این روزها در کهگیلویه و بویراحمد طلاق پایان تلخ قصه ای است که کسی نگران آمار رو به رشد و بی سابقه اش نیست.
به گزارش مهر افزایش آمار طلاق زنگهایی است که برای ما به صدا درآمده اما ما خود را به نشنیدن می زنیم.
بر اساس آمار سایت سازمان ثبت احوال استان در سال گذشته یک هزار و 21 واقعه طلاق در استان بوقوع پیوسته و این در حالی است که میزان طلاق در سال 89 تعداد 834 و در سال 88 تعداد 676 مورد بوده است.
اگر چه میزان طلاق در سال گذشته نسبت به سال ماقبل آن حدود 25 درصد رشد داشته اما در همین مدت ازدواج رشد بسیار اندکی داشته به طوریکه از هشت هزار و 575 در سال 89 به هشت هزار و 819 در سال 90 رسیده است.
افزایش طلاق در روستاها
اما نگران کننده تر آن است که طی سالهای 88 تا 90 میزان طلاق در مناطق روستایی این استان از 320 مورد به 394 مورد رسیده است.
با این حال از مجموع یک هزار و 21 طلاق ثبت شده در استان، بیشترین فراوانی طلاق در مردان در سنین 20 تا 34 و در زنان در سنین 20 تا 29 سال بوده است.
همچنین بر اساس بررسی های آماری بیشترین طلاق های صورت گرفته در این استان در سالهای اولیه ازدواج به وقوع پیوسته است.
اما به راستی چرا آمار طلاق در استانی که روزگاری کمترین درصد طلاق را به خود اختصاص داده بود در حال افزایش است.
وقتی هویت ایلی رنگ می بازد
روزگاری که به قول کهن سالان این دیار سالی یک طلاق هم در این استان نبود و دختران ایل با لباس سفید می رفتند و با کفن سفید برمی گشتند اما حالا چه زود همه چیز رنگ می بازد.
اکنون جامعه ایلی جامه گشاد مدرنیته بر تن کرده و در شهرها و روستاها ساکن شده و در این بین هویت ایلی خود را از دست رفته می یابد.
اگر تا سال 75 کهگیلویه و بویراحمد در میان استانهای کشور کمترین نرخ طلاق را داشت اما اینک به میانه های جدول صعود کرده و اینگار این کسی را یارای مقابله با رشد این واقعه نامیمون نیست.
با این حال طلاق به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی تأثیرات منفی عمیقی را بر خانواده و کل جامعه بر جای میگذارد و هزینههای مادی و معنوی زیادی را بر اجتماع تحمیل میکند.
طلاق مانند هر پدیده ی دیگر اجتماعى داراى ریشه هاى مختلفى است که بدون بررسى دقیق ریشه هایش مقابله و جلوگیرى از آن بسیار مشکل است.
بیکاری و اعتیاد مهمترین ریشه های طلاق
یک مشاور خانواده گفت: بیکاری، اعتیاد به مواد مخدر، فقر اقتصادی، مهاجرت، اختلافات طبقاتی و رویای به دست آوردن زندگی بهتر از عواملی است که فشارهای روانی زیادی را بر زندگی مشترک زن و مرد وارد می کنند.
زینب حسینی افزود: گاهی نبود تفاهم و شناخت زوج ها از یکدیگر، باعث می شود زندگی مشترک زن و مرد حتی با داشتن فرزند و زندگی مناسب به جدایی می انجامد که این مساله نیز بر آسیب های اجتماعی می افزاید.
وی بیان کرد: عدم تعهد زوجین، ناآگاهی از مهارت های زندگی پیش از ازدواج، افزایش سطح توقعات زوجین، دخالت های اطرافیان و اعتیاد و بیکاری از دلایل روند افزایشی طلاق در این استان است.
حسسنی اظهار داشت: مراجعه به مراکز مشاوره ای ازدواج و مشورت جوانان با خانواده ها راهکارهای مناسب برای جلوگیری از افزایش طلاق در استان است.
بیشترین طلاق در سالهای اول زندگی
یک مشاور حقوقی نیز گفت: 60 درصد کسانی که برای طلاق به مشاور حقوقی مراجعه می کنند در دوران عقد خود هستند و هنوز وارد زندگی مشترک نشده اند.
علیرضا امیدی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: ریشه یابی علل مراجعه اکثر این افراد نشان می دهد که دلیل اصلی مراجعه و درخواست طلاق عدم تعهد و وفاداری زوجین بوده است.
وی بیان داشت: در این خصوص بیشتر طلاقها به صورت توافقی و رضایت طرفین صورت می گیرد.
وی با بیان اینکه ریشه بیشتر این مشکلات به نحوه آشنایی زوجین با یکدیگر برمی گردد، گفت: احساسات زودگذر و نادرست، دوستیهای خارج از حریم عرف و شرع که سرانجام به ازدواج می رسند معمولا پایان خوبی ندارند.
امیدی افزایش اعتیاد را یکی دیگر از دلایل افزایش طلاقها در استان عنوان کرد و بیان داشت: مشکل اعتیاد فرد، زندگی را برای زوج مقابل سخت و طاقت فرسا کرده تا جایی که برای فرار از این مشکل، طلاق را انتخاب می کند.
وی با بیان اینکه متاسفانه بسیاری از زوجین برای نگه داشتن زندگی خود تلاشی نمی کنند، افزود: در این میان دخالتهاى بیجاى اقوام و بستگان و آشنایان در زندگى خصوصى زوج های جوان و مخصوصا در اختلافات آنها، بی تاثیر نیست.
به نظر می رسد برای حل معضل طلاق در این استان ابتدا باید واقعیت رشد نگران کننده طلاق را پذیرفت و به دنبال پنهان کردن آن نبود زیرا پنهان کردن زخم باعث می شود که چرکین شود و روزی سرباز کند و آن روز هیچ طبیب حاذقی را توان درمان آن نباشد.
در این راستا دستگاههای فرهنگی وظیفه ای فراتر از دیگران دارند که باید با فرهنگسازی ازدواج صحیح، اجازه ریشه دواندن طلاق در جامعه را ندهند.