شنبه، 5 اسفند ماه 1391 برابر با 2013 Saturday 23 Februaryظلم مدام بر مفاخر ايرانروزنامه خراسان: يکي - دو هفته پيش بود که در همين ستون «بدون موضوع» بحثي را مطرح کردم مبني بر اين که در اين هياهوي سياست و اقتصاد، يک نماينده مجلس وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي را به پرسش گرفت که چرا به زبان فارسي کم توجهي مي شود. واکنش هايي که اين نوشته داشت، نشان مي دهد در جامعه هستند کساني که دغدغه هاي فرهنگي دارند. امروز اما مناسبتي در سالشمار ايراني وجود دارد که مرا بر آن داشت دوباره نگاهي داشته باشم به يک مقوله فرهنگي. فرهنگي که اگر اوضاع اقتصاد و سياست به سامان باشد در حاشيه است اگر اقتصاد و سياست حال و روز خوبي هم نداشته باشد باز کسي از او حالي نمي پرسد. امروز روز بزرگداشت خواجه نصيرالدين توسي است، مردي از همين ديار ما يعني خراسان و توس. خواجه نصير از زماني که «مثلثات» او در قرن ۱۶ به فرانسه ترجمه شد، نام و آوازه اي جهاني يافت. کتابخانه اي بزرگ با چهل هزار کتاب بنا کرد، رصدخانه اي ساخت و چندين کتاب ارزشمند در حوزه هاي مختلف علمي و اخلاقي براي ما به يادگار گذاشت. مي گويند يک دانشمند روسي که خرده سياره اي کشف کرد آن را «خواجه نصير» نام گذاشت. اما عجيب اين بود که چند روز پيش گوگل لوگويي در نسخه عربي خود براي او طراحي کرد، اين در حالي است که عرب ها به دلايل تاريخي هميشه او را دانشمندي پارسي معرفي مي کنند. اما خواجه نصير اين دانشمند شيعي که دکترديناني او را سقراط جهان اسلام مي داند، چقدر براي ما شناخته شده است و چقدر او را به عنوان يک دانشمند بزرگ به جهان امروز شناسانده ايم. جاي تعجب ندارد، کافي است به دور و برمان نگاه کنيم. در همين مشهد که شهر اوست اگر ميدان، بولوار و يا بزرگراهي يافتيد که به نام او باشد و يا در در و ديوار شهرمان تصويري از او ديديد ما را هم خبر کنيد. مشهد که شهر اوست چقدر براي «خواجه نصير» ارزش قائل است که ... وقتي در اين سال ها که به برکت نظام جمهوري اسلامي و استقلال توانسته ايم به فناوري هاي علمي زيادي دست يابيم کدام فناوري مان را به نام خيام، خواجه نصير، بيروني، فارابي، ابن سينا و يا زکريا نام نهاده ايم تا جهان بفهمد اين دانش وصل به يک تمدن ايراني - اسلامي است و دانشمندان مسلماني که از سرزمين ايران برخاسته اند و ريشه و تبار دارد و هم نام اين مفاخر بر زبان ها جاري شود و يادشان زنده بماند. باور کنيم براي زنده نگه داشتن نام مفاخر و معرفي جهاني آن ها راه هاي ساده اي وجود دارد اگر به راهبردهاي فرهنگي نگاهي کلان داشته باشيم. البته اين ميراث، معماري و هنرها و صنايع دستي را هم مي تواند در بر بگيرد در همين سايت هاي خبري مي خواندم که شيوخ امارات شاهکار معماري ايراني يعني بادگيرهاي يزد را صاحب شده اند و در تلاش اند آن را با عنوان «بادگير و ميراث عربي» در سازمان ملل به ثبت برسانند. مسابقات بين المللي معماري هم برگزار مي کنند و تنديس شان همين بادگيرهاست. اگرچه بايد پاسخگوي اول اين پرسش ها سازمان ميراث فرهنگي باشد اما رسانه ها به ويژه صداوسيما، آموزش و پرورش، شهرداري ها و ساير وزارتخانه ها حتي وزارت امور خارجه هم نمي توانند خودشان را بي گناه بدانند که اين مسئوليت به واقع يک مسئوليت ملي و عمومي است. |