شرق: ماجراي زلزله در ايران به خاطرهاي تلخ براي همه شهروندان تبديل شده است يا به عبارت بهتر شكل يك ترس هميشگي يافته است كه به نظر ميرسد بهسادگي نيز از ذهنيت شهروندان پاك نميشود. پژوهشگران زلزله بر اين باورند كه بخش بزرگي از زيان ناشي از زلزله به دليل وجود ساختمانهاي بيدوام است و شهروندان ايراني نيز به خوبي اين مساله را دريافتهاند و نخستين اقدامي كه براي مقابله با زلزله دارند ترك منازل و هجوم به مراكز عمومي شهر و نقاط نزديك به سناريوي زلزله است. اين مساله به نظر ميرسد يك واقعيت است و نميتوان آن را تكرار كرد. زماني كه زلزله بم رخ داد كارشناسان با قاطعيت ميگفتند كه اگر ساختمانها اوضاع خوبي داشتند تعداد تلفات افراد تا حد بسيار زيادي كاهش مييافت. اين رويكرد بهتازگي در مورد زلزله تبريز نيز مطرح شده است. دور روز پيش، قربان محمدي مديركل بنياد مسكن آذربايجانشرقي، گفت كه بيش از 50درصد اماكن روستايي اين مناطق كمدوام و بيدوام بوده و 120هزار واحد مسكوني در برابر اينگونه زلزلهها آسيبپذير هستند. همين مساله نشان ميدهد كه كوچكترين تكان ميتواند تبديل به يك ضايعه شود. البته هميشه در زمان وقوع يك زلزله كارشناسان اين بحثها را مطرح ميكنند ولي باز دوباره با وقوع زلزله بعد بيدوامي ساختمانها دليل اصلي تلفات زلزله معرفي ميشود. زلزله تبريز 2/6 ريشتر بود و زلزله بم نيز 6/6 ريشتر و فجايع انساني را كليد زدند اما درست در نقطه عكس در ژاپن زلزلههاي بالاي 8 ريشتر و 9 ريشتر به وقوع ميپيوندد تلفات انساني آن به دليل استحكام و مهندسي ساختمان از حد يك يا دو نفر تجاوز نميكند. بيتالله ستاريان، كارشناس مسكن معتقد است كه بر اساس جديدترين آمارها 70درصد از مسكنهاي كشور در روستاها و شهرها جزو بيدوام و كمدوامها بوده و اسكلتسازي ندارند. وي درباره كيفيت ساختوسازها در ايران به ايسنا ميگويد: مسكنهاي بيدوام و كمدوام اسكلتسازي ندارند و با حوادثي نظير زلزله حتي با ريشترهاي پايين دگرگون ميشوند. نظير اتفاقي كه اخيرا در آذربايجانشرقي رخ داده و با يك زلزله ششريشتري بالاي 60درصد از واحدهاي مسكوني تخريب شدند. ستاريان گفت: در اكثر شهرها و روستاهاي كشور اگر زلزله بيايد، بين 60 الي 70درصد واحدهاي مسكوني از بين ميرود.
اين كارشناس مسكن با تاكيد بر اينكه در تهران مقاومسازي واحدها از وضعيت مطلوبتري برخوردار است، بيان كرد: بيش از 45درصد از ساختمانها در تهران پردوام بوده و 55درصد از آنها بيدوام است، البته 55درصد رقم كمي نيست. وي در پايان اظهار كرد: مقاومسازي واحدهاي مسكوني بايد در اولويت قرار گرفته و براي جلوگيري از فجايع جزو برنامههاي اولويتهاي سياستگذاران در اين عرصه قرار گيرد. كارشناسان سايت نوساز، يك سايت تحليلي صنعت ساختمان نيز از همين منظر مينويسند كه كشورمان به لحاظ استقرار روي كره زمين در موقعيتي قرار گرفته كه يكي از فعالترين كمربندهاي زلزلهخيز جهان تحت عنوان «آلپ هيماليا» از آن ميگذرد. اين موقعيت خاص در طول تاريخ، ايران را همزيست با زلزلههاي متعدد و با شدتهاي متفاوتي قرار داده است. وقوع حدود 3500 زلزله در طول 10 سال (از بهمن 89 تا بهمن 90) مويد اين همزيستي است. اين ارقام در واقع نشان ميدهد كه شايد ايران بيش از هر كشور ديگري به صنعت نوين ساختمان نياز داشته باشد اما در شرايطي قرار دارد كه از اين منظر گرهاي بزرگ را تجربه ميكند. بر اساس آمار موجود به طور ميانگين هر سال يك زلزله بزرگ و هر 10 سال يك زلزله با بزرگي 7 درجه در مقياس ريشتر به بالا حاصل اين همزيستي است. كارشناسان سايت نوساز با اشاره به اين آمار ميپرسند:«تا چه اندازه اين همزيستي منجر به توجه، درك و حساسيت و اهميت موضوع و نهايتا آمادگي علمي، مديريتي، اجتماعي، فرهنگي و اجرايي شده است؟»
در حاليكه ايران يكدرصد از جمعيت دنيا را در خود جاي داده اما تلفات جاني ناشي از اين حوادث ششدرصد كل تلفات جهان است. در حال حاضر 76درصد شهرهاي بزرگ و متوسط كشور و عمده مناطق روستايي روي پهنههايي با خطر زلزله بالا قرار گرفتهاند. از مجموع حدود 68هزار نقطه روستايي كشور بيش از 2/3ميليون واحد مسكوني از مصالح غيرپايدار و بيدوام ساخته شدهاند. در سطح شهرهاي كشور نيز بالغ بر 8/2ميليون واحد مسكوني موجود ناپايدار و غيرمقاوم در برابر زلزله هستند.
به ديگر سخن از مجموع بيش از 13ميليون واحد مسكوني شهري و روستايي كشور حدود ششميليون واحد غيرمقاوم و ناپايدار در برابر زلزله هستند. البته نبايد فراموش كرد كه تعدادي از زلزلههاي ايران صنعت ساختمان را تا حد زيادي دگرگون كرده است. زلزله رودبار و منجيل منجر به تدوين آييننامه طرح ساختمانها در برابر زلزله شد كه امروز به آييننامه 2800 معروف است و نهايتا زلزله بم زمينه اجباري شدن مقررات ملي ساختمان در سراسر پهنه كشور به همراه تدوين سياستهاي كلي مقابله با حوادث بهويژه زلزله را فراهم كرد. اما با اين وجود هنوز نميتوان با قاطعيت گفت كه جريان ساختوساز در ايران براساس اصول مهندسي حركت ميكند يا مسوولان دولتي برنامهاي جامع را براي برطرف كردن بافتهاي فرسوده در دست اجرا دارند. اكنون بهطور متوسط بالغ بر دوهزار واحد مسكوني جديد روزانه در كشور احداث ميشود، به مفهوم ديگر هر 10 روز معادل ساخت شهري در حد بم در كشور ساخته ميشود. اما آيا ميتوان با خيالي آسوده گفت كه ديگر دست سياه زلزله از جان شهروندان دور شده است؟