلام مقاومت كنيم؛ چون درشت گويي و برخورد خشن ما را از هدف دور ميكند و آيه 53 سوره مباركه يوسف:« وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ، ؛ (و منخودستايي نکرده و خويش را از عيب و تقصير مبرّا نميدانم، زيرا نفس امّارهانسان را به کارهاي زشت و ناروا سخت وا ميدارد جز آنکه خداي من رحم کند،) درس خوبي براي راهروان راه حق است.