یکشنبه، 20 اسفند ماه 1391 = 10-03 2013تیم احمدی نژاد: یاران نامرئی و غیبی قالیبافسایت بی باک: سالن همایش خیلی زیبا بود، دکور هم که چه بگوییم، کت و شلوار جناب شهردار هم حسابی در خورد بود و تنها مشکل کار همان مردمی بودند که نبودند تا برای جنابش سوت و کف بزنند لذا همان چند نفری نشستند و از همدیگر کلی تعریف و تمجید کردند و نهایتا تشویق و باز رفتند تا برای همایشی دیگر لباس هایشان را اتو کنند. شهردار تهران بعنوان یکی از کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری یازدهم همه اجناس و لوازمش برای نشستن بر صندلی ریاست جمهوری فراهم است، از امکانات و بودجه های کلان گرفته تا نیروهایی که کار تشکیلاتی و ستادی را حسابی آموخته اند و در ایام انتخابات می تواند برای جناب شهردار هر نوع خدمتی از نوع شانتاژ، جنجال، نظرسازی، بیانیه نویسی و اموری از این قبیل را انجام دهند از همین رو باید اعتراف کرد که وی برای نشستن به کرسی ریاست جمهوری از همه حیث جنسش جور است و تنها مانده ... شهردار تهران این روزها تلاشش مضاعف شده است، قالیباف سعی دارد محدوده افتتاح کردن هایش را به خارج از تهران هم بکشاند بماند که بر اساس شنیده ها این شهرداری بیچاره در دورانی برای خودش سرمایه گذاری بود و امروز به پاس خدمات صرفا برای خدای آقای شهردار .... و بدبخت و بیچاره شهرداری که بعدها بیاید و اینهمه ... را بخواهد پرداخت کند البته هنوز اول راهست! براستی چرا قالیبافی که این روزها تا این حد دویدنش گرفته در سال 84 مورد اقبال مردم قرار نگرفت و در انتخابات مجلس نهم نیز تهرانی ها و اصفهانی ها حاضر نشدند حتی به یکی از کاندیدای منسوب به وی رای دهند، مگر مردم در قالیباف سال 84 و سال گذشته چه دیدند که نه به خود وی و نه به منسوبانش اقبالی نشان نداند؟ قدش که از احمدی نژاد بلندتر است، برج میلادش هم که سر به فلک کشیده پس مشکل کارش کجاست؟! از این موضوع باید گذشت چون بدلیل تورم موجود، نرخ وکلاء هم حسابی بالا رفته است و رسانه های مستقلی چون بی باک هم که صرفا سالی چندبار در دادگاه ها مورد تقدیر قرار می گیرند و هیچ مسئولی خود را موظف نمی داند که از بین هزاران مطالبی که در دفاع از ارزشها و آرمانهای انقلاب می نویسند، زحمت یک تقدیر خشک و خالی را به خود بدهد اما در این میان ذکر یک داستان خالی از لطف نیست. ماجرای آن توپچی که هنگامه کارزار هیچ توپی شلیک نکرده بود و نهایتا وقتی بعد از جنگ مورد عتاب و محاکمه پادشاه قرار گرفته بود خواست تا علت تمردش را با هزار و یک دلیل بیان کند، قرابت تامی با موضوع جناب شهردار تهران دارد. در ماجرای آن توپچی، وقتی پادشاه با عتاب از هزار و یک دلیلی که بهانهای برای شلیک نکردن شده بود، پرسید، پاسخ ساده توپچی که در ظاهر نخستین دلیل و در باطن جامع و مانعترین پاسخ ممکن بود، معنایی طنزآلود اما عمیق در خود داشت. «قربان! نخستین دلیل شلیک نکردن ما این بود که هیچ گلوله توپی نداشتیم». این پاسخ توپچی که در واقع باعث شد او از بیان هزار دلیل دیگر معاف شود، دقیقا پاسخ به همان چرایی های دارد که با همه تلاش های جناب شهردار، رای او همان کف ستادش و ساختمان های شهرداری می باشد. به هر حال جناب شهردار همه جنسش برای شلیک بر علیه رقبا و از میدان خارج کردن آنها جور است و تنها مشکلش برای پیروزی، نداشتن هیچ گلوله ای از جنس رای، اعتماد و مقبولیت مردمی می باشد و آنهم بی دلیل نیست چون مردم برای نیانداختن رای هایشان در سبد قالیباف دلایلی دارند که باز به دلیل بالا بودن نرخ وکلاء و عدم سعه صدر برخی از مسئولینی که ادعا دارند تاب تحمل انتقاد میلیون ها ایرانی را دارند، از بیان آن اجتناب می کنیم. به هر حال اگر می بینید در انتخابات مجلس نهم رسانه های قالیباف برای فریب مردم از دانشجویان نامرئی دانشگاه امام صادق استفاده کردند تا علیه علامه مصباح یزدی بیانیه بنویسند و هیچگاه آن افراد در خارج مصداق عینی پیدا نکردند، امروز هم بار دیگر رسانه های شهردار وقتی که موج دعوت های دانشجویی از دکتر باقری لنکرانی و جلیلی را می بینند و از طرفی جایگاه خود را در بین نخبگان منفی احساس می کنند، دست به کار می شوند و برخلاف نامه های نامدار دانشجویی که برای دعوت از لنکرانی و جلیلی نوشته می شود، بیانیه های رسانه های اقای شهردار نه برای دعوت از وی بلکه بر علیه پایداری و مقاومت ملت ایران و تخریب نیروهای انقلابی صورت می گیرد و در بیانیه های رسانه های قالیباف مثل همیشه به کلمات " جمعی از دانشجویان " اکتفا می شود که این خود نشان از عدم جایگاه وی در بین نخبگان و دانشجویان و میزان بی اعتباری اخبار و مطالب رسانه های دروغ پردازی می باشد که تنها راه نجات و موفقیت خود را بداخلاقی می بینند. به هر حال وقتی که حامیان قالیباف اسم و نشانی ندارند تا در پایان بیانیه ها و نامه هایشان ثبت گردد و به اصطلاح نامرئی هستند، حضرات نباید انتظار داشته باشند که در شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری، نیروهای شورای نگهبان و وزارت کشور و افراد ناظر بر سر صندوق ها توان رویت و شمارش آرای نامرئی آقای قالیباف را داشته باشند لذا از آنجا که جناب قالیباف محبوبیت زیادی در بین نیروهای غیبی و نامرئی دارد، بسیار جا دارد که وی در یک کشور نامرئی برای همان نیروهای نامرئی رئیس جمهور شوند که البته بسیار موفق خواهند بود چون خدمات، اخلاص، اخلاق و تلاش نامرئی جناب قالیباف در کشوری نامرئی و برای مردمانی نامرئی حسابی جواب می دهد! به هر حال همایش ملی ارتقای تکنولوژی بازار کشاورزی هم با حضور محمدباقر قالیباف شهردار تهران در مرکز همایشهای بین المللی برج میلاد تهران برگزار شد. سالن همایش خیلی زیبا بود، دکور هم که چه بگوییم، کت و شلوار جناب شهردار هم حسابی ... بود و تنها مشکل جناب شهردار در این مراسم هم حضور نیروهای نامرئی و عدم حضور مردمانی از جنس ایران بود تا برای جنابش سوت و کف بزنند لذا همان چند نفر مرئی و میلیونها نامرئی نشستند و از همدیگر کلی تعریف و تمجید کردند و نهایتا تشویق و باز رفتند و ... راستی این دو مسئولی که کنار جناب قالیباف نشسته اند، رئیس جمهور کدام کشور نامرئی هستند؟! |