آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 15 بهمن ماه 1391 برابر با 2013 Sunday 03 February

متن نواری که احمدی نژاد در مجلس پخش کرد

با اصرار رییس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی خلاصه ای از نوار گفت و گوی فاضل لاریجانی، برادر کوچک تر علی لاریجانی رییس مجلس و سعید مرتضوی در جلسه استیضاح وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی پخش شد .

به گزارش ایرنا، از آنجایی که صدای نوار در پشت تریبون مجلس واضح نبود ، محمود احمدی نژاد رییس جمهوری بخشهایی از این نوار را قرائت کرد .
متن کامل این گفت وگو که توسط رییس جمهوری در صحن علنی قرائت شد ، به این شرح است :
یک شخصی به نام آقای فاضل لاریجانی با آقای مرتضوی قرار دارد اخیرا اینها یک قراردادی با تامین اجتماعی دارند می بندند که من با چند و چون آن کاری ندارم چون هیات امنا، رییس و مدیر دارند یک فردی به نام آقای میم که من نامش را نمی برم معاون مجتمع قضایی تهران ایشان آمده و می گوید که من با یکی از برادران آقای لاریجانی رفت و آمد خانوادگی دارم آقای مرتضوی می گوید شما ارتباط دارید او می گوید بله.
من می خواهم این را بگویم که بقیه برادران به گرد این آقا فاضل نمی رسند ملت پیش ما صفر است به خدا قسم یعنی اگر این آقا برادر این آقا فاضل نبود سه چهار تا فحش به ایشان می دادم یعنی اصلا قبولش ندارم.
به او گفتم شما هرچه می خواهید به مرتضوی شفاف بگویید این آقا واسطه ای بین آقای فاضل لاریجانی و آقای مرتضوی است باید رک به دکتر بگویید که آقای ˈزˈ که همان آقایی که می خواهد با سازمان تامین اجتماعی قرارداد ببندد باید از قبل من به شما وصل شود.
بعد بحث می کنند آقای فاضل لاریجانی خطاب به آقای مرتضوی می گوید آن کسی که می خواهد قرارداد ببندد باید هوشیار باشد یعنی خیلی روی ما تبلیغات نکند یعنی نگوید که من فلانی ام یعنی جایی مطرح نکند خوب اصلا هر هفته یک جایی همدیگر را می بینیم صحبت ها را می کنیم هماهنگی ها را می کنیم.
آقای مرتضی به آقای ˈمˈ می گوید بیایید برید بیرون شما حس می کنید که اینجا مسایل دیگری مطرح شود او را از جلسه بیرون می فرستد و او می گوید باشه و از جلسه بیرون می رود آقای فاضل لاریجانی به آقای مرتضوی می گوید من می خواهم با گروه ˈزˈ کار کنم ولی ابلاغ کتبی برای من نزند تلقی اش این باشد که من می خواهم با او کار کنم
بعد می پرسد از آقای مرتضوی که اخیرا علی آقا را دیدید یا نه؟ مرتضوی می گوید اخیرا ندیده ام نه این آقا می گوید آقا ایشان نظرش بسیار مساعد است نسبت به این موضوع و می تواند صحبت کند حتی تلطیف کند نسبت به قوه قضاییه خدایی اش من مساله صدا و سیما را به او یادآوری کردم اذعان داشت بعد هم اشاره کردم گفتم این زمان بحرانی کشور مدیریت می کند و حفظ نظام می کند بعدش این طوری واقعا اذعان داشت با تمام وجود یعنی چیزی نبود و تظاهر هم نبود.
اصلا ارتباط با ایشان را مستحکم تر کنید به نظرم الان وضعیت کاملا مساعد است در این مورد هم که پیش آمده در مورد ˈزˈ یک ملاقات جدی کنید حالا منزل ما یا بیرون از حوزه مجلس ، حوزه مجلس نباشد منزل مادر باشد به دور از سر و صدا و اینها با تمام وجود قلق علی آقا و آقا صادق هم دستم است که چه جوری ورود کنم و چه جوری جا بیندازم.
آقا مرتضوی تعجب می کند و می گوید قلق علی آقا و آقا صادق آقای فاضل می گوید هردوشان بعد آقای فاضل می فرماید ابتدا با صداقت و پوست کنده می گوید ما می خواهیم با آقای ˈزˈ کار کنیم، کار اقتصادی.
ورود پیدا کنیم و پیشنهاد کنیم بیاید برای سرمایه گذاری دو سه تا پروژه و پالایشگاه هست واقعا باید پروژه ها جذابیتی داشته باشد که بعدا بتوانیم بر روی آن کار کنیم به حساب اینها اگر صلاح می دانید بعدا کمک هایی هم می شود کرد یک جوری یک کسانی مزاحم شما می شوند و مشکل پیدا می کنید و ما می توانیم مفید واقع شویم بنده حدسم بر این است
مرتضوی می گوید شما بفرمایید ما چه کار کنیم شما بفرمایید من چه کار کنم آن آقا یک زمینه آشنایی ایجاد شود این می گوید اصلا هیچ نمی شناسیدش اصلا ندیده ایدش؟ نه حالا چه کار کنم؟ زمینه آشنایی ایجاد شود و بعد هم توصیه بفرمایید اصلا فلانی خوب است با شما کار کند و احساس کند نمایندگی شما را دارم.
موردش را می خواهم بدانم من باید بدانم که چه کار باید بکنم می گوید برای پروژه هایی که شما معرفی می کنید ما بتوانیم نظارتی داشته باشیم این طوری باید قاطی شویم توی کارها در حوزه اقتصادی اگر صلاح می دانید و یا کاری جنابعالی توصیه می کنید به او توصیه کنید همکاری فلانی برای آینده در ایران خوب است یک همچین حالتی.
مرتضوی می گوید آینده کاری او؟ بله آره دیگه چون مورد وثوق شما است یعنی به او بگویید که من مورد وثوق شما هستم می تواند با شما همکاری داشته باشد بابت همین پروژه هایی که اینجا دارد و از این صحبت ها.
مرتضوی می گوید من خارج از کشور گفتید می تونید کار کنید چه جوری مثلا؟ پیشنهادی دارید؟ من نمی دانم فعالیت های بین المللی چه جوری است؟ از این بحث ها اینها می گوید چه کار می توانید بکنید اگر بتواند من را به عنوان مباشر خود تلقی کند ما در مدیریت های مختلف کمکش کنیم، من می گویم مثلا چی می گویم مشاور خودش یعنی چه؟ شان شما اصلا این نیست؟
او گفت که تلقی اش این باشد لازم نیست اصلا جایی مطرح کند مرتضوی می گوید الان که مثلا من به او بگویم که آقای فاضل می خواهد بیاید و با شما همکاری داشته باشد شما به عنوان مباشر خودت قبولش کن این اصلا تو ذهنش نمی آید چون شما برادر رییس مجلس هستید شما برادر رییس قوه هستید او می گوید من چیزی که مکنونات قلبی ام است را می گویم اینها درست است این حاکی از درایت جنابعالی است
خوب قالبش که اصلا چه طور ورود کنیم این بهترین راهش این است که جنابعالی توصیه ای به ایشان کنید که حضور جنابعالی هم می تواند اطمینانی باشد و هم برای کارهای خودتان در اینجا این همین توصیه شما طوری که ایشان مشتاق شود برای همکاری می گوید که در قوه (قضاییه) و مجلس می توانید کاری کنید؟ می گوید بله یک همچینین حالتی داریم یک کسانی که در این سطح فعالیت می کنند همیشه در مظان دخالت ها و موانع هستند ما می توانیم رفع موانع برایش کنیم.
حالا این موانع چی است بستگی به کیسش دارد دیگر بله ما آمادگی داریم مشکلاتی که آقای ˈع.بˈ فرد مشهوری است شما می شناسید دارد در چند جهت اولا آدم خوبی است، متدین، زحمت کش، 10-15 تا پروژه دارد پتروشیمی همه را بنده خدا احتیاج به کمک دارد.
مرتضوی می گوید شما چی کار کردید برایش؟ ایشان می گوید ایشان چند تا مشکل داشت یکسری مشکلات در بانک ها داشت همین فردا من دوشنبه ساعت 9 با آقای ˈعˈ قراردارم آقای ˈع.بˈ می آیند آقای ˈمˈ هم می آید من جلسه گذاشتم که حل کنم یک مشکلاتی در قوه قضاییه داشت چند تا حکم اجراییه برایش آمده بود از مفاسد اقتصادی که چرا نمی روید پول بانک را بدهید؟ خوب مهلت گرفتم برایش حل شد دیگه.
کاری بهش نداشتم رفتم پهلوی اخوی و دستورش را گرفتم مرتضوی می گوید خوب شما این اعتبار را دارید که بروید از اخوی دستورش را بگیرید؟ ایشان می گوید بله اینها را کمک کردیم و بهشان حتی در یک جلسه هم اخوی دیدش البته از این زاویه که گفتم من دارم با ایشان کار می کنم و می دانم که دارد زحمت می کشد و در 15-10 پروژه کار می کند بیچاره
مرتضوی می گوید خوب اخوی دستور داد مشکلش حل شود دیگه چی؟ می گه خیلی از موارد دیگر معوقات بانکی بوده با بانک تجارت، صنعت و معدن خودم هم مشاور بانک صنعت و معدن بودم من در آنجا اتاق داشتم تقسیط کردم پنج ساله دارد حل می شود من خودم نظارت می کنم پرونده زیاد داشت مثلا فرض کنید که آقای ˈالفˈ آنجا بود رییس دادگستری فلان استان هم یک عده زارعین از او شکایت کرده بودند سر زمین و اینها خوب بنده رفتم نظارت کردم و حل شد مساله
یعنی با سفارش آقای ˈالفˈ حل کردید؟ رییس دادگستری می گوید بله بله مرتضوی می گوید بحث های کارگری بوده چیزی را حل کردید؟ می گوید بحث کارگری هم داشته مسایل مالیاتی داشته، مسایل ذیحسابی داشته ببنید من الان پوست کنده می گویم من کار دانشگاهی کردم تا الان، الان هم دوزاری ام افتاده خدایی اش اموراتم یک جورهایی داره می گذره خوب یک فرصت ویژه پیش آمده ما چند سالی بوده ورودی داشتیم به کار اقتصادی و اینها واقعا خدایی اش کمتر از دیگران نیستیم
از لحاظ این که بتوانیم مدیریت کنیم خوب نبودیم از وقتی وارد شدیم بالاخره دستمان آمده هم به لحاظ ارتباطی هم به لحاظ مدیریتی واقعیت این است ببنید اولا یک قدمی بردارید فرض کنید یک مسکن مختصری، چیزی فراهم کند به نام یکی از بستگانمان برای شروع کارش
فرضش بر این است که به تدریج می رویم جلو دیگه سعی می کنم حقوق ریالی هم نگیرم که اینجا تو چشم بیاید بیشتر نگاهش به این باشد که طرفش را حفظ کند مثلا یک جوری اینطوری نگاه کند نه این که مقطعی ببیند مثلا بگوید استفاده گذرا بکنیم یه آپارتمان ششصد، هفتصدتایی بده دیگه آن وقت شما ویلایی می خواهید یا آپارتمانی؟ مرتضوی می گوید
آره بهتر به چشم نمی آید اگه ویلایی باشد بهتر است خودتان جایی دارید معرفی کنید می گوید بله به نام یکی از بستگان بنده بخرد پدرش فوت کرده پدرش پزشک بوده به چشم نمی آید مرتضوی می گوید اسمش چیست؟ اسمش را می گوید، می گوید با فلان کس ارتباط دارد می گوید بله دارد.ˈ



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved