سایت بازتاب امروز در تهران: پس از دو دور مذاکرات تقریبا بدون نتیجه در استانبول و بغداد، سومین و حساسترین دور مذاکرات هسته ای میان ایران و 5+1 در مسکو برگزار خواهد شد.
از ابتدا مشخص بود که در استانبول و بغداد قرار نیست توافق خاصی حاصل شود. چرا که ترکیه و عراق دو کشوری بودند که اولی با تمایل دولت و دومی با نظر مقامات عالی نظام به عنوان میزبان مذاکرات به طرف مقابل پیشنهاد شدند و عملا نقشی در پرونده هسته ای ایران ندارند، اما در مقابل روسیه مهمترین بازیگر حامی ایران در پرونده هسته ای، مسکو را فینال و آخرین فرصت دیپلماسی برای حل مساله ایران می داند که آن را نباید به آسانی از دست داد.
پیش از وارد شدن به تحلیل مذاکرات مسکو، اشاره به نکته ای لازم است که برخلاف تحلیل رایج در برخی سطوح ارشد نظام که گذشت زمان و اتلاف وقت را یکی از امتیازات ایران در مذاکرات با غرب می دانند، باید یادآور شد معادلات در پرونده هسته ای ایران به گونه ای رقم می خورد که زمان به زیان ایران و به سود غرب در جریان است، چرا که برای غرب در شرایط فعلی پروژه سوریه در اولویت نخست است و آمریکا و اروپا بدون حل کردن مساله سوریه و سقوط اسد نمی توانند با خاطری آسوده موضوع ایران را در دستور کار قرار دهند.
از سوی دیگر فراهم کردن زمینه مناسب در افکار عمومی جهان برای ضرورت برخورد با ایران، نیازمند طی کردن مسیری خسته کننده و اثبات ادعای آنان مبنی بر لجاجت ایران در برابر زبان نرم دیپلماسی است که موجب می شود جهانیان به استفاده از زبان زور و برخورد سخت با ایران رضایت دهند و این مسیر قانع کردن افکار عمومی برای برخورد با ایران نیز از مذاکرات خسته کننده وبی حاصل می گذرد.
بنابراین از دو سو زمان به زیان ایران در جریان است و اگر مذاکرات مسکو شکست بخورد و در این فاصله یعنی تابستان 91 ، حکومت اسد سقوط کند، زمینه برای برخورد با ایران پس از پاییز و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا فراهم می گردد.
از سوی دیگر فاصله فعلی میان انتظارات غرب و آمادگی ایران برای واگذاری امتیازات نیز آنچنان زیاد است که موفقیت مذاکرات به چرخش راهبردی در سیاست ایران وابسته است.
کف انتظارات بیان شده از سوی غرب، توقف غنی سازی 20 درصد، تحویل اورانیوم غنی شده و تعطیلی مرکز فردو است و در مقابل هیچ تضمینی برای لغو تحریمها به ایران داده نشده است. حتی در صورت توقف کامل غنی سازی نیز تضمینی وجود ندارد که تحریم های شورای امنیت علیه ایران لغو شود و شرط های دیگری نظیر تحویل کل سانتریفیوژها و نابودی موشکهای بالستیک گذاشته نشود.
بنابراین، مذاکرات مسکو دارای دو لبه تیز قیچی است که از یک سو شکست آن آشکارا به زیان ایران است و از سوی دیگر موافقت با تمامی خواسته های غرب برای موفق کردن مذاکرات نیز پا نهادن در سرازیری خلع سلاح است که دولت عراق در مذاکرات سال 2002 خود با غرب پذیرفت.
شیوه تصمیم گیری و هدایت مذاکرات هسته ای در ایران به گونه ای است که انتظار داشتن چرخشی غیرمنتظره در مواضع ایران بعید به نظر می رسد و از این رو نقش روسیه برای کاهش میان کف مطالبات غرب و سقف امتیازات قابل واگذاری ایران، حساس به نظر می رسد و سفر لاواروف، وزیر خارجه روسیه به تهران و ملاقات با مقامات ارشد نظام دقیقا در همین راستا انجام شده است.