اسيدپاشی روی مادر و سه دختر خردسالش
روزنامه جوان: قضات دادگاه كيفري استان تهران به زودي درباره اتهام زن دايي جنايتكار كه متهم است دو سال قبل روي خواهرشوهر و سه كودكش اسيد پاشيده اظهار نظر ميكنند. در اين حادثه زن ۳۵ساله به نام مريم همراه دخترانش آرزو، يلدا و آتنا به طور دلخراشي هدف اسيد قرار گرفتهاند.
مريم در توضيح حادثه به عبرت گفت: دو سال قبل براي شركت در مراسم عزاداري و ديدار با اعضاي خانوادهام همراه سه دخترم راهي شهرستان بادرود در اطراف كاشان شدم. شوهرم كارگر شهرداري تهران بود و نتوانست ما را در اين سفر همراهي كند. شب حادثه خواهر شوهرم كه طيبه نام دارد ما را به خانهاش در كاشان دعوت كرد.
مريم ادامه داد: شب حادثه من همراه دخترانم آتنا، يلدا و آرزو در اتاق پذيرايي خوابيديم تا اينكه نيمههاي شب با صداي جيغ يكي از بچهها از خواب پريدم. همان لحظه احساس كردم مايعي به روي صورتم ريخته شد. وقتي به خودم آمدم، ديدم طيبه روي آتنا كه يك سال و نيمه بود مايعي پاشيده و فكر نميكردم اسيد باشد. بلافاصله آتنا را به طرف آشپزخانه بردم تا صورتش را بشويم كه ناگهان صداي جيغ يلدا و آرزو را شنيدم و فهميدم كه طيبه روي آنها هم از همان مايع پاشيده است. مريم ادامه داد: با فرياد از همسايهها كمك خواستم و آنها ما را به اورژانس شهر بادرود بردند. پزشكان اورژانس هم كاري نتوانستند بكنند و به دليل هزينههاي نقل و انتقال از جابهجايي ما با آمبولانس خودداري شد و ناچار خودمان به اورژانس كاشان رفتيم.
مريم افزود: پزشكان در درمان اوليه گفتند روي ما جوهر نمك ريختهاند. چشم پزشكي كه در كاشان ما را معاينه كرد هم گفت كه چيز خاصي نيست، اما با گذشت زمان مشكلات ما زياد شد تا اينكه من و فرزندانم خودمان را به تهران رسانديم و در بيمارستان مطهري بستري شديم. مريم ادامه داد: نميدانم چرا طيبه دست به اين كار زده است. البته رابطه خوب من و شوهرم و فرزندان موفقم باعث حسادت او شده بود.
هاشمي، پدر خانواده هم گفت: آنقدر سختي در خانواده من وجود دارد كه نقل آن ممكن نيست. من چيز زيادي از مال دنيا ندارم اما هزينههاي درمان آنقدر زياد است كه درمان آرزو و يلدا را با سختي مواجه ساخته است.
يلدا هشت ساله كه حالا در كلاس دوم درس ميخواند ميگويد: به شدت از زن داييام ناراحت هستم و هرگز نميتوانم او را ببخشم چراكه بدون هيچ دليلي اين بلا را سر ما آورده است.
آرزو ۱۰ساله كه در كلاس چهارم دبستان درس ميخواند، ميگويد: طي اين مدت خيلي اذيت شدم اما پدرم هميشه به من روحيه داد و ذرهاي در كمك به من درنگ نكرد. من احساس بدي ندارم و با خودم و مشكل امروزم كنار آمدهام. او ميگويد: دوستهاي همكلاسيام مثل قبل با من رفتار ميكنند و با وضع صورتم كنار آمدهاند اما كلاس اوليها از من ميترسند و فرار ميكنند.
بر اساس اين گزارش جلسه محاكمه متهم كه در بازداشت به سر ميبرد در دادگاه كيفري استان اصفهان برگزار شده و شاكيان از قصاص متهم اعلام رضايت و درخواست ديه كردهاند. رأي نهايي دادگاه به زودي صادر ميشود.