مردمسالاری: وسط خروارها آوار گير افتادهام، دستم به جايي بند نيست، خدا را از اعماق قلبم صدا ميزنم، آخر چه کار ميتوانم بکنم، هرچه آوارها را با دستانم برميدارم به او نميرسم، اشکهايم و خاک و آواري که همه جا را فراگرفته، چشمانم را تار کرده، دستانم حس ندارند اما با تما قدرت به کندن ادامه ميدهم، ميدانم همين جاست. صداي کودکم را ميشنوم، او مرا صدا ميزند، همين جاست ميدانم خدايا کمکم کن، رسيدم در اتاق خراب شدهاش پيدايش کردم، عروسکش در کنارش افتاده بود، صورتش غرق خاک و خون، با دستان خسته و خونين او را بيرون کشيدم، اما ديگر خيلي دير شده بود، او را در آغوش کشيدم، فرياد زدم، غرق بوسهاش کردم از خدا التماس کردم اما او جوابم را نميداد. آوارها و زلزله بي رحم بودند و تو بي رحم تر از همه دنيا، تو که آنقدر از انسانيت و معنويت دور بودي که تنها براي سود خود و يک مشت اسکناس بي ارزش خانهاي ساختي از آجرهاي پوشالي، نديدي چگونه کودکم جلوي چشمانم زير آوارهاي خاک خفه ميشد و تو با قسط ووام و بهرههاي بي ارزش که از من و امثال من گرفته بودي سرخوش بودي و من عمري اين خاکها را از عزاي عزيزان بر سر خواهم ريخت. آري اين تنها يک نمونه از درد و رنج داغديدگان و آوارگان زلزله است، چه زلزلههاي قبلي و چه زلزلههايي که خداي ناکرده خواهند آمد. درد و رنج بيگناهاني که بايد در اثر غفلت و بي مسووليتي پيمانکاران و مسوولين مربوطه بسوزند و بسازند و دم نزنند. آري حوادث اين چنيني غيرمترقبه است اما ديگر سخن صد سال پيش و خانههاي گلي نيست، ديگر بايد از خواب زمستاني بيدار شويم، پس اين همه پيشرفت و انرژي هستهاي به چه کار ما ميآيد، کداميک در راه حفظ جان و مال هموطنان صرف خواهد شد. بايد پيشگيري کرد، وگرنه هيچ چيز نميتواند جاي خالي حتي يکي از هم ميهنان، که هر کدام پدر، مادر، فرزند يا خواهر و برادري بودهاند را پر کند. عدم پيشگيري از وقوع فجايعي اين چنيني، عدم توجه به چگونگي شهرسازي، مقاوم ساختن سازهها و بازسازي و مقاوم کردن بناهاي قديمي، دادن مجوز به سازندههاي سود جو و عدم نظارت کافي به درست ساختن و مقاوم ساختن بناها و تاسيسات شهري همه و همه از مواردي است که بايد جدي گرفته شود تا در آينده براي مردم و مسوولين باعث افسوس و حسرت نشود. وحال بعد از وقوع فاجعه و زلزله اخير در آذربايجان شرقي که حدود 300 کشته و 4500 مصدوم بر جاي گذاشته، مصدوميني که نياز مبرم به گروههاي خوني، غذا و دارو دارند و آوارگاني که به چادر و آب سالم نياز دارند، بايد در امدادرساني به آنها تسريع داشت، چرا که هر تاخير تنها افسوس و پشيماني باقي خواهد گذاشت. بايد به ياري هم ميهنان شتافت چه در تامين نيازهاي مادي. چه همدردي و کم کردن درد و رنج روحي و غم از دست رفتن عزيزان. بايد درس عبرت گرفت و از وقوع فجايع دردناک تا حد امکان در آينده پيشگيري کرد.