آدينه، 25 اسفند ماه 1391 = 15-03 2013حوادث تلخ سال 91؛ از شینآباد تا ورزقانجام جم آنلاین: سال 91 روزهای خوب و بد زیادی داشت؛ روزهایی كه گذشتند و رفتند؛ برخی از این روزها بد بودند و خاطرهای فراموش نشدنی در صفحه خاطرات مردم ایران بر جا گذاشتند، اتفاقاتی كه باید از تلخی آنها درس گرفت؛ روزهایی مانند زلزله آذربایجان؛ آتش سوزی مدرسه شینآباد، تصادف اتوبوس راهیان نور، زورگیری در خیابانهای تهران و ...در این گزارش مروری بر این روزهای تلخ خواهیم داشت؛ به امید آنكه تكرار نشوند. 21 مرداد، زلزله آذربایجان مردادماه امسال، آغاز لرزشهای مداوم در گوشهای از آذربایجان شرقی بود؛ لرزشهایی كه تلخترین حادثه سال را برای ملت ایران و ارسباران رقم زد. عصر روز ۲۱ مرداد 91 دو زمین لرزه به بزرگی ۶.۲ و 6 ریشتر شهرستان های اهر، ورزقان و هریس را لرزاند. این زمین لرزهها سبب تخریب كامل بیش از ۱۲۰ روستا، جان باختن ۳۰۰ نفر از هموطنان و مصدوم شدن بیش از 2 هزار نفر شد. 22 مرداد سرآغاز زمینلرزههای ارسباران بود و بعد از آن در روز 24 مرداد نیز زمین لرزه ای به بزرگی 5.3 ریشتر بار دیگر ورزقان را لرزاند؛ اما این پایان زمینلرزههای ورزقان نبود و بار دیگر زلزله ای به قدرت 5.1 ریشتر صبح روز چهارشنبه 17 آبان 1391 ورزقان را لرزاند. زلزله ورزقان هرچند با اعلام عزای عمومی از سوی دولت همراه نشد و انتقادات فراوانی را از سوی مردم و نمایندگان مناطق زلزله زده متوجه دولت كرد، اما آغاز نمایش همدلی و همراهی مردم برای بازسازی مناطق زلزله زده بود؛ همه روستاها و بخشهای زلزله زده در مدتی كمتر از 24 ساعت شاهد حضور نیروهای مردمی و نیروهای امدادی بودند. روند بازسازی مناطق زلزله زده به سرعت آغاز شد، اما با توجه به فرارسیدن زودهنگام فصل سرما در این مناطق روند احداث خانههای مسكونی با توفیق كامل روبرو نشد و حتی برخی از مردم تا آغاز فصل بارش برف در چادرهای موقت به سر میبردند كه در نهایت در كانكسهای موقت اسكان یافتند. 22 مهر، سیل بهشهر 22 مهرماه سال 91 سیل ساكنان شهر بارانی بهشهر را غافلگیر كرد؛ مردمی كه با آب و باران زندگی میكردند ناگهان در قهر طبیعت گرفتار شدند و سیل ویرانگر احاطه شان كرد. باران مهربان شمال ناگهان در چهره قاتلی ویرانگر ظاهر شد و علاوه بر تخریب چند صد خانه و مزرعه؛ 8 نفر از مردم بهشهر را نیز به كام مرگ كشید. 'پویا حاجیان' مدیركل روابط عمومی جمعیت هلال احمر ایران در تشریح جزئیات وقوع سیل و آبگرفتگی در استان مازندران گفت: بر اثر جاریشدن سیل و در پی آن آبگرفتگی در شهرستانهای ساری، قائمشهر و بهشهر، 225 تن حادثه دیدند. سیل مازندران از بامداد شنبه 22 مهر آغاز شد؛ با ورود به خیابانها و ایجاد سیلاب خسارت جانی و مالی بر جای گذاشت؛ بارندگی و وجود درختان تنومند در رودخانه و مسدودشدن رودخانه «برزو» و «فراشمحله» موجب جاریشدن سیلاب در این منطقه شد. در نتیجه جاری شدن این سیل اماكن مسكونی، تجاری، بخشهای كشاورزی و تأسیسات زیربنایی اعم از پل، اماكن حفاظتی، راه، تأسیسات شهری، اراضی كشاورزی و دامی شهرهای بهشهر، رستم كلا و خلیلشهر آسیب دیدند. 24 مهر، چاقوكشی دیوانهوار جوان شیشه ای در خیابان مدنی بیست و چهارم مهرماه سالی كه گذشت چاقوكشی دیوانهوار جوانی به نام حسین در خیابان شهید مدنی تهران، اتفاق تلخی بود كه بسیاری از مردم را به فكر فرو برد و تا روزها فضای وحشت و ناامنی را در تهران حاكم كرد. داستان از این قرار بود كه جوانی لاغراندام، با چاقویی كه از یك مغازه قصابی تهیه كرده بود در زمانی كمتر از 5 دقیقه 12 نفر را در خیابان نظامآباد (مدنی) تهران مضروب كرد و یك نفر را به قتل رساند و با این خونریزی سوالبرانگیز، وحشت كمسابقهای را بر تهران حاكم كرد. ساعت 40: 10 صبح روز دوشنبه 24 مهر جوان 23سالهای با چاقوی دسته نارنجی وارد خیابان نظامآباد شد، بیآنكه دادی بزند، فریادی بكشد و رجزی بخواند، دیوانهوار به رهگذران پیاده حمله برد. برای او فرقی نمیكرد قربانیانش مرد باشند یا زن، پیر باشند یا جوان، برای او حتی فرق نمیكرد به رهگذری كه هجوم میبرد دختر كوچكی باشد كه با مادرش برای پرداخت قسط به طلا فروشی آمده است یا زنی زنبیل در دست كه مشغول خرید مایحتاج روزانه است. او به هیچ كس رحم نمیكرد و به هر كسی كه میرسید با چاقو هجوم میبرد. به گفته شاهدان این جوان ابتدا یك چاقو با دسته نارنجی سرقت كرد و سپس از پشت به عابران حملهور شد. در مغازه قصابی، حسین چاقوی خود را به قصد وارد آوردن ضربهای مهلك بر صاحب مغازه، بالا برد ولی در اثر جاخالی دادن این قصاب، چاقو به یكی از مشتریان خورد. جوان جنونزده آنگاه در مقابل مغازه طلافروشی به یك مادر و دختر هجوم برد و بر پیكر هر دو ضربههایی با چاقو وارد آورد. مادر همانجا كشته شد و كودك خردسال در حالی كه خون سراپایش را گرفته بود روی زمین افتاد. جوان شیشهای پس از آن به زن 60 سالهای كه در حال گذر از خیابان بود، هجوم برد و او را هم مجروح كرد، سپس به چند تن از كسبه یورش برد كه بخاطر فرارشان آسیبی ندیدند. حسین كه بیسرو صدا سراغ قربانیان دیگر میرفت وقتی متوجه شد مردم قصد دارند او را بگیرند، سرعت خود را بیشتر كرد و در مسیر فرار مرتب تیغ خود را به پهلو و گردن دیگر عابران فرو میبرد و به فرار ادامه میداد. این جوان پس از برجا گذاشتن 12 زخمی و یك كشته در طول 100 متر، چاقوی خونینش را بر زمین انداخت و بسرعت فرار كرد. حسین در كمتر از 24 ساعت بازداشت شد؛ پرونده او با سرعت در دستور كار دستگاه قضایی قرار گرفت و تنها دو روز بعد از انجام جنایت وحشتناك خودبه محاربه و فساد فیالارض متهم شد و محاكمه وی در دستور كار دادگاه قرار گرفت و با تایید حكم دادگاه مبنی بر قصاص این قاتل، وی اعدام شد. او در بخشی از دفاعیات خود در دادگاه گفت:من نه شرور بودم و نه چاقوكش اما انگار یك لحظه حالت جنون به من دست داد؛ انگار من را جادو كرده بودند. 29 مهر، تصادف اتوبوس راهیان نور تصادف اتوبوس دختران دانش آموز بروجنی كه در زبان رسانهها به تصادف اتوبوس راهیان نور مشهور شد؛ یكی از تلخترین اتفاقات سال 91 بود. در این حادثه دردناك 26 دانش آموز دختر بروجنی در بازگشت از سفر كاروان راهیان نور از مناطق جنگی در سانحه تصادف فوت كردند. 'فتاح كرمی'فرماندار بروجن در زمان وقوع این حادثه در گفتگو با رسانهها گفت: كاروان راهیان نور استان چهارمحال و بختیاری با 10 ماشین در حال بازگشت از مناطق جنگی بود كه در این میان یكی از اتوبوسها دچار سانحه شد و در این تصادف متاسفانه 26 نفر فوت كردند و 18 نفر نیز زخمی شدند. تصادف اتوبوس دختران بروجنی و اعلام عزای عمومی تا چندین روز فضای حزن و اندوه را بر پیكر ایران و بویژه استان لرستان حاكم كرد؛ این حادثه و اظهار نظرهای برخی مسئولان درباره علت آن حاشیههایی نیز به همراه داشت و در این میان برخی رسانهها با بهرهگیری مغرضانه از این اتفاق تلخ تلاش كردند اساس اعزام دانشآموزان به سفرهای راهیان نور را زیر سوال ببرند. 11 آذر ، زورگیری در خیابان خردمند؛ اتفاقی كه تیتر یك شد 11 آذر ماه امسال یكی از شهروندان هنگام ورود به شركتی در خیابان خردمند مورد حمله چهار زورگیر موتورسوار قرار گرفت كه فیلم این زورگیری در اینترنت منتشر و به سرعت به تیتر یك صفحه حوادث رسانههای رسمی و غیر رسمی تبدیل شد. این اتفاق نمایش اوج ناامنی در خیابانهای تهران بود؛ نمایشی كه اقتدار پلیس در برقراری امنیت را زیر سوال میبرد و نشان میداد چطور چهار نفر زورگیر میتوانند به راحتی در خیابانی شلوغ با قداره كشی از مردم سلب آرامش كنند و پس از سرقت با ایجاد رعب و وحشت از محل بگریزند. نمایش قدرت زورگیران در خیابانهای تهران به مذاق پلیس خوش نیامد و با شكایت فردی كه مضروب شده بود؛ چهار زورگیر با سرعتی تحسین برانگیز از سوی مأموران انتظامی دستگیر شدند و پرونده برای محاكمه به دادگاه انقلاب فرستاده شد. شعبه 15 دادگاه انقلاب دو نفر از زورگیران به نام های 'علیرضا مافیها'و 'محمدعلی سروری'را به اتهام محاربه به اعدام محكوم كرد. با تائید حكم در دیوان عالی كشور این دو زورگیر خشن روز یك بهمن 91 در نزدیكی خانه هنرمندان تهران به دار آویخته شدند. این حادثه را میتوان مهمترین حادثه رسانهای شده سال 91 نامید كه هم انتشار فیلم آن در فضای اینترنت موجی از نارضایتیها و واكنشها را در برداشت و هم موضوع اعدام متهمان آن تا روزها در صدر اخبار رسانههای رسمی و غیر رسمی قرار داشت. 15 آذر، آتشسوزی دردناك مدرسه دخترانه شین آباد 'سیران یگانه'و 'سارینا رسولی زاده'، دو فرشته كوچك بودند كه پاییز 91 با نام آنان گره خورد. ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه، ۱۵ آذر ۱۳۹۱، یك كلاس درس مدرسه ابتدایی روستای شین آباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر دچار آتش سوزی شد و از ۳۷ نفر دانش آموزان آن ۲۹ نفر دچار سوختگی شدند. این حادثه زمانی روی داد كه بخاری نفتی این كلاس دچار آتشسوزی شد و تلاش سرایدار مدرسه برای خاموش كردن آن با استفاده از كپسول آتشنشانی مؤثر واقع نشد. سرایدار مدرسه وقتی نتوانست آتش را خاموش كند، اقدام به انتقال بخاری به بیرون از كلاس كرد كه در این موقع بخاری منفجر شد و آتش به تمام سطح كلاس سرایت كرد. ساعت ۸:۲۵ صبح روز حادثه، امدادگران سازمان امداد و نجات در جریان آتش سوزی قرار گرفتند و سه تیم امداد به محل حادثه اعزام شد. ۱۵ نفر از مصدومین به بیمارستان ابنسینا تبریز منتقل شدند كه ۷ نفر از آنها در بخش مراقبتهای ویژه (آیسییو) بستری شدند. بقیه مصدومین در بیمارستان امام خمینی ارومیه تحت درمان قرار گرفتند. 'سیران یگانه'یكی از دانشآموزان این كلاس روز ۱۹ آذر به علت شدن جراحات وارده از ناحیه ریه فوت كرد. در ۸ دی ۱۳۹۱، 'سارینا رسولزاده'یكی دیگر از مصدومین این حادثه تلخ بود كه در اثر آسیبهایی كه به دستگاه تنفسی و كلیههایش وارد آمده بود در بیمارستان ابنسینا تبریز درگذشت. چهل روز پس از این حادثه، پزشكان به دلیل شدت سوختگی و عدم قبول پیوند مجبور به قطع انگشتان سه تن از دانش آموزان این حادثه شدند. بعد از این حادثه اعتراضات مردمی به تداوم استفاده از بخاریهای نفتی در كلاسها بالا گرفت و وزیر آموزش و پروش در واكنشی، بخاری نفتی و معلم كلاس را مسئول آتش سوزی مدرسه اعلام كرد، این اعلام نظر خیلی زود با واكنش مجلسیها روبرو شد و وزیر را برای پاسخگویی درباره این حادثه به مجلس كشاندند. یكی از شاعران ظنز پرداز در واكنش به سخنان حاجبابایی نوشت؛ دانشآموزان ما را بارها سوزاندهاید ای بخاریهای نفتی معذرتخواهی كنید 15 آذر بار دیگر زلزله، اینبار در خراسان جنوبی نیمه پاییز روز پر حادثهای برای ایران بود. ساعت 20:38 دقیقه چهارشنبه 15 آذر زلزلهای به قدرت 5.5 دهم ریشتر منطقه 'زهان'را در خراسان جنوبی لرزاند. شدت این زمینلرزه به حدی بود كه تمام مردم از وحشت به خیابانها ریختند . تخریب و تلفات زلزله زهان قابل مقایسه با زلزله ورزقان نبود و در مراحل اولیه امداد رسانی اعلام شد كه تنها دو نفر در این حادثه مصدوم شدهاند؛ اما مخابره خبر دیگری از زلزله آن هم در گوشه شرقی ایران نگرانی در میان مردم را برای وقوع حادثه مشابه در نقاط دیگر افزایش داد و موضوع زلزله در كنار داستان دردناك آتشسوزی شین آباد تا روزها به یكی از نگرانیهای اصلی مردم بدل شده بود. 8 اسفند؛ سرقت مسلحانه از طلافروشی مشیریه روزهای آغازین اسفند خبر سرقت مسلحانه از طلافروشیهای تهران در صدر اخبار قرار گرفت؛ نكته درخور توجه در این سرقتها خشونت سارقین بود؛ دزدانی كه البته پس از دستبرد وحشیانه به یك طلافروشی در مشیریه در زمانی كمتر از 48 ساعت دستگیر شدند و شگفتی دیگری را رقم زدند؛ این دزدها در مقر خود مین ضد نفر داشتند. عملیات 48 ساعته پلیس برای دستگیری سارقان طلافروشی مشیریه دزدان مسلح را غافلگیر كرد؛ هر سه دزد دستگیر شدند و در بازرسی از مخفیگاه آنها در منطقه كهریزك مقادیر زیادی اسلحه و مهمات جنگی از جمله دو قبضه اسلحه جنگی كلاشینكف به همراه 5 عدد خشاب، دو قبضه اسلحه جنگی از نوع كلت كمری، یك قبضه اسلحه جنگی برنو، سه عدد مین جنگی ضد نفر! و صدها تیر جنگی و... كشف شد سرهنگ 'عباسعلی محمدیان'، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در تشریح جزئیات دستگیری سه متهم كه با تخریب و تیراندازی اقدام به سرقت مسلحانه از طلافروشیها میكردند گفت: با اعلام خبر سرقت مسلحانه به پلیس آگاهی در روز هشتم اسفند، بلافاصله كارآگاهان اداره یكم مبارزه با سرقت مسلحانه تحقیقات خود را آغاز كردند. سرهنگ محمدیان همچنین گفت: در ادامه رسیدگی به پرونده، كارآگاهان به بررسی تصاویر به دست آمده از دوربینهای مداربسته طلافروشی پرداخته و با توجه به شیوه و شگرد انجام شده در سرقت و شباهت بسیار زیاد میان سرقت اخیر با دو سرقت مشابه دیگر كه طی آنها سارقان مسلح اقدام به سرقت از دو طلافروشی در دو منطقه «فلاح ـ میدان جلیلی» (تاریخ وقوع سرقت: 10/03/1391) و «شوش» (تاریخ وقوع سرقت: 22/03/1391) كرده بودند، كارآگاهان اطمینان پیدا كردند كه این سرقت نیز توسط همان سارقان مسلح انجام شده است. با شناسایی هویت دقیق سارقان مسلح به اسامی «مهدی» (36 ساله)، «جعفر» (41 ساله) و «عباس» (30 ساله)، مخفیگاههای آنها در سه منطقه «تهرانپارس»، «مشیریه» و «شهر جدید پرند» شناسایی، دهم اسفندماه امسال و طی سه عملیات همزمان هر سه متهم دستگیر و در بازرسی از مخفیگاه آنها و همچنین محل نگهداری اسلحه و مهمات متهمان در منطقه كهریزك مقادیر زیادی اسلحه و مهمات جنگی از جمله دو قبضه اسلحه جنگی كلاشینكف به همراه 5 عدد خشاب، دو قبضه اسلحه جنگی از نوع كلت كمری، یك قبضه اسلحه جنگی از نوع برنو ، سه عدد مین جنگی ضد نفر! و صدها تیر جنگی و... كشف شد. |