آدرس پست الکترونيک [email protected]









دوشنبه، 2 اردیبهشت ماه 1392 = 22-04 2013

تغيير مداوم قيمت‌های نسبی همه را دچار سردرگمی كرده‌

دنیای اقتصاد: موج تورم كم‌سابقه يك سال اخير و بدتر از آن، تغيير مداوم قيمت‌هاي نسبي همه را دچار سردرگمي كرده‌ است. خيلي از ما دائم در اين فكر و خيال هستيم كه ای کاش وقتي سكه بالا رفته بود، ...

مي‌فروختيم و ملك مي‌خريديم بعد ملك را مي‌فروختيم خودرو مي‌خريديم بعد دوباره... . اما واقعيت اين است كه اين وضعيت جز اتلاف منابع و انرژي و نيروي خلاقانه مردم ثمري ندارد. در اين وضعيت، توليد و سرمايه‌گذاري صورت نمي‌گيرد، نتيجتا ثروتي خلق نمي‌شود و در نهايت كل مردم فقيرتر مي‌شوند. نتيجه خالص سفته‌بازي، ضرر است. سفته‌بازي به معني خريد و فروش دارايي با هدف سودآوري (اعم از سهام، ارز، طلا، ملك و...) در مجموع كاري زيان‌بار است و اگر جمع خالص آن منفي نباشد، در بهترين حالت يك «بازي با جمع صفر» (zero sum game) است. (واضح است كه فعاليت واسطه‌گري عواملي مثل بنگاه‌هاي املاك، طلافروشان، دلارفروشان و... مادامي كه نقش واسطه‌اي را ايفا مي‌كنند، يك فعاليت مفيد و خارج از تعريف سفته‌بازي است).
البته هريك از ما مثال‌هايي از افرادي كه از اين روش‌ها به ثروت‌هاي افسانه‌اي رسيده‌اند، سراغ داريم؛‌ اما واقعيت اين است كه اين افراد يا داراي رانت خبري و اطلاعاتي بوده‌اند يا خوش‌شانس. در مقابل عده زيادي نيز بوده‌اند كه ضررهاي هنگفتي كرده‌اند و معمولا اسمي از اين افراد برده نمي‌شود. به اين معني كه هر سودي كه در اين وضعيت نصيب كسي شده است به قيمت ضرري بوده كه نصيب شخص ديگري شده‌ است. اصولا مبادلات اقتصادي بر پايه يك نيت خير شكل مي‌گيرد. مثلا شما كالايي را به خريدار مي‌فروشيد با اين نيت صريح كه سود كسب كنيد و با اين نيت ضمني كه خريدار نيز از كالاي خريداري شده منتفع و راضي باشد.
يا وقتي سوار تاكسي مي‌شويم هدفمان اين است كه سالم و به موقع به مقصد برسيم. راننده تاكسي هم هدفش دريافت كرايه خود است. اصطلاحا در اقتصاد، مبادلات «برد-برد» (win-win) هستند.
واضح است كه در سفته‌بازي نمي‌توان نيت خير داشت. اگر سكه‌هايم را با هدف سفته‌بازي مي‌فروشم آرزويم اين است كه دوباره ارزان شود و من سود كنم و اين آرزو تلويحا به معني آرزوي ضرر براي طرف مقابل است. اما در اين شرايط چه توصيه‌‌اي مي‌توانيم به خودمان درخصوص دارايي و سرمايه‌گذاري داشته باشيم؟ اول اينكه در ابتدا به دنبال برآورده كردن نيازهاي اوليه و ضروري خود باشيم و سپس اقدام به سرمايه‌گذاري كنيم. از اين رو بي‌معني است كه كسي مسكن شخصي و سرپناه خود را بفروشد با اين هدف كه وارد سرمايه‌گذاري شود.
متنوع‌سازي دارايي‌ها (diversification) نيز يكي از اصول اوليه سرمايه‌گذاري است. به قول معروف همه تخم‌مرغ‌ها را نبايد در يك سبد گذاشت.
اگر آذوقه غذايي ذخيره مي‌كنيم با اين نيت باشد كه خود را در برابر ريسك‌ها محفوظ نگه داريم نه با اين آرزو كه تورم تداوم يابد و خداي ناكرده قحطي شود. اگر طلا و ساير دارايي‌ها مي‌خريم با اين هدف باشد كه ارزش دارايي‌مان را در برابر تورم حفظ كنيم نه با اين اميد كه پول ملي روز به روز بي‌ارزش‌تر شود. همگي به خاطر داريم كه در سال 67 كه قطعنامه پذيرفته شد، بسياري افراد سكته كردند. براي ساليان دراز وضعيت اين افراد از ديد عامه مردم نفرت‌انگيز و مايه تمسخر بود، اما اكنون در چه وضعيتي هستيم؟
سخن آخر اينكه به استناد كلام الهي، «همانا انسان‌ها در حال ضرر هستند. جز آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و توصيه به حق كردند و توصيه به صبر كردند.»



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید: