سه شنبه، 29 اسفند ماه 1391 = 19-03 2013تبلیغات انتخاباتی اصلاح طلبان حُکومتی و دو ابهاممنصور امان در حالی که پرونده انتخابات قبلی هنوز گشوده است و سرکوب مُعترضان بدان همچنان ادامه دارد، اصلاح طلبان حُکومتی دست به تدارُک برای شرکت در انتخابات نمایشی بعدی زده اند. آنها در چند بیانیه تبلیغاتی که بر اساس همین سیاست انتشار داده اند، حُجت الاسلام خاتمی را به عُنوان نامزد خویش مُعرفی کرده اند. اگر چه دلایل قانع کننده ای برای تغییر رویکرد "نظام" به موضوع "مُهندسی انتخابات" و پذیرش تصمیم رای دهندگان وجود ندارد، اما این واقعیت حتی اندکی هم از اشتیاق اصلاح طلبان حُکومتی به شرکت در یک بازی ناعادلانه که حتی آنها خود نیز در سال 88 ادعا می کردند بدان مُعترض هستند، نکاسته است. با این حال، تصمیم "اصلاح طلبان" فقط یک روی سکه است. روی دیگر، تصمیم باند حاکم در مورد به بازی گرفتن آنها است. تا کنون آقای خامنه ای و همدستان، شرکت رقیبان خود در نمایش انتخابات را منوط به تسلیم بی قید و شرط آنها و شراکت فقط در "رده های میانه و پایین" کرده اند. هنوز معلوم نیست فعالیتهای تبلیغی اخیر "اصلاح طلبان" از چه زمینه مادی برخوردار است؛ روشن اما این است که بدون چراغ سبز ولی فقیه، آنها قادر به تحرُک واقعی در این پهنه نیستند و از سطح همین نوع فعالیتها نخواهند توانست فراتر بروند. ابهام دیگری که دعوت انتخاباتی اصلاح طلبان حُکومتی با آن روبروست، رویکرد آقای مُحمد خاتمی نسبت به آن است. با توجُه به اینکه قاطعیت یا شُجاعت از برجسته ترین ویژگیهای او به شمار نمی رود، بسیار مُشکل می نماید که "تدارُکچی" پیشین با وجود مُخالفت صریح باند غالب پا به میدان بگذارد. اینکه چه کسانی و به چه تعداد از او پُشتیبانی کنند، در تصمیم آقای خاتمی نقشی بازی نمی کند، او همانگونه که بارها تکرار کرده، مایل است، "نشانه های فراهم آمدن شرایط انتخابات" را مُشاهده کند. به بیان دیگر، او خواهان مُوافقت "نظام" با ورود خود است. البته حُجت الاسلام خاتمی به تازگی تاکید کرده است که "در عمل به نظر جمع احترام می گذارد"، اما رفتار او در مورد انتخابات مجلس مُلاها و رای دادن مخفیانه در دماوند که حتی نزدیکترین دوستان وی را نیز شگفت زده کرد، جای خوش بینی زیادی در باره تعهُد عملی او به این وعده به جا نمی گذارد. اصلاح طلبان حُکومتی چه با نامزدی آقای خاتمی و چه بدون آن، در هر صورت ناچارند همه تُخم مُرغهای خود را در سبد رقیب شان بگذارند. از مُعرفی کاندیدا تا غربالگری شورای نگهبان، از ساز و کار انتخابات تا اعلام نتیجه آن، سرنوشت آنها با لُطف و بُزرگواری آقای خامنه ای و همدستانش رقم می خورد. این نظرگاه همچنان به مردم به مثابه ناظران تاریخ نگاه میکند و نقش تایین کننده آنها را در مسایل مربوط به زندگیشان مخدوش میکند. فراموش نکنیم که همین مردم بودند که رژیم جمهوری اسلامی را با وعده های خمینی بوجود آوردند و بخش مهمی از همین مردم هستند که تا به امروز آنرا برسر پا نگاه داشته اند. همین مردم بودند که در سرکوب جنبشهای کردستان و خوزستان و ترکمن صحرا و سیستان و بلوچستان و شمال نقش فعال داشتند. همین مردم بودند که فعالانه درلو دادن خانه های تیمی مخالفان سهیم بودند. همین مردم بودند که در جنگ با عراق نقش قاطع داشتند. همین مردم بودند که با رای ۷۰ درصدی خود به خاتمی جایی برای خامنه ای و شرکاء به جز قبول او نگذاشتند مگر آنکه اورا با قوه قضایی و شورای نگهبان و .... فاقد اثر کنند. بخش مهمی ازهمین مردم بودند که جنبش سبز را بوجود آوردند. اما حقیت آنست که جنبش سبز نتوانست بخش اعظم پایین شهر یها و به اصطلاح ساندیس خورها را تسخیر کند. در همان حال بود که پوپولیسم آقای احمدی نژاد و حملات او به اصلاح طلبان و رفسنجانی و وعده های خمینی وار او توانست که پایین شهریها را به سمت او بکشاند. شکافی که در بین مردم افتاد به خامنه ای و شرکاء اجازه دا د که رای مردم را دستکاری کنند. اینک نیز دوباره مردم تایین خواهند کرد که چه کسی بر قدرت تکیه خواهد کرد و چه کسی انتخاب خواهد شد. تا زمانی که خود را وکیل مردم میدانیم و به آنها اجازه نمیدهیم که تمامی مسئولیت انتخاب و پیروزیها و اشتباهات خود را به عهده بگیرند، هم به فریب آنها و هم به فریب خود توسط تمامی نیروهای در کار ادامه میدهیم. چسبیدن به انتقاد از بزدلیهای ذاتی اصلاح طلبان و یا دیکتاتور منشی خامنه ای و شرکاء ره به ناکجا و تثبیت وضع موجود است. |