دوشنبه، 23 بهمن ماه 1391 برابر با 2013 Monday 11 February«زنده باد بهار» روی دیگر سکه «انتخابات آزاد»فردانیوز: باز هم حاشیه و باز هم حاشیه سازان انحرافی. از تهران تا قم از یکشنبه سیاه مجلس تا جشن بزرگ پیروزی انقلاب اسلامی. حاشیه سازی کسب و کار منحرفان است. تفاوتی نمی کند کجا و کی باشد. اتفاقا هر چه زمان ها و مکان های مهم تر و حساس تر باشد ظاهرا اهداف منحرفان برای حاشیه سازی بیشتر تامین می شود. سخنان احمدی نژاد در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و در جشن مردمی ملت ایران، بیش از هر چیز رنگ و بوی انتخاباتی داشت. با رصد کردن اقدامات، مواضع و کنش های رئیس جمهور و اطرافیان وی موسوم به جریان انحرافی مولفه های چند گانه ای از پازل انتخاباتی این جریان را می توان رد یابی کرد. پاسکاری رسانه ای بین انحرافیون و ساختار شکنان رفتارها و مواضع این جریان در یکی- دو ماه گذشته نشان گر یک توافق نانوشته بین جریان انحرافی و ساختار شکنان مخالف نظام و دشمنان خارجی آن است. طرح انتخابات آزاد از سوی رئیس جمهور و یادآوری آن در سخنان روز 22 بهمن ، محور مشترک برجسته ای است که در هر دو طرف دیده می شود. به نوعی شاهد یک پاسکاری رسانه ای بین رسانه های جریان انحرافی و رسانه های ساختار شکن خارج نشین هستیم. بعد از طرح موضوع انتخابات آزاد از سوی رئیس جمهور و تکرار و برجسته کردن آن در رسانه های مخالف نظام، یک خبرگزاری دولتی سخنان حجت الاسلام سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران درباره انتخابات را تحریف محتوایی می کند و اصطلاح « مهندسی انتخابات» را از زبان سعیدی وارد رسانه ها می کند. سایر رسانه های دولتی هم آن را بازتاب گسترده می دهند و در حقیقت برای رسانه های مخالف نظام سوژه سازی می کنند. در حقیقت به نظر می رسد توافق نانوشته ای بین این دو جریان یاد شده حاصل شده که بر اساس آن از هر گونه التهاب آفرینی معطوف به انتخابات استقبال می شود. اساسا چرا رئیس جمهور و برگزار کننده انتخابات که خود از درون همین سیستم انتخاباتی بالا آمده است، باید بر کلید واژه انتخابات آزاد تاکید داشته باشد؟ به نظر می رسد طرح این مساله بخشی از یک استراتژی بزرگتر انتخاباتی است که بخش مهم آن التهاب آفرینی است و بخش دیگری از آن کم کردن حساسیت های منفی محافل و جریان های ساختار شکن نسبت به دولت. مقامات دولتی و در راس آنها رئیس جمهور در غائله انتخابات سال 88 و حوادث بعد از آن کمترین اظهار نظر و واکنش را نسبت به ساختار شکنان داشتند. حال در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 92 به نظر می رسد جریان انحرافی ذیل استراتژی معرفی خود به عنوان جریان اپوزیسیون نظام سعی در آن دارد که حساسیت های منفی جریان های ساختار شکن نسبت به خود را کم کند و به نوعی این حساسیت ها و نگاه های منفی و معارض را به سوی نظام حوالت دهد. طرح موضوع انتخابات آزاد و تکرار مکرر ادعای مهندسی انتخابات از سوی رئیس جمهور و استقبال رسانه های خارج نشین از آن و مانور دادن بر روی آن در این قالب قابل ارزیابی است. در حقیقت دولتی ها در مقابل جریان های ساختار شکن موضع اپوزیسیون وار می گیرند و مسئولیت برخی رفتارها و اقدامات مورد اعتراض و انتقاد اپوزیسیون خارج نشین را به گردن نظام می اندازند و با سلب مسئولیت از خود، با این جریان های ساختار شکن احساس نزدیکی می کنند. در یک اشتراک نظر نانوشته برنامه این دو جریان در انتخابات ریاست جمهوری به هم خواهد رسید. به نظر می رسد که سناریو این باشد؛ رسانه های خارجی هر روز بر دامنه التهابات و سوژه سازی ها می افزایند و دولت هم با توجه به رد صلاحیت کاندیدای اصلی خود یعنی اسفندیار رحیم مشایی، از عدم برگزاری انتخابات دم خواهد زد و حلقه التهابات سیاسی- انتخاباتی را کامل خواهد کرد. این توافق نانوشته بین جریان انحرافی و محافل ساختار شکن مخالف نظام از روی اقدامات و کنش ها و خط خبری و تحلیلی که در رسانه های هر دو جریان دنبال می شود، محسوس و قابل تامل است؛ خط خبری ای مشترک به نام ؛ التهاب و حاشیه سازی و برجسته کردن اختلافات. لیدر اصلی جریان انحرافی کیست؟ امروز دیگر کمتر کسی است که با خوشبینانه ترین نگاهها، بین رئیس جمهور و جریان انحرافی قائل به تفکیک و جدایی باشد. بیراه نیست اگر گفته شود که لیدر اصلی جریان خاص شخص احمدی نژاد است. با وجود انتقادات گسترده نسبت به عملکرد اسفندیار رحیم مشایی، رئیس جمهور حمایت های خود از وی را ادامه داد تا اینکه مشخص شده که رحیم مشایی قرار است تضمین کننده حضور مستمر جریان انحرافی در قدرت باشد. حال که بسیاری از پرده ها برافتاده، معلوم شده است که این احمدی نژاد است که رحیم مشایی و جریان را هدایت می کند بر خلاف تصوراتی که قائل به وام داری احمدی نژاد از رحیم مشایی بودند. احمدی نژاد لیدر اصلی این جریان است. حرکات و مواضع و کنش های او به خوبی گواه بر این است که او خود در صدر حاشیه سازی ها و التهاب آفرینی ها و اختلاف انگیزی هاست. اسم رمز فتنه جدید «زنده باد بهار» روی دیگر سکه « انتخابات آزاد» است و این دو، دو روی یک سکه و اسم رمز فتنه دوم است. احمدی نژاد و جریان تحت امر او از هم اکنون برنامه های انتخاباتی خود را آغاز کرده اند. با این حال به نظر می رسد آنها از یک موضوع به خوبی اطلاع دارند و آن ضعف پتانسیل اجتماعی یا پایگاه اجتماعی قابل اعتنا و اعتماد است. اشتباه استراتژیک آنها در ارزیابی از داشتن چنین ظرفیت بسیج کننده ای به هنگام قهر و خانه نشینی احمدی نژاد مشخص شد. آنگاه که بر خلاف خواست و نظر جریان انحرافی هیچ تحرکی از سوی بدنه اجتماعی حامیان احمدی نژاد صورت نگرفت. جریان یاد شده با اذعان به این مساله – که در انتخابات مجلس نهم هم خود را نشان داد- با جنجال افرینی و به صورت تصنعی می خواهند این ضعف را جبران کنند. در حقیقت آنها بدنبال ملتهب کردن فضای سیاسی در سطح عالی سیستم سیاسی و چانه زنی در همان سطح عالی هستند. آنها با علم به اینکه فشاری از پایین در حمایت از آنها صورت نخواهد گرفت و با تصور اینکه نظام برای پرهیز از تنش با آنها مدار خواهد کرد، دامنه التهاب آفرینی خود را از سطوح و موارد میانه به سطوح و موارد بالا رسانده اند. دیگر بحث اظهار نظر فلان معاون رئیس جمهور درباره فلان موضوع بحث برانگیز یا اظهارات رحیم مشایی نیست که واکنش برانگیز و مساله ساز می شود بلکه کنش های خود رئیس جمهور محل بحث و جدل سیاسی است. آنها با همین تصور به انتظار بهار! نشسته اند و فکر می کنند با بالا بردن سطح منازعات می توانند امتیازات بیشتری از نظام بگیرند. در همین راستا دور از انتظار نیست که رسانه های این جریان بتدریج موضوع عدم برگزاری انتخابات را به عنوان یک حربه در دست دولت مطرح کنند. یار گیری از اصلاح طلبان و مشغول سازی اصول گرایان بخش دیگری از تحرکات انتخاباتی و التهاب آفرینی های جریان انحرافی با هدف مشغول سازی اصول گرایان و یار گیری از اصلاح طلبان قابل ارزیابی است. آنها با تصور اینکه اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو حضور پررنگی ندارند، سعی دارند با تند کردن مواضع خود و بالا بردن مطالبات و ایراد مواضع همسو با اصلاح طلبان و حتی ساختار شکنان، بخش هایی از بدنه اصلاح طلبان را به سمت خود سوق دهند. بنابراین خلاصه این استراتزی را می توان چنین ذکر کرد؛« جذب اصلاح طلبان با شعار و ادعاهای اپوزیسیون گونه.» در این استراتژی انحرافیون همزمان می خواهند اصول گرایان را در مقابل اقدامات و تحرکات انجام شده قرار دهند و در حقیقت اصول گرایان را وادار به اتخاذ مواضع واکنشی کنند. به تعبیر دیگر احمدی نژاد و حلقه پیرامون او می خواهند اصول گرایان را مشغول همین بازی های سیاسی خود کنند تا فرصت برنامه ریزی و کارکرد های ایجابی را از آنها بگیرند، تمرکز ذهنی آنها را به هم بریزند و مانع از تحقق ظرفیت های ایجابی آنها شوند. در چنین فضایی که فضای قطبی شده خواهد بود، احمدی نژاد و حلقه نزدیکان او هر روز با درانداختن یک حاشیه جدید، اصول گرایان را بدنبال خود می کشند و آنها را سرگرم واکنش و اعتراض به این اقدام می کنند. و این یعنی غفلت آنها از اولویت ها و برنامه ریزیهای اساسی. با این اوصاف بیراه نیست که گفته شود این قصه سر دراز دارد. حاشیه سازی های احمدی نژاد ادامه خواهد یافت کما اینکه او خود نیز در سخنان روز گذشته خود وعده داد که ناگفته هایی دارد که بعدا خواهد گفت.
خبر قبلی: نمایندگان کارگران «نی بر» خوزستان بار دیگر در تهران
خبر بعدی: طنز/ بهار کیست، چیست، کجاست؟ |