دوشنبه، 28 اسفند ماه 1391 = 18-03 2013صدای پای نوروز و شب پر هراس دژخیم!دکتر عارف پژمان چنبر زده هنوز در تراکم اندوه یک مرد ، یک تجسم تنهایی در پیچ کوچه ای که دگر عابرش نبود ! *** اینجا دگر مجال نعرهء رستم نیست یعقوب لیث ، مرگ خراسان ، دید . دشت از صدای جغد به جان آمد نقال سالخوردهء شاهنامه از فصل دیرپای پلشتی دیوانه گشته است. *** این حاکمان خدعه که بربستند بر چارسوی مدرسه ، دیوار! میترسند از سپید میترسند از سیاه می لرزند از طلیعه نوروز! *** هرچند شکسته قامت این برگ پتیاره خفته بر سر هر راه من زنده ام چو آتش بی دود تا مرگ غافلانه دژخیم ! |