یکشنبه، 27 اسفند ماه 1391 = 17-03 2013سرنوشت انحرافیها مثل مشارکتیهاستعضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتگو با نشريه پنجره گفت: سرنوشت انحرافيها مثل مشارکتيهاست.به گزارش جهان نيوز مرتضي نبوي ضمن تشريح وضعيت سياسي کشور در آستانه يازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري، رقابت دروني اصولگرايان را موجب افزايش مشارکت مردم دانسته و معتقد است که رئيس جمهوري بايد نيرويي جوان و کارآمد باشد.به گفته وي سرنوشت جريان انحرافي حامي دولت مانند کارگزارانيها و مشارکتيها خواهد بود که توفيقي در جلب آراء مردم نداشتهاند. نبوي در پاسخ به اين سئوال که ائتلاف سهگانه اصولگرايان را چگونه ميبينيد؟ گفت: اين ائتلاف، اتفاق مثبت و مبارکي است و در حقيقت ارائه الگوي خوبي براي سايرين بود که مثبت ارزيابي شده و ميتواند توسعه پيدا کند و آراء اصولگرايان را نيز در سراسر کشور متمرکز نمايد که اين اتفاق ارزشمندي است. همچنين 1+2 اعتماد بيشتري را به رأيدهنده ميدهد تا با اطمينان بيشتري گزينه مطلوب خود را انتخاب کند چراکه مخاطب وقتي ميبيند مجموعهاي با هم همکاري دارند، نتيجه خواهد گرفت که اين همکاري کارآمدي نفر نهايي را چند برابر خواهد کرد.وي در پاسخ به اين سئوال که آيا براي اين مجموعه نقطه ضعفي هم قائل هستيد؟ گفت: نقطه ضعف 1+2 اين است که هدف اصلي آن يعني وحدت اصولگرايان محقق نشده است. اين احتمال هم وجود دارد که اين سه بزرگوار تا آخر کار با هم نباشند. يعني تجربه شکستخورده ائتلاف در سال 84 باعث ميشود که اين بدبيني تشديد شود هرچند که رفتارهاي اصولگرايان نسبت به آن سال خيلي تعديل شده است.نبوي همچنين در پاسخ به اين سئوال که اخيرا جبهه پيروان خط امام و رهبري ليست سه نفرهاي را متشکل از آقايان متکي، باهنر و آل اسحاق بهجامعه معرفي کرده است. بهنظر شما چنين اقداماتي به سامانه وحدت اصولگرايان ضربه نميزند؟ با توجه به اينکه در افکار عمومي آقاي ولايتي نماينده جناح راست سنتي در ائتلاف سهگانه است. گفت: ببينيد افراد ائتلاف مذکور نماينده جريانهاي سياسي کشور نيستند. يعني اينطور نيست که احزاب و جبهههاي مختلف جلسه گذاشته و اين افراد را معرفي کرده باشند. اين سه بزرگوار صرفا شخصيتهاي سياسي و منفردي هستند که بهصورت خودجوش ائتلاف سهگانه را تشکيل دادهاند و هيچکدامشان طيفي از احزاب را نمايندگي نميکنند. در همين راستا جبهه پيروان خط امام و رهبري طي جلسات تشکيلاتيشان به سه نفري که شما اسم برديد رسيده و آنها را معرفي کردند. البته مطلوب اين است که 1+2 با سه نفرِ جبهه پيروان و ساير نامزدهاي اصولگرا بنشينند و دور هم يک مجموعه را شکل دهند.عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه در پاسخ به اين سئوال که کانديداتوري آقاي هاشمي در انتخابات رياستجمهوري را چقدر محتمل ميدانيد؟ گفت: من در سال 84 هم گفتم که با کانديداتوري آقاي هاشمي مخالفم؛ هم بهدليل اينکه ايشان هشت سال رئيسجمهوري بود و سابقه ندارد کسي که دو دوره رئيسجمهوري بوده است، دوباره بتواند رأي مردم را جذب کند و هم اينکه شرايط سني و جسمي وي اقتضاي مسئوليتهاي سنگين رياستجمهوري را ندارد. الان هم همان نظرات سال 84 را دارم و ديدگاهم در اينباره عوض نشده است هرچند که صلاح مملکت خويش خسروان دانند.وي در پاسخ به اين سئوال که پرسيده شد جدا از موافقت يا مخالفت، آيا احتمال ميدهيد که وي در انتخابات پيش رو حضور يابد؟من اين موضوع را خيلي بعيد ميدانم. دلايل و قرائن و شواهد براي نيامدن ايشان خيلي زياد است. هرم سني جامعه به گونهاي است که تمايل به رئيسجمهوري دارد که تغييرات گسترده ايجاد کند. مثلا فردي نظير احمدينژاد در اين سالها بهصورت گسترده دست به تغيير زد.البته در شرايط فعلي که حاميان هاشمي مدعي هستند مردم از انتخاب هشت سال گذشته خود پشيمانند و معتقدند که هاشمي در افکار عمومي محبوب شده است!اين همه آن چيزي نيست که مردم ميگويند. ضمن اينکه اگر ما به آقاي احمدينژاد نقد داريم، به معناي اين نيست که وي براي کشور کاري نکرده است. کارهاي گسترده و زير بنايي، دوندگيهاي زياد دولت در سراسر کشور و بهکار انداختن پروژههايي که سالهاي سال بر زمين مانده بود، اقداماتي نيست که بتوانيم کتمان کنيم و بگوييم که مردم از رأي خود پشيمان شدهاند. من بعيد ميدانم که مردم بهدنبال بازگشت به دوران قبل از احمدينژاد باشند.نبوي همچنين در پاسخ به اين سئوال که چقدر احتمال ميدهيد خاتمي در اين دوره انتخابات نامزد شود؟ گفت: با توجه به روحيات وي مطمئنم که او ريسک به اين بزرگي را انجام نميدهد و همچنين ميداند که خبري از بيست ميليون رأي سال 76 نيست.نبوي همچنين در پاسخ به اين سئوال که چند هفته قبل شاهد بوديم که پس از سالها برخي از سران اصلاحطلب که در دولت خاتمي نيز حضور داشتند، به ديدار رهبري رفته و آنگونه که در برخي رسانهها گفتهاند، در آن جلسه از مسائل جاري کشور سخن گفتهاند. شما اصل اين ديدار را چگونه تحليل ميکنيد؟ آيا اين ديدار خيلي دير صورت نگرفت؟ گفت: البته پاسخ اين سؤالات را در حقيقت بايد خود اين حضرات بدهند. اما نکتهاي که در اينجا لازم است بگويم، اين است که اصلاحطلبان حتي ديرهنگام بايد رابطهشان را با رهبري دوباره تعريف و مشخص کنند. هرچند که خيلي دير است اما در نهايت براي سرنوشت آنها بسيار مفيد است. سران اصلاحطلب پس از فوت حضرت امام هيچوقت رابطهشان را بهدرستي با رهبري تعريف نکردند و همين علتي شد براي اينکه کارها دست افراطيون بيفتد. حالا جالب اين است که حضرت آيتالله خامنهاي نخستين ديدار خود پس از رهبريشان را با مجمع روحانيون برگزار کردند که اين نشان ميدهد معظم له چقدر بههمراهي آنها اميد داشتند. به هرحال بايد بهخاطر اين ديدار به اصلاحطلبان تبريک گفت. |