روزنامه جوان: نمايش فيلمهاي كلوپي در اتوبوسهاي بين شهري چند سالي است كه باب شده؛ فيلمهايي كه با قيمت پايين به رانندگان اتوبوس فروخته ميشود آنها هم براي مسافران و گذران وقت در اتوبوس حين مسير راه ميگذارند تا با ديدن آنها بعد مسافت و خستگي راه تا حدودي كمتر بهنظر بيايد.
به اين ترتيب اتوبوسها هم به جرگه رسانهها وارد ميشوند كه هدفشان تنها سرگرم كردن مسافران خود است، البته شايد هم بيشترمجبورند تا فيلم بخرند و در اتوبوس بگذارند چون تقريباً نمايش فيلم در اتوبوس يك عرف شده و جزو انتظارات مسافران از شركتهاي تعاوني و امتياز اتوبوس بين شهري محسوب ميشود.
وقتي افراد بالاجبار دريك مسافرت طولاني پاي فيلمهاي كلوپي مينشينند و گريزي هم از نديدن آن ندارند، در اين ميان چند مسئله روشن ميشود و آن اينكه فيلمهاي اتوبوسي چندان محتوايي ندارند و عمدتاً از دسته فيلمهاي تجاري و سفارشي هستند تا هنري كه به سفارش شركتهاي خصوصي يا بانكها ساخته ميشوند، به همين خاطرهم سطح محتوايي بسيار پاييني دارند.
شايد بتوان گفت فيلمهايي كه در اتوبوسها به نمايش درميآيند بيشتر براي دستگرمي بازيگران شيفته نام و كارگردانان جوان است؛ فيلمهايي كه طنزهاي سخيف و خستهكننده يا درامهاي شعاري و نخنماشده دارند كه بعضاً چون اغلب مسافران جوان و مجرد هستند پخش برخي فيلمهاي اتوبوسي مناسب نيستند.
به نظرميرسد درسايه فعاليتهاي فرهنگي و بعضاً كمكاريها درعرصه فرهنگ اين قسمت يعني فيلمهاي كلوپي دراتوبوسها تقريباً ناديده گرفته شده و ازنگاه مسئولان دورمانده است، علت آن هم روشن است، به دليل اينكه مخاطبان اتوبوسي و مسافران به نسبت سينما و تلويزيون كمتر هستند و چون براي سرگرمي در طول مسير مسافران ميباشند زياد حساسيت روي آنها نيست و تاكنون هيچ نظارت كارشناسي بر اين مسئله مهم فرهنگي و رسانهاي صورت نگرفته است، از طرفي چون نظارت روي فيلمهاي سينما و تلويزيون بهخاطر مخاطبان بسيار آن و چشمان تيزبين منتقدان شديد است عليالظاهر كسي كاري به فيلمهاي اتوبوسي ندارد، لذا همين كه روي فيلمها مهر تأييديه وزارت ارشاد خورده باشد كه در ابتداي پخش فيلم هم نشان داده ميشود همين كفايت ميكند كه فيلم مجوز پخش بگيرد، درحاليكه عمده فيلمهاي اتوبوسي و بين راهي بهخصوص مسيرهاي طولاني كه گاه چندين فيلم پشت سرهم جهت پخش گذاشته ميشود، به لحاظ محتوايي ناجور و نامناسب هستند ومسافران در محدوده بسته اتوبوس ناچاربه ديدن آن ميباشند، هرچند به نسبت قبل كه مسافران مجبور بودند آهنگهاي خوانندههاي فراري را تا رسيدن به مقصد مانند يك زنداني بشنوند، شرايط بهتري ايجاد شده است ولي هنوز نياز به فرهنگسازي داريم زيرا پتانسيل بالايي درفضاي اتوبوسها وجود دارد كه ميتوان به خوبي از آن بهره برد ولي اين مسئله فرهنگي دست كم گرفته شده است و هيچ فيلتر خاصي براي سطحبندي فيلمها يا ممانعت از پخش فيلمهاي باكيفيت پايين و نازل دراتوبوسها وجود ندارد، حتي گاهي يك فيلم تا چندين ماه در اتوبوسي به نمايش درميآيد كه نشاندهنده نبود برنامهريزي دراين عرصه است.
جاي تعجب اينجاست كهمتأسفانه فيلمهاي زيادي داريم كه اصلاً قابل پخش نيستند. وقتي بنياد فارابي در سال ۱۰۰ فيلم ميسازد كه ۸۰ فيلم آن هيچ وقت به نمايش درنميآيد و به قول معروف روي طاقچه دست نخورده ميمانند و خاك ميخورد (نماد كامل حيف وميل كردن بيتالمال و نبود نظارت در صنعت فرهنگ) بدون شك هيچ انتظاري از مسئولان امر در توليد و ارائه فيلمهاي كلوپي در اتوبوسها نبايد داشت.
عدم نظارت وزارت ارشاد بر فيلمهاي كلوپي كه به وفور در اتوبوسها توزيع و پخش ميشوند باعث شده تا بخش اعظمي از فضاي مناسب فرهنگي هرز برود؛ فيلمهايي كه مسافران بهخاطر برهه زماني و مكاني مجبورند ببينند و خود ميتوانند حامل پيامهايي مهم و بزرگ باشند، صحنههاي دوستي دختر و پسر در اين فيلمها عشقهاي مثلثي و مربعي و طنزهاي سخيف در فيلمهاي كلوپي اتوبوسي زياد ديده ميشود، بنابراين بايد از فضاي اتوبوسي براي پخش فيلم استفاده مطلوبي برد و اجازه نداد تا در اثر اهمالورزي و كمكاري بهترين ساعاتي كه افراد مخاطب هستند مصروف به فيلمهاي نازل و بيكيفيت شود.