احداث فاز دوم مجموعه برج میلاد در حالی آغاز شده که این برج در رسیدن به اهداف گردشگری، بازرگانی و مخابراتی پیشبینی شده برای این پروژه ناکام بوده است.
به گزارش پارسینه به نقل از رادیو بینالمللی چین (CRI)، برج میلاد با 435 متر ارتفاع، چهارمين برج بلند تلويزيوني و مخابراتي دنيا شناخته میشود. این برج که در طرح نقشه نهایی آن بخشهایی چون رصدخانه، رستوران گردان و مرکز تجاری دیده میشود، اکنون از برنامههای آرمانی خود فاصله گرفته و تنها به مکانی جدید برای گردشگران و سکویی بلند برای تماشای شهر تبدیل شده است.
فشار تحریمها بر پروژه
تاثیرگذاری تحریمهای غرب علیه ایران بر روند ساخت برج 435 متری میلاد، باعث شد تا در طول پروژه بسیاری از پیمانکاران از آن کنار بکشند. این روند تا جایی ادامه داشت که یکی از بزرگترین پیمانکاران آلمانی به خاطر تحریمها قرارداد را فسخ کرد و حتی پس از سه ماه رایزنی با این شرکت توافقی حاصل نشد. در ادامه این روند شرکت زیمنس آلمان نیز با وجود آن که مبلغ قرارداد را دریافت کرده بود، اما از تحویل تابلوهای برق خودداری میکرد و بخشی از تجهیزات استراتژیکی پروژه هم میبایست از ژاپن تهیه میشد که تحریمها مانع آن شده بود.
گفتوگو با مدیر پروژه
واپسین مدیر پروژه برج میلاد معتقد است که این طرح از ابتدا آغاز خوبی نداشته و به همین علت هنوز با مشکلات متعددی روبهرو است. مهندس رضا میرصادقی، در گفتگو با گزارشگر رادیو بینالمللی چین (CRI) در تهران، با اشاره به این که برج میلاد از معدود پروژههای دنیا است که با وجود تکمیل نشدن طراحی همه بخشهای سازه احداث آن آغاز شد، میگوید: «من دیماه 84 زمانی پروژه را تحویل گرفتم که بعد از گذشت 9 سال، هنوز تنها 39 درصد پیشرفت فیزیکی ثبت شده بود. در شیوه کاری EPC که طرح و اجرا همزمان جلو میرود، وقتی پیشرفت فیزیکی به 20 درصد برسد، طراحی میبایست به مرز 100 درصد نزدیک و یا در حال اتمام باشد، اما وقتی پیشرفت فیزیکی پروژه برج میلاد 37 درصد اعلام شد، تنها 50 درصد طراحی انجام شده بود. به دنبال این رخداد ما متوجه شدیم که برج در بخشهای معماری، سازه و الکتریکال وضعیت نامناسبی دارد و به ناچار بسیاری از طرح و نقشهها را عوض کردیم.»
اهداف فراموش شده
مهندس میرصادقی انگیزه خود از پذیرفتن پروژه طاقتفرسای برج میلاد را اینگونه تشریح میکند: «پیش از آن که پروژه برج را به من بسپارند، یک روز در شانگهای تابلویی را دیدم که برجهای بلند دنیا را نشان میداد. من گفتم که نام برج میلاد در آن فراموش شده، اما یک دوست چینی به من گفت ما معتقدیم این برج قرار نیست ساخته شود و به عنوان یک پروژه مختومه محسوب میشود. در شهر کوالالامپور نیز تابلوی برجهای بلند را بدون ذکر نام برج میلاد دیدم. وقتی علت را پرسیدم، به من گفتند که این برج تکمیل نشده و ارتفاع آن تنها یک عدد خیالی است و ساخته نمیشود زیرا ایرانیها قادر به ساخت آن نیستند. همین که مهندسان خارجی توان ایرانیها را ضعیف میپنداشتند، باعث شد تا با جدیت وارد پروژه برج میلاد شوم.»
دکل آنتن بدون استفاده
هرچند نصب آنتن شبکههای رادیویی و تلویزیونی روی این برج یکی از اهدافی بود که صرف هزینه هنگفت برای احداث آن را توجیه میکرد، اما اکنون با وجود افتتاح پروژه، همچنان از آنتن آن استفاده نمیشود. طبق اظهارات مسوولان شهرداری تهران، در زمان احداث برج رایزنی با سازمان صداوسیما بدون نتیجه پایان یافت، زیرا این سازمان تاکید کرده بود که اگر آنتنهای UHF و VHF را روی دکل برج نصب کند، قطع سیگنال حتی برای چند دقیقه نیز بازتاب جهانی منفی در پی خواهد داشت و بنابراین میبایست مدیریت آن بخش از برج در اختیار صداوسیما قرار گیرد. از سوی دیگر شهرداری تهران که مالک برج است، وقتی متوجه شد شرکت مخابرات ایران نیز تقاضای مشابهی دارد، از ادامه رازنیها صرفنظر کرد. با وجود آن که تیم فنی برج میلاد در همان زمان راهکاری مفید را برای تعامل میان صداوسیما، مخابرات و شهرداری تدوین و ارائه کرده، اما این طرح هنوز عملی نشده است. از سوی دیگر دهها واحد تجاری در بخش پایین برج در نظر گرفته شده که با وجود اعلام آمادگی برندهای معروف حاضر در ایران، هنوز خالی است و به اجاره نرفته است.
توقف زندگی مدیر پروژه
مهندس رضا میرصادقی در ادامه گفتگو با گزارشگر رادیو بینالمللی چین (CRI) در تهران، با اشاره به این که فشار عصبی ناشی از سنگینی کار یکبار جان او را گرفت، توضیح میدهد: « گاهی مدیر باید به صورت آنی تصمیم بگیرد، اما قوانین مدیریتی دولتی اجازه این کار را به فرد نمیدهد. من به ناچار چندین مرتبه بدون اطلاع هیئتمدیره برای خرید از شرکتهای خارجی اقدام کردم که ریسک بزرگی بود و پس از اتمام آن بقیه مدیران را در اطلاع قرار دادم تا در عمل انجام شده قرار گیرند. من همزمان با افزایش فشار کاری و عصبی حاکم بر پروژه، تنگی نفس گرفتم. یک روز به توصیه پزشک برای انجام تست ورزش به یک کلینیک قلب مراجعه کردم. هنگامی که روی تردمیل بودم، دچار ایست قلبی شدم و حدود دو دقیقه از دنیا رفتم. یک پزشک جراح که بر بالین من بود، به دنبال بینتیجه بود اثر شوک الکتریکی تصمیم گرفت دندههای من را بشکند و قلب را با دست ماساژ دهد که ناگهان با آخرین ضربه شوک به زندگی بازگشتم.»
هرچند ماجرای سکته مدیر پروژه برج میلاد در رسانهها اعلام نشد و شهرداری تهران نیز در مقابل آن سکوت اختیار کرد، اما مهندس میرصادقی با بیان این که برج در زمان افتتاح بدهیهای بالایی داشت و غیبت او میتوانست با نارضایتی پیمانکاران مواجه شود، میگوید: «چند شرکت پیمانکار با اتکا به اعتماد من وارد پروژه شده بودند و با آن که پس از سکته نیمی از بدنم بیحس بود، باز هم برای رسیدگی به امور روزی چند ساعت در دفتر کارم حضور داشتم تا مشکلی پیش نیاید. در آن زمان 80 درصد از بدهیها را پرداخت کردم و نامه استغفای خود به علت بیماری را برای هیئت مدیره فرستادم. از سوی دیگر احداث برج نیز تکمیل شده بود و باید تحویل شرکت بهرهبردار میشد.»
این اظهارات مهندس میرصادقی در حالی مطرح میشود که او آسیبدیدگی و بیماری خود را نیز مانعی برای توقف فعالیت در پروژه نشناخت و تاکید میکند: «زمانی که دفتر کارم را به یک کانکس منتقل کردم و سخت فعالیت داشتیم، مینیسک پایم پاره شد. من فرصت عمل جراحی را نداشتم، زیرا سه هفته باید استراحت میکردم. در نهایت وقتی مراسم افتتاحیه برج ساعت 23 به پایان رسید، سه ساعت بعد در فرودگاه بینالمللی تهران بودم تا برای عمل جراحی پایم که وضعیت خطرناکی داشت، به خارج از کشور سفر کنم.»
برجی که تنها نماد است
پیشنهاد ساخت یک برج و تالار نمادین برای شهر تهران در سال ۱۳۷۰ و دوران ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی مطرح شد. از سوی دیگر احداث این پروژه به علت دشواری کار و پرهزینه بودن آن در طی سالها با کندی پیش رفت به طوری که تا سال 84 که انتشار یک دروغ آوریل جنجال ایجاد کرد، این پروژه برای بسیاری از مردم ایران و رسانههای جهان ناشناخته مانده بود.
از سوی دیگر با وجود آن که مدیران سنتی ایرانی برج میدان آزادی را به عنوان نماد ایران میشناسند و اصرار دارند که برج میلاد میبایست تنها نماد تهران باشد، اما در سال 2011 بازی رایانهای «Battlefield 3» که در سناریوی آن ارتش ایالات متحده آمریکا به خاک ایران حمله میکند، با نمایش دادن برج میلاد این سازه را به عنوان نماد جدید ایران پذیرفته و به جهان معرفی کرده است. به بیان دیگر، برج میلاد با وجود صرف هزینههای کلان برای ساخت آن برنامه تبلیغاتی موثری نداشته و فقط دروغ آوریل و یک بازی رایانهای آن را در ایران و جهان مشهور کرده است.
با وجود صرف هزینهای گزاف از محل عوارضهای پرداخت شده شهروندان تهرانی تغذیه میشود، امروز برج میلاد تهران کاربری تجاری و مخابراتی خود را کنار گذاشته و به یک دیدهبان بلند تبدیل شده است. برجی که با همین کاربری میتوانست از جنس آهن و روی کوه ساخته شود تا شهروندان هنگام مشاهده آن نسبت به مالیاتی که پرداخت میکنند، بیاعتماد و ناامید نباشند.
اکنون برج میلاد تهران با فروش بلیت بازدید، اجاره فضاهای تبلیغاتی، رستوران و غرفههای صنایعدستی و همچنین برگزاری کنسرت و همایش در سالن اجتماعات مجموعه یادمان تهران هزینههای خود را تامین میکند و مشخص نیست تا چه زمانی میتواند به این وضعیت ادامه دهد.