جوان آنلاین: پيامبر اسلام (ص) حديث شگفتانگيزي دارند و ميفرمايند: «واي بر امتي كه ميپوشد آنچه را كه خود نبافته است!»
حالا بياييد به ايران امروز. صدها ميليون دلار واردات انواع پوشاك و دهها برابر آن ورود قاچاق اين كالاها و در مقابل سرگذشت تلخ واحدهاي نساجي و صنعت پوشاك مملكت كه بيتعارف بسياري در مرز فنا و انهدام كاملند.
دو سه دهه پيش از اين، صنعت نساجي و پوشاك تركيه، بسيار عقبتر از ما بود. امروز آنها ۲۰ ميليارد دلار در سال پوشاك صادر ميكنند و بنا دارند تا يك و نيم دهه ديگر آن را به بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار افزايش دهند، يعني بسيار بيشتر از كل صادرات نفتي ما. ما اما همچنان تماشاگريم. پيشتر كه نرفتهايم، بماند، همان داشتههايمان را نيز با سيل واردات و قاچاق كالا، داريم بر باد ميدهيم.
معلوم نيست با چه منطقي وقتي كالايي به ويژه در بخش نساجي و پوشاك در داخل توليد ميشود، كساني مجوز واردات آن را ميدهند؟ چرا بر اين واردات تعرفههاي سنگين گمركي نميبنديم تا كمر توليدكننده داخلي نشكند و انبوه واحدهاي اين صنعت به مرز ورشكستگي نرسند و كاركنان نساجيها در طلب ماهها حقوق معوقه و وحشت از بيكاري، مقابل وزارتخانهها و ادارات، از سر استيصال، تجمع نكنند؟ باري عين اين حكايت براي بازار ميوه رخ داده است.
ميوه باغدار روي دستش ميماند و ميپوسد و حتي برايش جمع كردن آن به صرفه نيست، لذا محصول را بر شاخهها به امان خدا رها ميكند و به افلاس و ورشكستگي ميافتد. در همان حال انواع ميوه از اقصينقاط دنيا روي پيشخوان ميوهفروشيهاست. چرا؟ اين همه اعتراض شد و تذكر دادند. آيا براي موضوعي به اين سادگي بايد اين همه جار و جنجال كرد تا مديران مربوطه بفهمند بايد جلوي واردات ميوه را بگيرند يا بر آن تعرفه سنگين ببندند؟
فهميدن اين مسئله اينقدر سخت است كه بايد هزاران باغدار و كشاورز نابود شوند تا مسئولان به خود آمده و تازه تصميمي بگيرند؟ تازه باز هم باغداران معترضند و مدعياند هنوز واردات ادامه دارد. چه دستهايي در كار است كه نميتوان دلالان كنهصفت را از اين عرصهها جدا كرد و سرجايشان نشاند.
در اين باب گفتني كم نيست. حكايت عجيب ديگر بحث واردات چادر مشكي است. عجبا و وا اسفا كه ما بزرگترين مصرفكننده و بزرگترين واردكننده چادر مشكي در جهانيم. چطور است كه موشك قارهپيما و ماهواره و ناو غولپيكر و صدها قلم داروي بسيار پيچيده و... را خودمان طي اين ۳۰ سال ساختهايم و هنوز نميتوانيم چادر مشكي براي مصرفكنندگان انبوه داخلي توليد كنيم؟
بنابر گزارش اخير يكي از خبرگزاريها، سالانه سودي معادل يك ميليارد دلار به جيب واردكنندگان و دلالان چادر مشكي سرازير ميشود. بديهي است آنها نگذارند كارخانه توليدي اين محصول در داخل راهاندازي شود زيرا در آن صورت درآمد بادآورده آنان قطع خواهد شد. اما اين مافياي واردات چادر مشكي به كجا وصل است كه توانسته سه دهه تمام جلوي توليد آن را در داخل بگيرد تا همچنان ارز بيزبان مملكت به حلق كرهايها و ژاپنيها ريخته شود و سود يك ميليارد دلاري آن به جيب ايشان؟! آيا اين جماعت مصداق كامل فساد و خيانت اقتصادي نيستند؟!
چرا كسي لااقل در سال توليد ملي، اينها را شناسايي و به مردم معرفي نميكند؟ جالب آنكه بلافاصله پس از بحث توليد داخلي اين محصول، تعرفه واردات آن از ۷۰ به ۲۰ درصد كاهش مييابد؟ الله اكبر! اين كار چه معنايي دارد؟ چرا بايد صنايع نساجي ما رو به نابودي باشند و اينها همچنان واردات پارچه سرلوحه كارشان باشد و كسي كاري به كارشان نداشته باشد، هر وقت هم اراده كنند تعرفهها را به نفع خود كاهش دهند؟ اينها كياند؟
عين اين معضل در بحث واردات عظيم سيگار قاچاق مطرح است. اين حجم از واردات كه در هر بقالي نمونهاش پيدا ميشود، ديگر قاچاق نيست. اينها كياند و از كجا حمايت ميشوند؟!