سایت الف: چند سال قبل که پس از گذراندن هفت خان رستم موفق شدم به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه پیداکنم، بعد از چند وقت متوجه یه نکته ای شدم که خیلی من را ناراحت کرد، به طوری که الان هم هروقت به اون قضیه فکر میکنم آزرده خاطر میشم. یادم میاد اکثر بچه هایی که تو رشته حقوق قبول شده بودند رتبه های دو رقمی داشتند.
ولی این وسط یکی از بچه ها بود که بین بچه ها خیلی انگشت نما شده بود.این بنده خدا با رتبه حدودا 900 در رشته حقوق یکی از شهرهای دورافتاده جنوب کشور قبول شده بود و بخاطر اینکه پدرش از اعضای هیأت علمی دانشگاه بود، تونسته بود پسرش را به بهترین دانشگاه ایران منتقل کنه. اون هم در همون ترم اول و بدون هیچ وقفه ای.
هر چقدر که فکر میکردم نمیتونستم خودم را توجیه کنم که چه علتی میتونه مبنای این تبعیض بوده باشه.از یک طرف به سیاست های کلان سازمان سنجش نگاه میکردم و میدیدم که هر قانونی که وضع میکنن سعی میکنن عدالت را داخلش رعایت کنن. مثلا قانون سهمیه بندی 3 گانه مناطق. این قانون باعث میشه افرادی که مثلا در تهران و با امکانات خوب درس خوندند با یک فرد روستایی که امکانات خاصی نداشته رقابت نکنند. یا امتیاز افراد جانباز و ایثار گر. بالاخره کسی که بخاطر مردم کشورش داوطلبانه رفته مقابل دشمن جنگیده و در این راه آسیب دیده قاعدا باید یه تفاوتی با بقیه داشته باشه. چر که عدالت هم به معنای برابری نیست بلکه به این معناست که هرچیزی جای خودش قرار بگیره و با همه رفتار متناسب خودشن بشه.
اما فرزندان هیأت علمی چرا باید از این قانون تبعیض آمیز استفاده کنند. اعضای هیأت علمی ها عموما افرادی هستند که فرزندان خود را تقریبا در بهترین شرایط فرهنگی و ایضا اقتصادی بزرگ میکنند. فرزندان آنها به بهترین مدارس شهر فرستاده میشوند و از کودکی در بهترین سطح، تحت تعلیم قرار میگیرند. در عین حال پس از برگزاری آزمون این امکان به آنها داده میشود که در صورتی که رتبه مطلوب خود را به دست نیاوردند، بتوانند با انتخاب یک دانشگاه ضعیف و دور افتاده، بلافاصله پس از قبولی به دانشگاه های برتر ایران راه پیدا کنند.
برخی از قوانینی که امروزه در کشور پیاده میشود، میراث ده ها سال گذشته است که حتی ممکن است برخی از آنان هیچ مبنای علمی و منطقی نیز نداشته باشند. امتیاز ویژه اعضای هیات علمی یکی از مصادیق این کلام است که به نظر میرسد از یک جهل انباشته شده رنج میبرد و مبنای منطقی خاصی نیز ندارد. به همین دلیل نیازمند یک خانه تکانی اساسی در این زمینه است.
در اوایل دهه 1380، یکی از دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان با ارایه دادخواستی به دیوان عدالت اداری خواستار لغو امتیازات تبعیض آمیز برای فرزندان هیات علمی برای ورود به دانشگاهها شد که سرانجام در 23 اردیبهشت ماه سال 82 ، دیوان عدالت اداری مصوبات تبعیض آمیز فوق را باطل اعلام کرد، اما با وجود رای قطعی دیوان، این مصوبات ناعادلانه همچنان اجرا می شود.
با توجه به این که حذف چنین قانون جزئی، نیاز به هیچ هزینه یا اقدام خاصی ندارد، به نظر میرسد مسئولین ذیربط و بویژه نمایندگان مجلس لازم است تا با اقدامی سریع این قانون تبعیض آمیز را حذف کنند.