دانشگاه، موسمی برای انتخابات
روزنامه بهار: دو روز پیش بخش «صفر» سلسله یادداشتهای دکتر عبدالحسین ساسان را در مورد توسعه و انتخابات مطالعه کردید. امروز بخش نخست این مجموعه یادداشتها به چاپ میرسد.
انتخابات خواه در یک نظام سیاسی باز و چندحزبی باشد (مانند هندوستان، آلمان و ترکیه)، خواه در یک نظام بسته و دو حزبی باشد (مانند آمریکا و انگلستان)، خواه در یک نظام تکحزبی و تا حدودی رقابتی باشد (مانند چین) و خواه در یک نظام تکحزبی، غیررقابتی و خانوادگی باشد (مانند کوبا و سوریه)، در هر صورت یک دانشگاه است. تنها تفاوتی که از این دیدگاه میان دانشگاه و انتخابات وجود دارد در گستردگی، تاثیرگذاری و کارآیی آنها است. در واقع انتخابات خواه از بیشترین شرکتکننده برخوردار باشد یا توسط اکثریت مردم تحریم شده باشد، خواه کاملا آزاد باشد یا کاملا فرمایشی و نمایشی، خواه سالم، صادقانه و طبیعی باشد، یا مهندسیشده، در هر حال یک دانشگاه است. و البته دانشگاهی که همه مشارکتکنندگان و دستاندرکاران – هم رایدهندگان، هم کاندیداها، هم دولت، هم نهادهای اجتماعی، هم مجریان هم ناظران همزمان آموزش میبینند و آموزش میدهند، آزمون میگیرند و آزمون میشوند، رشد مییابند و رشد میدهند. اما گستره و عمق تاثیرگذاری این دانشگاه بسته به این است که در کدام یک از نظامهای سیاسی یاد شده اجرا شود. در واقع انتخابات یک کارگاه آموزشی ملی است که با مشارکت همه آحاد ملت یک دوره فشرده آموزشی و پرورشی در آن برگزار میشود. در یک کلام، انتخابات یک دانشگاه موسمی ملی است. هرفرد، خواه شناسنامهاش سفید باشد و هیچگاه در عمر خود رأی نداده باشد، خواه شناسنامهاش تکمهری باشد و با لحن ناامیدانهای بگوید: «نوههایم مرا گول زدند و پای صندوق بردند و حالا خودشان هم پشیمانند» و خواه شناسنامهاش همه مهرهای انتخاباتی را داشته باشد، در هر حال سطح زندگی و معاش وی از انتخاباتی که برگزار شده تاثیر بسیاری پذیرفته است؛ خواه آن انتخابات، فرمایشی، نمایشی، مهندسیشده و غیرسالم برگزار شده باشد یا سالم، طبیعی و کاملا آزاد. انتخابات به هر ترتیبی که برگزار شود و با هر تعدادی از شرکتکنندگان، بزرگترین دانشگاهی خواهد بود که در هر کشوری تاسیس شده است. حتی از دانشگاههایی که اصطلاحا دانشگاه مادر یا دانشگاه جامع خوانده میشود نیز گستردهتر، جامعتر، آموزندهتر و تاثیرگذارتر خواهد بود. تنها چند تفاوت اصلی میان «دانشگاه انتخابات» و دانشگاه جامع یا مادر در هر کشوری وجود دارد که مهمترین آنها چنین است:
1. دانشگاههای جامع به جز روزهای تعطیل در همه روزهای دیگر فعال هستند ولی دانشگاه انتخابات موسمی است و هر چند سال، یکبار در دوره کوتاهی فعال است.
2. دانشگاههای جامع، دو نوع دانش به دانشجویان خود میآموزند. یکی دانش قابل فروش در بازار (Marketable Knowledge) که همان دانشی است که عامل اصلی تفاوت کارایی و دستمزد میان افراد است و موقعیت شغلی و درآمدی انسانها را در جامعه تعیین میکند. دیگری دانش غیرقابل فروش در بازار
(Nonmarketable Knowledge) که همان آگاهیها و بصیرتها و تحولات فکری است که عامل اصلی تفاوت شخصیت، رفتار و اعتبار انسانها در جامعه است. این بخش دوم آموزشها نوع جهانبینی و واکنشهای رفتاری انسان نسبت به طبیعت، محیطزیست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع را دگرگون میکند. بنابراین میتوان به طور خلاصه دانشهای غیرقابل فروش در بازار را «دانشهای بینشی و رفتاری» نامید. دانشگاههای موسمی انتخابات، برخلاف دانشگاههای جامع، تنها یک نوع دانش و مهارت را آموزش میدهند، که همین گروه اخیر، یعنی «دانشهای بینشی و رفتاری» است و تاثیر مستقیم چشمگیری بر دانشهای نوع اول (دانشهای قابل فروش) ندارد.
3. ورود به دانشگاههای جامع و متعارف، بسیار محدود است. هر قدر هم این دانشگاهها زیاد باشند، نمیتوانند کل جمعیت یک کشور را پوشش دهند. ولی ورود به دانشگاههای موسمی انتخابات به هیچوجه محدود نیست زیرا حتی مخالفان نظامهای سیاسی کشورها، تحریمکنندگان انتخابات، کودکان یا نوجوانانی که هنوز به سن قانونی رأی دادن نرسیدهاند و سالخوردگانی که بیمار هستند و نمیتوانند به صندوقهای ثابت آرا مراجعه کنند، همگی خواسته یا ناخواسته هم از تاثیرات آموزشی، بینشی و رفتاری انتخابات و هم از تاثرات معیشتی آن بر زندگی خود اثر میپذیرند. بنابراین دانشگاههای جامع نسبتا کوچک و محدود هستند ولی دانشگاههای موسمی انتخابات، بسیار گسترده و پردامنهاند آنها همه مردم از کودکان تا سالخوردگان گوشهگیر را دربرمیگیرند.
4. ورود به دانشگاههای جامع متعارف، گذشته از آزمونهای ورودی، اختیاری و آزاد است ولی ورود به دانشگاههای موسمی انتخابات، اختیاری و آزاد نیست. حتی وقتی انسان تصمیم میگیرد هیچ مقالهای راجع به انتخابات نخواند و به هیچ سخنرانی انتخاباتی گوش ندهد و از رأی دادن بگریزد، بازهم نمیتواند از پیامدها و تاثیرات این دانشگاه موسمی بر اندیشه و زندگی خود برکنار بماند. بنابراین ورود به دانشگاه موسمی انتخابات، اجباری است.
میتوان هوادار پرشور یا مخالف سرسخت یک نظام سیاسی بود. میتوان شرکت در یک انتخابات را وظیفه قانونی، اخلاقی و اجتماعی دانست، یا آن را احمقانه و بیهوده پنداشت. ولی نمیتوان کنش و واکنشهای یک انتخابات و تاثیرات اجتنابناپذیر آن را بر خود یا خویشان و همشهریان و هممیهنان نادیده گرفت. میتوان یک انتخابات را کاملا آزاد یا کاملا پیشساخته و فرمایشی دانست یا با دانشمندانی همباور شد که عقیده دارند هیچ انتخابات مطلقا آزاد و هیچ انتخابات مطلقا پیشساخته و فرمایشی در دنیا یافت نمیشود بلکه انتخابات هرکشوری در مکانی میان این دو قطب قرار دارد. در هر دوحالت باید هر انتخاباتی را زیر نظر داشت و مسائل گوناگون آن را مستندسازی و ضبط کرد و در هر دو حالت، افراد عملا و گاهی ناخواسته انتخابات را رصد میکنند و از آن میآموزند و نتایج آن بر اندیشه و رفتارشان تاثیر میگذارد.
اگر در یک دوران به اندازه کافی طولانی، اندیشمندان هر کشور، فارغ از رد یا تایید گروههای سیاسی به تجزیه و تحلیل ساختار و سازوکار بازی، کنش بازیگران و پیامدهای آن، تاثیر انتخابات بر گروهها، طبقات و نیز بر متغیرهای سطح کلان و ملی و همچنین تاثیر آن بر رفتار و آینده برندگان و بازندگان هر بازی انتخاباتی بپردازند و متون مکتوب تاثیرگذاری پدید آورند، رفتهرفته از برهمافزایی این متون، ادبیات علمی و بومی سیاستورزی دموکراتیک پدید میآید. این متون برای تکامل نهاد انتخابات و دیگر نهادهای مدیریتی و سیاسی هر جامعه متناسب با مقتضیات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همان جامعه ضرورت دارد.
این نوشتار و نوشتارهایی که در پس آن میآید بر سر آن است که سهم ناچیزی از این ضرورت میهنی را به انجام برساند.
* چند روز پیش که نخستین شماره این مطلب منتشر شد عکس آقای حسین ساسانی ، دبیر کل فدراسیون صنعت به جای عکس آقای عبدالحسین ساسان منتشر شد. از این طریق از هر دو نفر این اساتید پوزش می خواهیم.