ملت آنلاین: كوتاه و ناراحتكننده بود. جليل شهناز و احمد ابراهيمي در بستر بيمارياند. همين يك جمله كافي بود تا با خبر بيماري اين دو پيشكسوت غم سراسر وجود را بگيرد. صداي تار جليل شهناز و آواز احمد ابراهيمي دايم در گوشمان زمزمه ميشود. آنهايي كه با پنجه و حنجره، خاطرههايي براي نسل امروز ساختهاند كه از ذهن پاك نميشود. آنهايي كه هزاران شاگرد را مستقيم و غير مستقيم تربيت كردهاند و شناسنامه ساز و آواز ايراناند. آنهايي كه امروز موسيقي را به ديروزش پيوند دادهاند.
گفت و گوی «ملت ما» با پیرنیاکان، سریر و ساکت
زنگ آواز ؛ شهناز شهنواز
چهار روز پيش استاد جليل شهناز نوازنده برجسته تار در بيمارستان آراد بستري شد و دو روز پيش نيز احمد ابراهيمي، استاد آواز ايراني كه دهه نهم عمر خود را سپري ميكند در بيمارستان بستري و تحت مراقبتهاي ويژه قرار گرفته است. محمد سرير با اشاره به شخصيت ارزشمند احمد ابراهيمي ميگويد: دهه 20 و بعد از تاسيس راديو موقعيتي بود كه نشر موسيقي و انتقال نغمهها به عموم مردم يك وسيله جديدي را به دست آورد و مردم ميتوانستند علاوه بر ديدار با هنرمندان، به شكل ديگري با موسيقي ارتباط برقرار كنند. از جمله كساني كه فعاليتشان را در اين دهه شروع كرد، احمد ابراهيمي بود.
رئيس هيئتمديره خانه موسيقي افزود: او علاوه بر آشنايياش با رديف موسيقي ايراني، اين توانايي را داشت كه با گروههاي همنوازي هم كار كند. او در دهه 30 علاوه بر راديو با گروههايي در وزارت فرهنگ و هنر برنامه اجرا ميكرد و بازمانده نسلي است كه موسيقي ايراني را با اساتيد آن دوره مانند غلامحسين بنان و ابوالحسن صبا تجربه و كار كرده است و شناخت گستردهاي از موسيقي دورههاي گذشته دارد.
وي با اشاره به اهميت توجه و تمركز بر شخصيت اين هنرمند پيشكسوت تاكيد كرد: حضور اين هنرمند غنيمتي است تا بشود از دانش و تجربهاش استفاده كرد؛ چون او حلقه پيوندي با گذشته است و ميتواند اين دانش و تجربيات را منتقل كند. حميدرضا نوربخش هم درباره احمد ابراهيمي گفت: حدود 25 سال پيش كه من در منزل استاد محمد موسوي بودم، او آوازي همراه با ني برايم گذاشت كه من بسيار از آن لذت بردم.
اما آن زمان من بهخاطر كم بودن سنم هنوز نامي از استاد احمد ابراهيمي نشنيده بودم، اما چند سال بعد افتخار آشنايي با او را پيدا كردم و از آن سال به بعد پيگير آثار او بودم و هرچه را كه پيدا ميكردم، ميشنيدم. اين خواننده جوان و توانا افزود: صداي استاد احمد ابراهيمي هميشه حكايت از صفا، خلوص و پاكي شخصيت ممتاز او دارد. يادم ميآيد يك روز به من تلفن زدند او يكي از آوازهاي افشاري مرا در سالهاي 69 شنيده بود ، از آن بسيار تعريف كرد و بسيار من شرمنده شدم كه چقدر اين استاد بزرگواري دارد كه به يك خواننده جوان لطف و محبت داشته است.
وي افزود: متاسفانه اين ويژگيهاي اخلاقي در نسل جديد ما كمرنگ شده و بايد به اين ويژگيها توجه كرد و در چنين مراسمیهايي درباره آن سخن گفت تا همگان بدانند كه بزرگان چگونه رفتار ميكردند. نوربخش بيان كرد: استاد احمد ابراهيمي اشراف ويژهاي به حوزه شعر و ادب دارند و محفوظات شعري او بسيار است و ظرايف مثالزدني فراواني دارد.
دل بردی از من به یغما .....
احمد ابراهيمي، رديفدان و مدرس آواز و خواننده پيشكسوت در سال 1305 در اورامانات كردستان متولد شد. اكثر اعضاي خانواده او دستي در موسيقي داشتند و همين امر سبب شد تا او هم با تشويق خانواده به سراغ موسيقي و يادگيري اين هنر برود. ابراهيمي بيش از دوازده سال نداشت كه به تهران نقل مكان كرد.
در سال 1327 با توجه به صداي خوشي كه داشت با استادان بزرگ موسيقي ايران نظير ابوالحسن صبا، مرتضي محجوبي، حسين تهراني، غلامحسين بنان، اديب خوانساري آشنا و از محضر همگي اين بزرگان موسيقي ايران بهرهمند شد. پس از پنج سال كه تحت تعليم آنان قرار ميگيرد نخستين برنامه راديويي خود را با محمود ذوالفنون در راديو تهران اجرا كرد كه با تشويق و استقبال مردم روبهرو شد.
ابراهيمي پس از يك سال اجراي برنامههاي مختلف موسيقي در راديو، به سال 1333 به اركستر مرتضيخان محجوبي، استاد پيانو كه با همكاري محمد ميرنقيبي اداره ميشد، راه مييابد و شكوفايي هنري وي از همين زمان آغاز ميشود. همكاري او تا سال 1335 با اين اركستر ادامه داشت. از سال 1342 تا اواخر سال 1354 به سمت رئيس دفتر اداره كل فعاليتهاي هنري و از سال 1354 تا اواخرسال 1358 به سمت مدير امور اداري سازمان ملي«فولكلور» ايران منصوب و مشغول كار ميشود و ضمناً به برنامههاي هنري خودش ادامه ميدهد.
احمد ابراهيمي در فروردين ماه 1359 پس از پشت سرگذاشتن بيست و چهار سال مستمر كار هنري و مديريت هنري با تقاضاي خودش بازنشسته ميشود. بعد از انقلاب عمده وقت ابراهيمي به آموزش رديفهاي آوازي به شاگردان و علاقهمندان موسيقي آوازي صرف شد.
غم دیگر این روزها بستری شدن جلیل شهناز در بیمارستان بود
محمد سرير درباره جليل شهناز بيان كرد: استاد جليل شهناز متولد و تربيت يافته يك منطقه و شهري است كه هنرمندان بزرگي در آن پرورش يافتهاند. او در سال 1300 در شهر اصفهان به دنيا آمد و با آشنايي خانوادگي كه با ابوالحسن خان شهنازي داشت، نزد او كه از هنرمندان برجسته بود، كار كرد. بعد از آنكه جليل شهناز به تهران آمد، تكنوازيهايي را در راديو و اركستر گلها داشت كه درخشش او در اين بخش تجلي پيدا كرده است.
رئيس هيئتمديره خانه موسيقي با تاكيد بر شيوه ناب و جذاب جليل شهناز در نوازندگي گفت: او علاوه بر تكنيكسازي، يك نوع خلاقيت ويژهاي را براي گسترش گوشهها و رديف ايراني داشت كه اين نوع نوازندگي در كنار پيوند با رديف موسيقي ايراني، جذابيتهاي خاصي دارد. به شكلي كه به صورت يك پيشنهاد و زمينه خلاقيت براي ساير موسيقيدانان و حتي خوانندگان بود و خوانندگان هم از آن استفاده ميكردند.
سرير تاكيد كرد: اصالت و رواني ملوديهايي كه در نوازندگي داشت، پايههاي اصيلي را در تكنوازي تار ايجاد كرد. شايد شنيدن رديف موسيقي براي همه جذابيت نداشته باشد؛ اما جليل شهناز به شكلي پيوندهايي را بين گوشههاي موسيقي ايراني ايجاد كرده است كه شوري عجيب را در مخاطب ايجاد و ايدههاي جديدي را مطرح ميكند كه براي آهنگسازان بسيار مهم است.
داريوش پيرنياكان هم درباره جليل شهناز ميگويد: استاد شهناز يكي از مفاخر موسيقي ملي ايران است، يكي از تاثيرگذارترين موسيقيدانان سالهاي اخير. او در تكنوازي تار صاحب شيوه خاص خود است. از نخستين مضراب همه تشخيص ميدهند كه اين صداي تار استاد جليل شهناز است. اين نوازنده تار و استاد دانشگاه بيان كرد: جليل شهناز از نظر ملوديبندي و خلاقيت يكي از نادرترين هنرمندان است و در بداهه نوازي، جواب آواز، ملوديهاي ريتميك مثل چهار مضراب و پيش درآمد و... بيهمتا و از بهترين الگوهاي تار نوازي است.
پيرنياكان افزود: به قول زندهياد فرامرز پايور، شهناز و كسايي چكيده و عصاره موسيقي ايراني هستند. اين استاد دانشگاه در ادامه بيان كرد: او از پر كارترين نوازندگان بود که سالهاي 1327 و قبل از آن و تا بعدها آثار بسياري از او منتشر شد و او در راديو بارها نواخته است. اين نوازنده تار گفت: همه دعا ميكنيم كه او هر چه زودتر سلامتياش را پيدا كند و به منزل برگردد. او به من بسيار لطف دارد و من به منزلش ميروم و از احوال او ميپرسم. هر روز دعا ميكنم كه حالش خوب شود.
شور و شهناز؛ شهناز شهنواز
جليل شهناز، در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنيا آمد. تقريباً همه اعضاي خانواده وي با موسيقي آشنايي داشتند و در رشتههاي مختلف هنر از جمله تار، سهتار، سنتور و كمانچه به مقام استادي رسيدند. پدرش «شعبان خان» علاقه وافري به موسيقي اصيل ايراني داشت و علاوه بر تار كه ساز اختصاصي او بود، سهتار و سنتور هم مينواخت. عموي او غلامرضا سارنج هم از نوازندگان كمانچه بود. جليل شهناز، از كودكي به موسيقي علاقهمند شد و نواختن تار را نزد عبدالحسين شهنازي و برادر بزرگ خود حسين شهناز كه به خوبي ساز مينواخت، آغاز كرد.
پشتكار زياد و استعداد شگرف جليل به حدي بود كه در سنين جواني از نوازندگان خوب اصفهان شد. شهناز، در جواني با حسن كسايي (نوازنده سرشناس ني) آشنا شد كه اين آشنايي آغاز همكاري بلندمدت آن دو بود. جليل شهناز از سال ۱۳۲۴، در تهران ساكن شد و با راديو تهران شروع به كار كرد و در بسياري از برنامهها به عنوان تكنواز شركت كرد. جليل شهناز با سفر به تهران و اقامت به عنوان كارمند افتخاري شهرداري شد.
اين زمان مصادف بود با پخش برنامههاي تخصصي موسيقي از راديو و تلويزيون كه جليل شهناز از تكنوازان بيبديل اين دوران بود. امكانات ضبط و استوديوهاي تازه به خدمت گرفته راديو و تلويزيون اين فرصت را به او داد تا بتواند با پنجه و مضراب سحرآميز خويش دل هر شنونده و بينندهاي را تسخير كند. ضبط برنامههاي فراوان و نيز كنسرتهاي مختلف با نوازندگان و خوانندگان معروف آن عصر در تهران حاصل اين دوران است.
اين نوازنده تار در طول زندگي هنري خود با هنرمندان والاي كشور از جمله فرامرز پايور، حبيبالله بديعي، پرويز ياحقي، همايون خرم، علي تجويدي، منصور صارمي، رضا ورزنده، امير ناصر افتتاح، جهانگير ملك، اسدالله ملك، حسن كسايي، محمد موسوي، تاج اصفهاني، اديب خوانساري، محمودي خوانساري، عبدالوهاب شهيدي، اكبر گلپايگاني، حسين خواجه اميري و محمدرضاشجريان همكاري داشته است.
وي در دهه ۱۳۶۰ همراه با فرامرز پايور (سنتور)، علي اصغر بهاري (كمانچه)، محمد اسماعيلي (تنبك) و محمد موسوي (ني) «گروه اساتيد» را تشكيل داد و با اين گروه، مسافرتهاي متعددي به كشورهاي اروپايي، آسيايي و امريكا داشت.وي در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسيقي برگزيده شد. همچنين در ۲۷ تير سال ۱۳۸۳، مدرك درجه يك هنري (معادل دكترا) براي تجليل از يك عمر فعاليت هنري به جليل شهناز اهدا شد. در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجريان، گروهي كه با آن كار ميكرد را به افتخار جليل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت.