حادثه تلخ مجلس ریشه در فتنه 88 دارد
دولت و مجلس از این غفلت خیانت بار توبه کنند
محمد علی رامین در تبیین ریشه های حادثه تلخ 15 بهمن مجلس گفت: فتنه گران میخواهند این مسئله را القا کنند که رهبری نظام در تأیید نسل دوم انقلاب و واگذاری امور والای مملکت به افرادی از این نسل، اشتباه کردهاند و همچنان باید مدعیان دیگری از پیشینیان، امور کشور را در اختیار داشته باشند.
مشرق--- امام امت و رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی روز شنبه(28بهمن)، ضمن اشارهی مستقیم به اتفاقات جلسهی استیضاح وزیر کار، اقدامات رخداده را نامتناسب با شئون جمهوری اسلامی و تعهدات و سوگندهای یادشده از سوی سران قوا ارزیابی کردند. در این راستا و برای تبیین این بخش از بیانات معظمله، سایت برهان با دکتر «محمدعلی رامین»، استاد دانشگاه و معاون سابق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفتوگویی را ترتیب داده است.
اتفاقاتی از جنس استیضاح وزیر کار، موضعگیریهای بعد از آن و اتفاقاتی که در رسانههای منتسب به آن مسئولین افتاد، چگونه با سوگند آنها قابل تطبیق است؟
اساس حکومت و مبنای مشروعیت حاکمان در نظام جمهوری اسلامی اعتقاد و التزام عملی به مبانی اسلام و تشیع است و پیروی از امامت فقیه و تحقق منویات ولایت مطلقه فقیه در همین راستا تعریف میشود. در این نظام مقدس هیچ جایگاهی اجازهی سرکشی، خودمحوری، خاندانسالاری، حقگریزی و پیروی از نفسانیات خود را ندارد.
به تعبیر شهید بهشتی (رضوان الله تعالی علیه)، نظام جمهوری اسلامی، نظام "امامت عدل" است. امامت عدل یعنی اینکه نه تنها مقام عظیمالشأن ولایت فقیه، که به نیابت از امام زمان (ع) در رأس حاکمیت نظام قرار دارد، باید اعدل عادلان و صالحترین و شایستهترین انسان روی زمین باشد، بلکه هر کس در هر مقامی، باید شایستهترین و عادلترین انسان برای آن مسئولیت در مجموعهی ملت ایران باشد. بنابراین موضوع عدالت افراد در مسئولیتهای مختلف، امری بدیهی تلقی میشود. هر کس، در هر جایگاهی، به محض آنکه در گفتار و رفتار از عدالت ساقط شد، عملاً مشروعیت خود را از دست میدهد.
موضوعی که در 15 بهمن 91 اتفاق افتاد یک روز تلخ و سیاه برای پیروان انقلاب اسلامی در سراسر جهان بود؛ البته بر اساس نگاههای بسته و با تنگنظریهای تحمیلی، ممکن است آن حادثهی عجیب و غیرمنتظره را در حد نبرد میان لاریجانیها و احمدینژاد تنزل دهیم؛ اما این یک تحلیل اشتباه و خطرناک است.
حادثهی تلخ مجلس باید از جوانب مختلف تحلیل شود. به نظر میرسد این حادثه بالاترین شادمانی را در جبههی استکبار و صهیونیسم جهانی پدید آورد و آنها از این حادثه هم متحیر و متعجب شدند و هم به ادامهی سرمستی و خودکامگی خود علیه امت اسلامی و ضد ملت ایران امیدوار شدند. واقعیت آن است که جبههی خبیث استکبار و صهیونیسم، تا قبل از مشاهدهی اختلافات داخلی، خودش را در برابر رهبری جهانی امام خامنهای بسیار مستأصل میدید، اما این اختلافات ناشی از فتنه 88 و استمرار آن توسط عوامل پیدا و پنهان فتنه ، به خصوص حادثهی تلخ مجلس، که بروز نفرت در میان مسئولان را نشان داد، به شدت دشمنان را به گردنکشی جهانی خود امیدوار کرده است.
به نظر بنده، حرکت 15 بهمن در مجلس از هرطرف، حرکتی کاملاً غفلت آمیز و نفرت انگیز بود و به زیان اسلام، تشیع و عدالت و آزادگی اتفاق افتاد. بنده در گفتوگویی که روزنامه شرق (23 بهمن ماه) داشتم، بیان کردم: هر کس به هر میزانی که در این حادثه دخیل بوده است، باید توبه و استغفار کند تا از عوارض سنگین دنیوی و اخروی این غفلت خیانت بار نجات یابد.
ما این خیانت مجلس و دولت را- چه دانسته و چه ندانسته باشد-، صرفاً به دلیل استمرار حمایتهای امام خامنهای از مسئولان و صرفاً به این دلیل که ایشان مصلحت را فعلاً در نصیحت میدانند، به یک غفلت تقلیل میدهیم و آن را به اشتباهی قابل جبران تحلیل می کنیم.
از طرف دیگر، آنچه رئیسجمهور در آن فضای التهابآمیز و در مقابل مواضع هتاکانه و هیجانزده مجلسیان ، از خود بروز داد، بالاتر از یک غفلت و در واقع اشتباهی فاحش و معارض با مسئولیتهای قانونی و سوگندهای شرعی وی بود. ما این خیانت مجلس و دولت را- چه دانسته و چه ندانسته باشد-، صرفاً به دلیل استمرارحمایتهای امام خامنهای از مسئولان و صرفاً به این دلیل که ایشان مصلحت را فعلاً در نصیحت میدانند، به یک غفلت تقلیل میدهیم و آن را به اشتباهی قابل جبران تحلیل می کنیم.
بنده به عنوان یک شهروند مسلمان از همهی مسئولان، رؤسای قوا، نمایندگان مجلس و هر کس دیگری که در این حادثهی تلخ سهیم و شریک بوده است، خاضعانه درخواست میکنم که ضمن توبه و اعتذار در پیشگاه ملت بزرگ و امام مهربان و بزرگوار ما ، حتماً در پیشگاه خدا به توبه و استغفار بپردازند و این غفلت عجیب را با رفتار شایستهی خود اصلاح کنند ؛ زیرا نامه و بیانیه، اگر خلاف رفتارها و عملکردها باشد، خودش یک فریب و گناه است.
در جوانب این واقعه، نکات مختلفی قابل تحلیل است: خداوند علامت مسلمانی و پیروی همهی آحاد امت از پیامبر عظیمالشأن را «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» میداند؛ یعنی صلابت و نفوذ ناپذیری در برابر کفار و دشمنان اسلام از یک طرف و از طرف دیگر، محبت، رأفت، اغماض، صمیمیت و گذشت و رحمت بی شائبه در برابر آحاد امت اسلامی. لذا سران قوا و مسئولین حاضر در دولت و مجلس باید مظهر این دو ویژگی باشند باشند.
هیچ گونه دلیل شرعی و عقلی وجود ندارد که سران قوا با پذیرش بالاترین مسئولیتهای نظام به کینهتوزی، انتقامگیری و نفرتانگیزی میان خود بپردازند. باید بفهمند در این جایگاهها قرار نگرفتهاند که از خودشان، خاندانشان و یا جایگاهشان دفاع کنند، بلکه در این جایگاههای بزرگ قرار گرفتهاند تا ضمن کمک به پیشرفت کشور و تعالی ملت و گسترش عدالت، پاسدار مذهب، قانون اساسی ، ارکان نظام مقدس اسلامی، ارزش های والای توحیدی- از جمله وحدت جامعه حول محور ولی امر- باشند. کسی که وقف خدمت به مردم و ترویج دین، اخلاق و پشتیبانی از حق و عدالت باشد، قطعاً از خودکامگی و خاندان سالاری پرهیز می کند و در تبعیت از نائب امام زمان (عج) تخلف و تعلل نمی کند و با تمسک به فهم خود، نظم نظام و شیرازه مملکت را آسیب نمی زند؛ لذا عملکرد، مواضع و اظهارنظر مسئولین باید تأمینکنندهی مصالح مملکت باشد و نه در راستای پرداختن به تشخیص شخصی یا مصالح خاندان خود. شرف انسانی آنها و سوگندی که در پیشگاه خدا یاد کردهاند، آنها را ملزم به پیگیری اعتلای کشور، امانتداری و رفتار توأم با تقوای الهی میکند.
کسی که وقف خدمت به مردم و ترویج دین، اخلاق و پشتیبانی از حق و عدالت باشد، قطعاً از خودکامگی و خاندان سالاری پرهیز می کند و در تبعیت از نائب امام زمان (عج) تخلف و تعلل نمی کند و با تمسک به فهم خود، نظم نظام و شیرازه مملکت را آسیب نمی زند؛ لذا عملکرد، مواضع و اظهارنظر مسئولین باید تأمینکنندهی مصالح مملکت باشد و نه در راستای پرداختن به تشخیص شخصی یا مصالح خاندان خود.
به اعتقاد شما، این عبارت رهبری که «من فعلاً نصیحت میکنم» پیام خاصی داشت و آیا میتوان این جمله را هشداری برای مسئولین دانست؟
به نظر بنده، این لحن امام خامنهای به عنوان هشداری جدی از سوی یک امام مهربان وبسیار صبور باید تلقی شود. ایشان در بیانات اخیر خود، از یک سو، حامیان و مخالفان مسئولان را به حفظ آرامش، مراعات ادب و پرهیز از کشمکشهای عمومی فراخواندند و از طرف دیگر، به همهی مسئولین امر، با صراحتی بیسابقه، هشدار دادند. اعلام موضع و نامهنگاری مسئولان و اظهار قدردانی و تبعیت، گرچه کار شایستهای است، اما در وضعیت موجود، کفایت نمیکند و باید در عمل، از امروز به بعد مسئولان ردههای بالای نظام را به عنوان برادران دینی ببینیم؛ آن ها همگی از امیدهای امام حاضر و امت ما هستند؛ آن ها مدیران نسل دوم انقلابند که باید برتر از نسل اول باشند و باید برای نسل های بعد از خود الگوسازی کنند .
مثلا چه اشکالی دارد که خانواده های محترم این آقایان ارتباط خود را با یکدیگر برقرار و تقویت کنند و اگر خانواده یکی در میان خانواده دو برادر دیگر احساس تنهایی می کنند؛ دیگران با رفتار کریمانه اسلامی پیشقدم شوند و احساس غربت را به انس و الفت تبدیل کنند.
چه اشکالی دارد، اگر"برادر محمود"برای شب اول قبر خود ذخیره ای پیش فرستد و با همه دلشکستگی خویش، سرزده و با یک شاخه گل سرخ، به دیدار "برادرعلی" یا "برادرصادق" برود ؛ چه اشکالی دارد که این سه برادر عزیز ایمانی، سیاست را موقتی و انسانیت را دائمی ببینند و مدرس محبت و تواضع در جامعه اسلامی شوند و واسطه های چاپلوس را به مرخصی چند ماهه بفرستند و خیرخواهان مودب به آداب اسلامی را پیرامون خود جمع کنند.
من به عنوان یک برادر کوچک، عاجزانه از سران قوا درخواست میکنم، سیاست را انسانی، عدالت را دست یافتنی، مدیریت را حکمت بار و مشارکت را در راس حکومت، به نمایندگی از طرف شهدای تاریخ اسلام به ما و جهانیان زیبا نشان دهند؛ همدیگر را – برای زندگی جاودانه خویش- در امور خیر یاری دهند . . . وگرنه هنری نیست تا آدمی بهترین موقعیت های تاریخ ملت و مذهب خویش را قربانی درگیری های ناچیز سازد و از عمله ظلمه روزگار به شمار آید.
با توجه به اینکه به نظر میرسد این آخرین هشدار مقام معظم رهبری باشد، به نظر شما، اگر این رفتارها ادامه پیدا کند، اقدام عملی در مقابل آنها چه میتواند باشد؟
سران قوا باید از غفلت در این موضوع به شدت پرهیز کنند و بدانند که امروز فتنهگران سال 88 احساسات آنها را تحت تأثیر قرار دادهاند تا بدون توجه به مصالح ملی به درگیریهای میان خود روی آورند. این برادران عزیز باید بدانند که سران فتنه نمیخواهند نایب امام زمان با مجموعهای از نیروهای جوان، کشور را اداره کند.
فتنه گران میخواهند این مسئله را القا کنند که رهبری نظام در تأیید نسل دوم انقلاب و واگذاری امور والای مملکت به افرادی از این نسل، اشتباه کردهاند و همچنان باید مدعیان دیگری از پیشینیان، امور کشور را در اختیار داشته باشند. اگر سران قوا از این نکتهی مهم غفلت کنند و ندانند که در میدان چه کسی بازی میکنند، هم به مقام امامت و ولایت انقلاب اسلامی خیانت کردهاند و مصالح ملی را به خطر انداختهاند و هم اینکه در کنار سران فتنهی 88 ، به پیگیری زورگیریهای استکبار و صهیونیسم کمک کردهاند.