روزنامه مردمسالاری: تصاوير منتشر شده از تخت جمشيد بيان ميکند که ديوارههاي بازسازي شده گلي در محوطه تخت جمشيد دچار ترکخوردگي شده و وضعيت ديوارههاي موزه ايجادشده در اين محوطه باستاني نيز چندان مناسب نيست. در تصاوير انتشاريافته همچنين نشان داده شده که بخشي از ديواره سنگي در قسمت پلکان تخت جمشيد مزين به گلهاي لوتوس و گلهاي انار، دچار ترکخوردگي شده است. در اين ميان قسمتهاي مربوط به ستونها در بخش بازسازيشده نيز وضعيت خوبي ندارند. ترک سنگها، يکي از عظيمترين بناهاي سنگي جهان را در معرض خطر ريزش قرار داده است.
نفوذ آب باران در بخشهاي گوناگون تخت جمشيد و ايجاد نم شديد در بنا موجب شده است که هر ساله، سنگهاي 2500 ساله اين بناي ملي و تاريخي متلاشي شوند. عدم اجراي راهکارهاي مناسب براي هدايت آب باران در تخت جمشيد باعث شده است که هر ساله با شروع بارندگيها، محوطههاي گوناگون اين بنا به استخرهاي بزرگي تبديل که در نهايت منجر به متلاشيشدن سنگها و نابودي کلي تخت جمشيد شود.
ته ستونها در کاخ سد ستون متلاشي شده است. ديوارهاي خشتي مجموعه تخت جمشيد هم که در کنار آثار سنگي قرار دارند، باعث نفوذ سريعتر رطوبت از پايين به اين آثار ميشوند و اضمحلال سنگها را سريعتر و تکميلتر ميکنند. در بناي خزانه و قسمت جنوب شرقي کاخ بنايي که به اشتباه آنرا حرمسرا ميخوانند. هيچ گونه راه خروج آب وجود ندارد، چه در سطح و چه در پي بنا همچون استخر بزرگي است چنان که در طول سال شاهد متلاشيشدن اين آثار سنگي هستيم. آثار شورهزدگي بر اثر نمکي که از سنگ خارجشده و مربوط به نم بيش از اندازه است.
هر سال تعداد زيادي از اين آثار متلاشي ميشود و از زمان خاکبرداري اين بناها تاکنون هيچگونه راهکاري براي خارجکردن به موقع اين آبها انجام نگرفته، مساله مهم رطوبت است؛ رطوبتي که با خود آلايندههاي شيميايي مختلفي دارد، رطوبتي که آمدنش سفير اضمحلال فساد تدريجي و متلاشيشدن سنگهاي به جا مانده از تمدن بزرگ ايران است.
راهحلهايي جهت حفاظت از بناها در مقابل رطوبت در تخت جشميد اجراشده مانند سايبان فلزي بر روي پلکان شرقي کاخ آپادانا و پلکان شمالي کاخ شورا، ايجاد کانال هواکش پشت پلکان شرقي کاخ آپادانا، ايجاد سايبان فلزي بر روي نقش برجسته بار عام در بناي خزانه و ايجاد کانال هوا در پشت اين اثر، لايروبي آبروهاي اصلي صفه تخت جمشيد در سالهاي 1381 و 1384 که قرار بود باز شود و البته هنوز راه اصلي خروجي اين آبروها باز نشده و معلوم است که اين کار انجام نخواهد گرديد.
اين امر باعث شده که کارشناسان بر اين نکته تاکيد کنند که به رغم اينکه تا به حال کنشي براي نمزدايي و جلوگيري از نابودي بنا انجام نپذيرفته است، اکنون خطر بزرگي بر اثر رخنه نم در تختگاه تخت جمشيد، اين بناي با ارزش را تهديد ميکند که به مرور زمان و با گذشت سالهاي متمادي و رخنه نم بيشتر در سنگها و پي بناهاي موجود روند نابودي سريعتر ميشود.
بارش باران در منطقه تخت جمشيد زياد است و آب در سطح حياطها، داخل کاخها و در خيابانها و جاي جاي اين صفه که حدود 125 هزار متر مربع است جمع ميشود. آب باران در مناطق پست جمع ميشود و به دليل اينکه پي بناها در اکثر نقاط صفه از خاک و شن و سنگهاي دوريز پرشده به راحتي آب در آنها نفوذ ميکند و به آب انبارهاي زيرزميني تبديل ميشود.
اين آب انبارها در تمام طول سال به خاطر اينکه راه خروجي ندارند، ماندگار هستند و از راههاي مختلفي در سنگهاي ديوارهها و بناهاي موجود نفوذ ميکنند و معمولا اثرات رطوبت در تمام صفه در فصلهاي مختلف حتي تابستان قابل مشاهده است. آب گردآمده از باران که از قسمت شمال شرقي صفه از کوه رحمت به پايين سرازير ميشود نيز به آب انبارهاي زيرزميني اضافه ميشود، مقدار کمي از اين آبها بخار و مقداري نيز از طريق کانالهاي آبروهاي زيرزميني به تازگي به بيرون صفه هدايت ميشوند، اما قسمت اعظمي از آبها در پي بناها نفوذ کرده و در تمام طول سال اثرات مستقيمي بر سنگهاي 2500 ساله تخت جمشيد ميگذارند.
آبروهاي اصلي صفه در تمام طول سال رطوبت خاصي دارند و چنان بخار آب در آنها وجود دارد که نفس را تنگ ميکند به طوريکه ديوارهاي اين آبروها هميشه خيس هستند و فقط قسمتهايي از اين آبروها که در سطح بالاتري از صفه قرار ميگيرند، رطوبت کمتري در آنها وجود دارد. شن و سنگريزههايي که در محوطه صفه تخت جمشيد ريخته شده تا از گلآلودشدن آثار جلوگيري کند و عبور و مرور بازديدکنندگان در فصل زمستان راحتتر باشد يکي از عاملهاي مهم جمع شدن آب و نفوذ در پيصفه به شمار ميروند و اگر انشعابهاي کوچکي از آبروها هم در سطح صفه تخت جمشيد ساخته شود تا آب باران را جمع آوري کند، اگر درپوشهاي مناسبي نداشته باشد به وسيله اين شنها پر ميشوند و راه جريان آب را ميگيرند.
در پي بررسيهاي مکرر بر روي صفه تخت جمشيد راهکارهايي که جهت جلوگيري و کمکردن اثرات رطوبت در آثار تاريخي مذکور ميتوان به کار گرفت در چند بخش ميتوان مورد توجه قرار داد که شامل ايجاد انشعابهاي کوچک آبروهاي سطحي در محوطههايي که پستتر هستند به صورتي که آب جمعآوريشده را به کانالهاي اصلي آبروهاي زيرزميني هدايت کنند، شيببندي محوطههاي بناها به صورتي که آب به داخل انشعابهاي فرعي آبروها جمع شود، باز کردن و لايروبي راه اصلي خروجي آبروهاي زيرزميني تخت جمشيد به خارج از صفه، ايجاد راه آب مناسب جهت خروج آبهاي جمعشده در بناي خزانه و کاخ دروازه ملل و قسمت جنوبي شرقي بناي حرمسرا و ديگر قسمتهاي آبگير صفه که تا به حال هيچگونه اقدامي براي خروج آبهاي اين قسمتها نشده، جداسازي و ايجاد درزهايي بين ديوارهاي خشتي و سنگي بناها به طريقي که هيچگونه ارتباطي با يکديگر نداشته باشند و… البته اين روشها دشوار ولي ثمربخش است.