آدرس پست الکترونيک [email protected]









یکشنبه، 19 آذر ماه 1391 برابر با 2012 Sunday 09 December

بفرمایید ساعت؛ 3میلیارد و 600میلیون تومان

بهارنیوز: تیک‌تاک، تیک‌تاک، تیک‌تاک...؛ این صدا مرا یاد ساعت پاندول‌دار دیواری مادربزرگم می‌اندازد. از این ساعت خاطرات زیادی دارم. ولی این روزها ساعت قدیمی مادربزرگ دیگر خراب شده است و خیلی وقت است صدای تیک‌تاکش را نشنیده‌ام. این صدای تیک‌تاک قبلا آنقدر برایم دلپذیر بود که هروقت قصد داشتم بخوابم یا چرتی بزنم به صدای پاندولش گوش می‌دادم و آرا‌م‌آرام می‌خوابیدم.

بعدها متوجه شدم به صورت ناخواسته آن روزها تمرینات مدیتیشن و ریلکسیشن انجام می‌دادم. حاشیه نروم و از اینها بگذرم و به بحث ساعت مادربزرگ بازگردم. این ساعت این روزها جزو اجناس لوکس عتیقه به حساب می‌آید و نمونه‌هایش را می‌توانید در مغازه‌های عتیقه‌فروشی و خیابان منوچهری پیدا کنید ولی به راحتی نمی‌توانید در میان آنها ساعت پاندول‌دار قدیمی اصلی و سالم پیدا کنید و اگر کمی جست‌وجو کنید، همان‌طور که می‌گویند: «جوینده، یابنده است» ساعت مورد نظرتان را پیدا می‌کنید ولی با یک قیمت نجومی؛ در این میان باید شانس خوبی هم داشته باشید که پس از طی این مراحل، ساعت‌تان جزو ساعت‌های تک‌و توک سالم باشد که پس از یکی دو هفته از کار نیفتد، چون فروشندگان این ساعت‌ها جنس مرجوعی قبول نمی‌کنند.

تیک‌تاک، تیک‌تاک، تیک‌تاک... . این صدا مرا به یاد خاطرات گذشته‌ام انداخت ولی اصل ماجرا این است که من جزو کسانی هستم که همواره دوست دارم سر موقع یا کمی زودتر به قرار ملاقات‌هایم برسم و طرف مقابلم را معطل نکنم؛ به همین دلیل همیشه به ساعت علاقه‌ زیادی داشته و دارم. البته زیبایی ساعت هم در کنار صدای تیک‌تاک جذابش همواره برایم اهمیت داشته و دارد. باید این نکته را هم در نظر گرفت روانشناسان بر این عقیده‌اند که ساعت مچی جزو کالاهای لوکس به حساب می‌آید که علاوه بر اینکه به کسی که آن را بر مچ دستش می‌بندد یک پرستیژ خاصی می‌دهد، باعث می‌شود اعتماد به نفس فرد تا اندازه بسیار بالایی افزایش یابد و ضمنا کسی که ساعت بر مچ دارد، منظم‌تر و دقیق‌تر کارهایش را انجام می‌دهد و به طور‌کلی آدم موفق‌تری در مدیریت زمان به حساب می‌آید.

اگر تا اینجا متقاعد شده باشیم که استفاده از ساعت و به همراه داشتن آن فکر و ایده خوبی است، به‌ویژه برای کسانی که با زمان، زمان‌بندی و نظم و دقت سر و کار دارند، باید برویم و نسبت به خرید یک ساعت خوب اقدام کنیم ولی این روزها این کار، کار آسانی نیست.

ساعت‌هایی فیک (قلابی) چینی مانند دیگر کالاهای چینی این روزها بازار را قبضه کرده‌اند و تا زمانی که شما خبره نباشید نمی‌توانید یک ساعت قلابی چینی را با اصل آن از هم شناسایی کنید؛ زیرا از نظر ظاهری هیچ تفاوتی با هم ندارند و برای فهمیدن اینکه ساعت مورد نظر شما اصل است یا فرع، باید یا ساعت‌شناس خوبی باشید یا ساعت‌ساز! به همین دلیل شما برای خرید یک ساعت خوب باید به فروشگاه‌های خاص در نقاط خاص بروید و با پرداخت خاص نسبت به خرید اقدام کنید.

این فروشگاه‌های خاص که خود را زیرمجموعه دو، سه شرکت واردکننده ایرانی معرفی می‌کنند، از شرکت‌های سازنده نمایندگی دریافت کرده‌اند و معمولا ساعت مورد نظرتان را بین یک تا دو سال ضمانت می‌کنند و به شما کارت گارانتی اصل می‌دهند که این کارت‌های گارانتی در همه نقاط جهان معتبر است.

اگر وارد یکی دو مغازه معروف شوید که برندهای معروف سوییسی را در تهران می‌فروشند، متوجه می‌شوید که واردات ساعت در ایران توسط افراد انگشت‌شماری انجام می‌شود که بزرگ‌ترین آنها هم سه نام مشهور در این بازار هستند و سایر فروشگاه‌ها و مغازه‌های ساعت‌فروشی در ایران باید از این افراد نمایندگی بگیرند تا بتوانند برندهای مورد نظر خود را از آنها خریداری کرده و سپس به فروش رسانند.

ضمنا قیمت فروش یک ساعت در تمام مغازه‌ها و نمایندگی‌های اصلی یک مقدار یکسان است و به قول خودشان قیمت‌ها شرکتی است و تخفیف در کار نیست. این نمایندگی‌ها محدوده وسیعی را در کشور پوشش می‌دهند. اگر به جزیره کیش رفته باشید چند مغازه با برندهای خاص را می‌بینید که همان مغازه‌ها با همان برندها با همان لباس فرم فروشنده‌های آنها در شهرهای دیگر هم دیده می‌شوند. به گفته یکی از فروشندگان، این شرکت در تهران بیش از 200 مغازه و نمایندگی دارد. از انقلاب، مطهری، فردوسی و کریم‌خان بگیرید تا پاسداران، بلوار ارتش، هایپراستار، میلادنور و البته معروف‌ترین پاساژ ساعت‌ها که بین محمودیه و زعفرانیه در خیابان ولی‌عصر است.

اگر مثل من به پیاده‌روی در خیابان ولی‌عصر علاقه داشته باشید، حتما این پاساژ مشهور را که بین زعفرانیه و محمودیه قرار دارد و مغازه‌هایش ساعت‌های لوکس می‌فروشند، دیده‌اید. مغازه‌هایی که قیمت ساعت‌هایشان گاهی با قیمت یک دستگاه آپارتمان مبله در شمال تهران برابری می‌کند. اینجا ساعت‌ها فقط عقربه‌هایی نیستند که زمان را به شما نشان می‌دهند بلکه کالایی لوکس و اشرافی هستند که شاید تنها چندصد نفر توانایی خرید آنها را داشته باشند.

پس از خواندن این گزارش احتمالا بیشتر قدر عقربه‌های ساعت، بند ساعت و زمان را می‌دانید! اینجا ساعت‌ها حکم جواهرات گران‌قیمتی را دارند که انگار عقربه‌هایشان هربار که تکان می‌خورند چرتکه می‌اندازند و قیمت‌شان را به رخ صاحبان‌شان می‌کشند. امسال تا همین اواخر تابستان وقتی از پشت ویترین این مغازه‌ها چشم‌تان به قیمت‌های نجومی ساعت‌ها می‌افتاد تازه می‌فهمیدید که «وقت طلاست» یعنی چه؟!

اما اگر این روزها سری به این پاساژها و مغازه‌هایشان بزنید متوجه می‌شوید که از قیمت‌های نجومی اوایل سال خبری نیست و بارکدهای قیمت‌ها برداشته شده است. وقتی برای گرفتن قیمت وارد مغازه‌ها شوید با یک نوشته مواجه می‌شوید که برای اطلاع، قیمت هر ساعت را از فروشنده جویا شوید.

البته در برخی مغازه‌ها اینچنین تابلویی هم وجود ندارد. فروشنده می‌گوید: «حاج‌آقا پس از بالارفتن قیمت دلار و ارز دستور داده‌اند که بارکدهای قیمت را بکنیم و براساس فهرستی که به ما داده شده قیمت‌ها را به مشتریان بگوییم. وقتی قیمت یکی از ساعت‌هایی که اواخر شهریورماه دیده بودم و قیمتش را می‌دانستم، پرسیدم، متوجه شدم قیمت‌ها صددرصد افزایش پیدا کرده‌اند.

فروشنده که از من خواست نامش فاش نشود می‌گوید: این ساعت‌ها با دلاری‌هزارتومان وارد شده‌اند ولی با افزایش نرخ ارز، مسئولان شرکت (یا همان حاج‌آقا) تصمیم گرفتند قیمت‌ها را بالا برده و با دلاری دوهزار و 400 تا دوهزار و 500 تومان به فروش برسانند. لذا به ما دستور دادند چند روز از آن روزها که دلار به چهار‌هزار تومان رسید، دست از فروش بکشیم و پس از چند روز فهرست جدید قیمت‌ها با کد سریال ساعت‌ها که ممهور به مهر شرکت شده به ما داده شد.

فروشنده خوش‌برخورد و خوش‌اخلاق که خودش هم از افزایش اینچنینی قیمت‌ها خرسند نبود، اضافه کرد برای شرکت مهم نیست که ساعت‌هایش به فروش برود یا نرود! بلکه مهم این است که تعداد مغازه‌ها و فروشگاه‌ها در سطح شهر آنقدر زیاد شود که همه بگویند نفر اول ساعت ایران فلان شخص است. او می‌گفت که شرکت در یکی از پاساژهای مناطق شمالی تهران نزدیک به هفت مغازه کنار هم زده و هریک را به یک برند خاص اختصاص داده، در حالی‌که می‌شد همه آن برندها را در یک مغازه هم به فروش رساند. طبق گفته او فروش هریک از مغازه‌ها قبل از افزایش نرخ دلار و با نرخ دلار‌هزارو200 تومانی بالاتر از 300میلیون تومان در ماه است که البته این شامل فروش ساعت‌های موجود است که اگر ساعت‌های سفارشی را به این فهرست اضافه کنیم فروش بسیار بیشتر از رقم مذکور است.

وقتی وارد مغازه دیگری که برندهایش با برندهای مغازه قبلی متفاوت است و مشخص است واردات آن، از آن شرکت و شخص دیگری است، می‌شویم دوباره بارکدهای قیمت را نمی‌بینیم و فروشنده بازهم باید از روی فهرستی که در اختیارش گذاشته شده، قیمت ساعت موردنظر را بگوید. پس از مصاحبت با این فروشنده و گرفتن قیمت چند ساعت از این فروشگاه که برندهای معتبرتری نسبت به فروشگاه قبلی دارد، متوجه می‌شویم این فروشگاه که تا پنج‌‌، شش ماه گذشته قیمت‌ها با دلاری‌هزارو 200 تومان محاسبه می‌کرده، الان ساعت‌هایش را با دلاری سه‌هزارو600 تومان محاسبه می‌کند.

فروش ماهانه این فروشگاه حدود 600میلیون تومان است. با ادامه بررسی قیمت‌های ساعت‌های لوکس در مغازه‌های دیگر به این نتیجه رسیدیم که همه مغازه‌ها ساعت‌هایشان را با دلاری‌هزارتومان وارد کرده‌اند و با سوءاستفاده از شرایط افزایش چشمگیر قیمت دلار تا چهارهزار تومان، قیمت‌های فروش خود را بین 100 تا 200‌درصد افزایش داده‌اند. این درحالی است که بارکدهای قیمت روی کالاها چسبانده نشده و مشخص نیست این شرکت‌ها مالیات‌شان را هم به همین نسبت افزایش 100 تا200‌درصدی، افزایش داده‌اند یا خیر؟! و آیا سازمان امور مالیاتی و سازمان تعزیرات حکومتی در جریان این افزایش قیمت‌ها هستند یا خیر؟!

به یاد دارم که یکی‌دو ماه پیش یک مامور از سازمان امور مالیاتی به روزنامه‌ای که در آنجا کار‌ می‌کردم آمد و من این مسئله را با ایشان درمیان گذاشتم ولی ایشان با لبخند تمسخرآمیز به من گفت: «اون طرف‌ها قیمت‌ها همیشه بالاست. شما سعی کن اون‌ طرف‌ها نری و فکر خرید این جور چیزها به سرت نزند...»

چه کسانی این ساعت‌های لوکس و گران‌قیمت را می‌خرند؟ از یکی از فروشندگان ساعت پرسیدم که چه کسانی این ساعت‌های لوکس و گران‌قیمت را از شما می‌خرند؟ او در پاسخ گفت: «ساعت‌های ما از 500هزارتومان شروع می‌شود که ارزان‌ترین است و گران‌ترین ساعت‌مان هم که برند معروفی است و هم طراحی جذابی دارد و زنانه است و جنس آن طلاست و حداقل 10برلیان دارد و در بدنه‌اش هم الماس به کار رفته، 80میلیون تومان است. خریداران ما افرادی خاص، آن هم قشری خاص و مرفه هستند که به قول معروف یا مدباز هستند یا به دنبال اجناس لوکس و کلکسیونی هستند.

بیشتر خانم‌ها مشتری ما هستند و دلیلش هم چشم و هم‌چشمی بین آنهاست. او جمله مشهور ورد زبان ساعت‌سازان سوییسی را برایم تکرار کرد و گفت: «سوییسی‌ها می‌گویند ما برای نیم‌درصد از مردم کشورهای مختلف ساعت تولید می‌کنیم. یعنی جامعه هدف آنها در ایران تنها نیم‌درصد مردم کشور است. چون افرادی که به دنبال این ساعت‌ها می‌آیند، جیب‌های پرپول و سلیقه‌های خاصی دارند. ساعت‌های گران‌قیمت همگی دست‌ساز هستند و تعداد محدودی از آنها تولید می‌شوند و حتی برخی از آنها پیش‌فروش می‌شوند و برخی به اصطلاح تولید محدود (Limited Edition) هستند. »

یکی از آمارهای جالبی که یکی از فروشنده‌های دیگر داد، این بود که الان در سوییس 130 برند تولیدکننده ساعت داریم که کلاس‌های هرکدام متفاوت است؛ برخی ارزان‌قیمت برای طبقه‌ای خاص و برخی گران‌قیمت برای طبقه‌ای خاص.

یکی از فروشندگان دیگر که اطلاعات خیلی خوبی درباره ساعت‌ها داشت و تعمیرکننده ساعت هم بود، گفت: گران‌ترین ساعتی که تا به حال به گوشش خورده، در زمانی که نرخ دلار‌هزار تومان بود، قیمتی حدود یک‌میلیارد و 200میلیون تومان داشت که اگر الان قیمت آن را با توجه به افزایش قیمت‌ها محاسبه کنیم، سه‌میلیارد و 600میلیون تومان است.

واقعا آدم از شنیدن این ارقام مخش جز سوت‌کشیدن کاری از دستش برنمی‌آید. یکی دیگر از فروشگاه‌ها که گران‌ترین ساعتش الان صدمیلیون تومان است، کاتالوگی را به من نشان داد و گفت که اگر بخواهید سفارش ساخت ساعت را از روی کاتالوگ شرکت بدهید، قیمت‌ها تا مرز یک‌میلیون دلار هم می‌رسد که اگر با نرخ ارز مبادلاتی هم دلار را به 2500تومان بگیریم، قیمت آن حدود دومیلیارد و 500میلیون تومان می‌شود ولی با توجه به افزایش 200درصدی قیمت‌ها، قیمت آن در حال حاضر سه‌میلیارد و 600میلیون تومان است!

او دلیل اصلی گرانی این ساعت‌ها را برند آنها دانست و گفت: درست است که طلا و سنگ‌های قیمتی هم در آنها به کار رفته و همگی دست‌ساز هستند، ولی برندها در این میان نقش تعیین‌کننده‌ای دارند. یکی از ساعت‌های داخل کاتالوگ نامش «چنگیزخان» بود که تنها 30عدد از آن در دنیا وجود دارد و همگی آنها پیش‌فروش شده‌اند و فروشنده می‌گفت می‌تواند یکی از آن 30عدد را با قیمت نجومی دومیلیارد تومان سفارش بگیرد و تهیه کند.

در حالی که او به ساعت‌های شگفت‌انگیز دنیا اشاره می‌کرد می‌گفت ساعت فلان بازیگر مشهور خارجی چه برندی است و چه ویژگی‌هایی دارد یا ساعت «مایکل فلپس» شناگر آمریکایی چیست و اینها... با خود فکر می‌کردم در این شرایط بد اقتصادی که روزها با آن دست به گریبانیم و اکثر مردم در مخارج روزانه‌شان هم وامانده‌اند و برخی نان شب ندارند، افرادی خاص در مناطق خاصی در مغازه‌های خاص، ساعت‌های گران‌قیمت خاص می‌خرند و با افزایش چشمگیر نرخ تورم هیچ تغییری برای این قشر مرفه جامعه (که در گزارش قبلی به بررسی قیمت کاخ‌هایشان پرداختیم) ایجاد نخواهد شد و آنها قوی‌تر از قبل به خرید کالاهای لوکس و تجملی خود ادامه می‌دهند و این تنها مردم دهک‌های متوسط به پایین هستند که هرروز با فشار و مشکلات بیشتری دست و پنجه نرم می‌کنند و باید زیر این فشارها کمر خم کنند و زانو بزنند؛ کسانی که دغدغه‌شان ساده‌ترین نیازها و نان شب است نه اینکه صفحه ساعتش از خاک کره ماه ساخته شده باشد یا تکه‌ای از کشتی تایتانیک در بند ساعتش به کار رفته باشد.



Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español
به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved