آدرس پست الکترونيک [email protected]









چهارشنبه، 25 اردیبهشت ماه 1392 = 15-05 2013

40هزار پزشک در ایران غیرفعال یا بیکارند

دکتر «علیرضا زالی» رییس جدید سازمان نظام پزشکی کشور، در گفت‌وگو با «شرق»، سیاست‌زدایی و بررسی و رفع مشکلات و مطالبات جامعه پزشکی کشور را جزو برنامه‌های اصلی خود در این سازمان می‌داند. او همچنین در گفت‌وگو با «شرق» از غیرفعال‌بودن و یا بیکاربودن 40هزار پزشک در کشور خبر می‌دهد و می‌گوید: «هم‌اکنون بیش از هشت‌هزار پزشک عمومی در کشور بیکار هستند و چیزی در حدود 10هزار و 500 پزشک عمومی در نظام آماری ما ثبت نشده‌اند و از طرف دیگر 20هزار پزشک عمومی فاقد مطب هستند و در بخش‌های اداری کشور در حال فعالیت هستند که آمار نگران‌کننده‌ای در نوع خود است.»

شما منتخب انتخاباتی هستید که شاهد کمترین میزان شرکت پزشکان در آن یعنی مشارکت 14‌درصدی بود، دلیل این قهر پزشکان چه بود و چرا جامعه پزشکی کشور امروز نسبت به سرنوشت تنها نهاد صنفی خود بی‌تفاوت شده‌اند؟
ما معتقدیم که انتخابات سازمان نظام‌پزشکی تبلور مطالبات انباشته‌شده‌ای در این سازمان از سوی پزشکان بوده است. تقریبا ترجیع‌بند این مطالبات این بود که میزان برون‌داد رفع مشکلات جامعه پزشکی کمتر از شیب مطالباتی بود که در سازمان نظام‌پزشکی محقق شده بود. به هرحال این مساله نشان‌دهنده آن است که هم‌اکنون بزرگ‌ترین چالشی که ما در سازمان نظام‌پزشکی با آن مواجه هستیم بخش بالایی از مطالبات انباشته‌شده است که برای رفع آنها به دنبال راهکار‌های اجرایی هستیم. مهم‌ترین مشکل این است که این نحوه تراکم مطالبات یک رفتار اجتماعی متفاوت را در جامعه پزشکی رقم زده است و آن هم نوعی انفعال است که در جامعه پزشکی با آن مواجه هستیم. این رفتار اجتماعی آفت بزرگی برای ماست چراکه نمی‌توان در نظر داشت که منجی‌ای وارد نظام‌پزشکی شود و مشکلات و مطالبات مرتفع شود، بلکه سرمایه مهم درون خود نظام پزشکی است. نکته دیگر تاکید بر انسجام صنفی است، چراکه طی سال‌های اخیر، انسجام صنفی جامعه پزشکی در این سازمان که بیش از نیم‌قرن قدمت دارد، مخدوش شده و آسیب‌های جدی به خود دیده است. به نظر من تنها راه برون‌رفت از مشکلات در مقطع کنونی، انسجام صنفی است. از طرف دیگر نکته مهم دیگر که به‌نظرمن راهبرد اساسی و منتخبان نظام پزشکی در سراسر کشور به آن تاکید کردند، شأن و جایگاه جامعه پزشکان در کشور است.

البته شأن و جایگاه جامعه پزشکان در کشور در مقایسه با سایر صنف‌های در این سطح از وضعیت بهتری برخوردار است.
بله، مطالعاتی که اخیرا در حوزه پژوهش‌های اجتماعی در کشور انجام شده نشان می‌دهد جامعه پزشکی هم‌اکنون با اختلاف معناداری از جایگاه بالایی در مقبولیت اجتماعی در میان مردم برخوردار هستند. برای حفظ شأن و جایگاه جامعه پزشکی ما در نظر داریم، با برنامه‌ها و راهبردهای بلندمدتی جایگاه پزشکان را ارتقا دهیم.

نکته مهم دیگر، سهم کمرنگ سازمان نظام پزشکی در تصمیم‌گیری‌های بهداشت و درمان کشور است، که مصداق روشن آن برنامه پزشک خانواده و عدم نظرخواهی از این سازمان و اعضای آن است، دلیل این مساله چیست؟
ما همواره صحبت کردیم که باید جایگاه نظام پزشکی در تصمیم‌گیری‌ها با توجه به قدمت این سازمان افزایش یابد. این نیز یکی از راهبرد‌های ما در دوره جدید فعالیت در سازمان نظام پزشکی است. به نظرم نگاهی که همواره به این سازمان بوده، همراه با تهدید بوده، در صورتی که باید به عنوان فرصت به آن نگاه کرد. اتفاق خوبی که در کشورهای توسعه‌یافته افتاده این است که سازمان نظام پزشکی در این کشور‌ها به عنوان مرجع اصلی تصمیم‌گیری، در این حوزه شناخته می‌شود و بسیاری از این تصمیم‌گیری‌های خردوکلان تا زمانی که همراهی نظام پزشکی را نداشته باشد اجرایی نمی‌شود.

به نظر شما هم‌اکنون وزارت بهداشت چنین ظرفیتی برای قبول این جایگاه را دارد؟
طی چند سال اخیر معمولا نگاه به سازمان نظام پزشکی، نگاه جبر‌آمیز و بخشنامه‌ای بوده است. این به خطا رفتن است و امروز جامعه پزشکی کشور به حدی از بالندگی رسیده است که می‌تواند در جریان اصلی سیاستگذاری‌های سلامت نقش تعیین‌کننده‌ای را ایفا و مشارکت کند.

به نظر شما سیاسی‌کاری در مجموعه سازمان نظام پزشکی چقدر باعث بی‌تفاوتی و قهر سیاسی پزشکان با این سازمان شده است؟
جامعه پزشکی طی سال‌های اخیر دچار دو مشکل جدی شده است. یکی انفعال در جامعه پزشکی کشور و دوم چون در سال‌های گذشته در فرآیند‌های نظام سلامت مشارکت نداشته و نظر اعضای این سازمان تعیین‌کننده و تاثیر‌گذار نبوده است، بالطبع جامعه پزشکی دچار نوعی بی‌تفاوتی و سرخوردگی شده است؛ اما پزشکان در حوزه سلامت دغدغه‌های بسیاری دارند و وقتی احساس کنند در این فرآیند دیده نمی‌شوند، بخشی از آن، خود را در این مسایل نشان می‌دهد. به نظر من سیاسی‌کاری در این سازمان بزرگ‌ترین آفت به حساب می‌آید، اما این نباید مانع بی‌توجهی به تکثر عقاید و نگرش‌های سیاسی در این سازمان شود، همچنان که فعال بودن در ساختار‌های سیاسی با سیاسی‌کاری در نظام پزشکی متفاوت است به‌طوری که به نظر من سازمانی که خیلی خوب می‌تواند سلایق سیاسی متعدد را در خود جای دهد، سازمان نظام پزشکی است. به همین دلیل ما سعی در سیاست‌زدایی این سازمان و افزایش حس همزیستی مسالمت‌آمیز علایق سیاسی گوناگون را در این سازمان داریم.

از بحث سازمان نظام پزشکی که بگذریم، هم‌اکنون با صراحت می‌توان گفت که میزان پرداخت هزینه‌های درمانی از سوی مردم افزایش قابل‌توجهی داشته است و تورم در بخش سلامت سیر صعودی به خود گرفته، دلیل این مساله چیست؟ و سالانه چه تعداد از مردم در معرض هزینه‌های کمرشکن درمانی هستند؟
در برنامه توسعه چهارم در کشور پیش‌بینی می‌شد، که سه‌درصد مردم کشور با پرداخت هزینه‌های درمانی به زیر خط‌فقر سقوط می‌کنند، آمار سال گذشته وزارت بهداشت حکایت از میزان هفت‌درصد مردمی بود که در معرض هزینه‌های کمرشکن درمانی هستند. اما در کلانشهر‌ها این رقم بسیار بالاتر است. به‌طوری‌که براساس جدیدترین مطالعه صورت‌گرفته، 14‌درصد از مردم شهر‌نشین با پرداخت هزینه‌های کمرشکن درمانی به زیر خط‌فقر سقوط می‌کنند. همچنین در حاشیه شهر‌ها و شهرک‌های اقماری این‌درصد به‌مراتب بیشتر است، اما آنچه که نگران‌کننده است این است که براساس مطالعه صورت‌گرفته در تهران در بخش بستری برای بیماران، بیشترین میزان رشد هزینه‌های کمرشکن درمانی را داریم که نشان‌دهنده استیصال مردم است.

پژوهشی صورت گرفته که بیشترین میزان هزینه‌های پرداختی مردم در درمان کدام‌یک از بیماری‌هاست؟
براساس آمار‌های موجود هم‌اکنون درمان سرطان با اختلاف معناداری بیشترین هزینه‌ها را برای مبتلایان رقم می‌زند که بخش عمده آن بخش دارویی و دوره درمانی است. اما براساس مطالعه‌ای که در تهران صورت گرفته هزینه درمان سرطان طی دو سال اخیر پنج‌برابر شده است و این در نوع خود نگران‌کننده است.

در حال حاضر بیش از 66‌درصد جامعه پزشکان کشور را پزشکان عمومی تشکیل می‌دهند که همواره مسوولان از آنها به عنوان خط‌مقدم خدمات‌درمانی یاد می‌کنند، اما چالش‌های فراوانی را پیش‌روی فعالیت حرفه‌ای خود دارند و زیر سوال رفتن شأن آنها و عدم توازن حقوقی آنها با سایر پزشکان زمینه‌ساز مشکلات فراوانی برای آنها شده است. به نظر شما دلیل بی‌توجهی به پزشکان عمومی و مطالبات آنها چیست و چه راهکاری برای حل مشکلات آنان دارید؟
ما بیشترین مشکل را از نظر صنفی، معیشتی در پزشکان عمومی به‌خصوص پزشکان جوان داریم. عمده مشکلات پزشکان عمومی در حال حاضر، اول بحث بازیابی هویت آنهاست. در کشور ما برخلاف کشور‌های توسعه‌یافته نقش پزشکان عمومی به‌مراتب خیلی بد است. ما باید بیشتر به‌دنبال احیای جایگاه پزشک عمومی در نظام سلامت باشیم. یکی از اتفاقات ناگوار طی سال‌های اخیر این است که طب عمومی در کشور ما رو به اضمحلال است. این اتفاق بد که برخلاف کشور‌های توسعه‌یافته اتفاق افتاد ما را به سمتی برد که طب عمومی و کارکرد‌های آن را زیر سوال ببریم.

دلیل این مساله چیست؟
به نظرم برنامه‌ریزی‌های غلط و نگاه غیرکارشناسی به حوزه سلامت. ما باید به دنبال احیای طب عمومی در کشور باشیم، کاری که همه کشور‌های توسعه‌یافته انجام دادند؛ نکته‌ای که حتی می‌تواند هزینه‌های پرداختی مردم را نیز کاهش دهد، چراکه بسیاری از نسخه‌هایی که امروز متخصصان ما برای بیماران می‌نویسند نسخه‌هایی نیست که از توان پزشکان عمومی کشور خارج باشد. نگاه جامع‌الاطرافی که پزشک عمومی دارد در پزشک متخصص وجود ندارد.

چقدر کاهش کیفیت خدمات درمانی از سوی پزشکان عمومی باعث کساد شدن فعالیت آنها در کشور شد؟
من از طریق دیگر به این سوال پاسخ می‌دهم. طی چند سال اخیر ما در کشور شاهد افزایش قابل‌توجه تعداد پزشکان عمومی و رشدکمی آنها بودیم که این رشد متناسب با زیرساخت‌های بهداشت و درمان در کشور نبود. این بزرگ‌ترین ضربه را به پزشکان عمومی وارد کرد و به تعبیر عامیانه «دست در کار زیاد شد». ما امروز باید در توزیع پزشکان عمومی در کشور بازنگری جدی‌ای انجام دهیم تا متناسب با ظرفیت‌های کشوری باشد.

جدیدا بحث‌هایی هم درباره افزایش نرخ بیکاری پزشکان عمومی مطرح می‌شود، چقدر این آمار درست است؟
طبق آمار‌های خود وزارت بهداشت هم‌اکنون بیش از هشت‌هزار پزشک عمومی در کشور بیکار هستند و چیزی حدود 10‌هزارو500 پزشک عمومی در نظام آماری ما ثبت نشده‌اند. این تعداد کسانی هستند که درس دانشگاهی و پزشکی آنها به پایان رسیده است اما برای دریافت شماره نظام پزشکی و دریافت پروانه مطب به سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت مراجعه نکرده‌اند. این تعداد دو گروه هستند، گروه اول که از کشور مهاجرت کرده‌اند و می‌دانیم بیشترین تعداد مهاجرت نخبگان در میان پزشکان است و گروه دوم کسانی هستند که به دلایل مختلف انگیزه فعالیت در زمینه پزشکی را ندارند. از طرف دیگر 20‌هزار پزشک عمومی فاقد مطب هستند و در بخش‌های اداری کشور در حال فعالیتند که آمار نگران‌کننده‌ای در نوع خود است.

آیا این مشکلات باعث تعطیلی مطب‌های پزشکی نیز شده است؟
بله. هم‌اکنون طبق آمار‌های ما تعداد قابل‌توجهی از پزشکان که پروانه مطب دریافت کرده‌اند، اقدام به برپایی مطب نکرده‌اند و بیشترین تعداد این پزشکان در گروه‌های مامایی و پزشکان عمومی است که در نوع خود بسیار نگران‌کننده است چراکه پروانه طب را دریافت کرده‌اند اما به دلایل اقتصادی نمی‌توانند مطب را دایر کنند. از طرف دیگر ما در حوزه اشتغال معیار «کم‌اشتغالی» را داریم، برای مثال فردی در روز باید 60 ساعت کار کند اما 20 ساعت کار می‌کند. ما در حوزه پزشکان عمومی این واقعیت تلخ را داریم که کم‌اشتغالی بسیار دیده می‌شود اما آمارش در اختیار ما نیست و نگران‌کننده است.

شما همواره یکی از منتقدان طرح پزشک خانواده در کشور بودید. به نظر شما دلیل اجرا نشدن این طرح چیست؟
به نظر من دلیل اصلی و پاشنه‌ آشیل اجرایی‌نشدن این طرح بحث اعتبارات است. از طرف دیگر نگاه‌های غیرواقعی و غیرکارشناسانه به این طرح ضربه‌های جدی وارد کرده است. به عنوان مثال ما در این طرح از پزشک خواستیم که 2500 نفر را زیرنظر داشته باشد، پرونده الکترونیک برای آنها ایجاد کند، وضعیت جسمانی افراد را چکاپ کند و اقدامات پیشگیرانه انجام دهد، بر همین اساس ما حساب کردیم و به این نتیجه رسیدیم که با این فرمول وزارت بهداشت، پزشک عمومی در روز باید 60 نفر را ویزیت کند که واقعا شدنی نیست. این مساله هم اشتغال‌زایی پزشک را دچار چالش می‌کند و هم کیفیت خدمات درمانی را کاهش می‌دهد. به نظر من هم وزارت بهداشت، هم بیمه‌ها و هم تصمیم‌گیران بودجه‌ریزی باید بودجه مستقلی برای اجرای این طرح در نظر بگیرند. پیشنهاد ما این بود که دولت و مجلس اعتباری معادل‌سه‌هزار و 200‌میلیاردتومان در مرحله اول باید در نظر می‌گرفت اما گمانه‌زنی‌ها اعتبار 500‌میلیارد‌تومانی بود که بخش زیادی از آن هم محقق نشد.

نکته مهم دیگر بحث زیرمیزی پزشکان است، این مساله تا حد زیادی مراجعه‌کنندگان به مراکز درمانی را دچار مشکلات متعددی کرده است، شما در سازمان نظام پزشکی چه برنامه‌ای برای متوقف‌کردن این پدیده دارید؟
این مساله مانند هر پدیده دیگر که در کشور باب شده است ، اگر بخواهیم با اهرم‌های قهری با آن مواجه شویم، نتیجه معکوس دارد. مهم‌ترین بحث ما این است که باید چند کار اساسی در کشور انجام شود تا شاهد این پدیده نباشیم. اول این است که ما باید به سمتی برویم که تعرفه‌های درمانی واقعی شود. نکته دیگر این است که رابطه مالی بیمار و پزشک باید قطع شود که در این مساله نقش بیمه‌ها بسیار مهم است. در این سال‌ها هر چقدر نقش سازمان‌های بیمه‌گر در جبران هزینه‌های بیماران کاهش پیدا کرده است، زیرمیزی پزشکان افزایش داشته است. البته سازمان‌های بیمه‌گر به این مسایل واقف هستند اما اعتبارات محدود این سازمان‌ها مانع شده است که سازمان‌های بیمه‌گر در هزینه‌های درمانی و رابطه با پزشک نایب مردم شوند.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: