روزنامه شرق: شكارچي دختران دانشآموز توسط كارآگاهان پليس به محلهاي ارتكاب جرم منتقل شد و جزييات آزار دختران را شرح داد. اين مرد 59 ساله از دو سال قبل بعد از خريدن يك پيكان سفيدرنگ، دختران دانشآموز را از مقابل مدارس ميربود و مورد آزار جنسي قرار ميداد. او در پي شكايت والدين دختري 9 ساله دستگير شد و پس از آن خانواده 9 كودك ديگر نيز از او شكايت كردند. اين درحالي است كه اين مرد به 55 فقره آزار كودكان مظنون است. اين مرد كه در سه سالگي شاهد طلاق والدينش بود و خود در هشت سالگي مورد تجاوز دو مرد قرار گرفت، در دور تازه بازجوييها اعتراف كرده است قربانيانش را از بين دختران شش تا 10 ساله انتخاب ميكرد، چرا كه اين كودكان را به راحتي ميتوانست فريب بدهد و آنها قدرت دفاع از خود را نداشتند، متهم در اينباره گفت: «دو بار سعي كردم پسربچهها را سوار كنم اما آنها زرنگ بودند و سوار نشدند براي همين تصميم گرفتم فقط دختران را بدزدم.» شكارچي دختران دانشآموز با اينكه به مدرسه نرفته است، تابلوي مدارس دخترانه را به سختي ميخواند و از اين طريق محلهاي ارتكاب جرم را انتخاب ميكرد. او در بازجوييها توضيح داد: «در نزديكي مدارس كشيك ميدادم و با ديدن دختران تنها به اين بهانه كه دنبال مدرسه ميگردم و پيدا نميكنم، آنها را سوار ميكردم تا مدرسهشان را نشانم بدهند بعد به خيابانهاي فرعي ميرفتم.» اين مرد، دختران را به ساختمانهاي نيمهكاره ميبرد يا در خودرو مورد آزار قرار ميداد. در برخي موارد نيز آنها را به شهركها و روستاهاي اطراف مشهد منتقل ميكرد. او در يكي از جرايمش در آستانه دستگيري قرار گرفت، وي در اينباره توضيح داد: «دختربچهاي را مورد آزار قرار دادم و در همين حين يك چوپان از راه رسيد از ترس اينكه دستگير شوم دختر را رها و فرار كردم. آن دختر موقع فرار من حال وخيمي داشت.» متهم براي اينكه بتواند نقشهاش را اجرا كند از روشهاي مختلفي استفاده ميكرد. او در اين خصوص گفت: «براي يكي، دو بچه بستني خريدم و آنها را گول زدم، به چند نفر هم 200 يا 300 تومان پول دادم، بقيه را هم تهديد ميكردم. همه آنها گريه ميكردند و من ميترساندمشان البته در چند مورد كه دختران خيلي جيغ كشيدند مجبور شدم آنها را از ماشين پياده كنم. من به آنها ميگفتم اگر درباره اين اتفاق حرفي به كسي بزنند، آنها را ميكشم يا جلوي سگها مياندازم. به آنها ميگفتم اگر پدر و مادرشان موضوع را بفهمند، آنها را كتك ميزنند. اين طور آنها را وادار به سكوت ميكردم و تصورم اين بود كه هيچ وقت دستگير نميشوم. اگر ميدانستم ممكن است روزي گرفتار شوم هيچوقت اين كارها را انجام نميدادم البته موقع آزار اين دختران اصلا از كاري كه ميكردم ناراحت نبودم و عذاب وجدان نداشتم.» اين مرد كه طي دو سال گذشته در مشهد جنايتهاي سريالياش را انجام داده است شش فرزند و 11 نوه دارد اما خانوادهاش از كارهاي او بياطلاع بودند و متهم معمولا به بهانه سر زدن به دوستانش از خانه بيرون ميآمد. در حال حاضر تحقيقات از اين متهم به دستور قاضي شعبه 809 مجتمع قضايي شهيد قدوسي مشهد ادامه دارد و شاكيان پرونده به پزشكي قانوني معرفي شدهاند. در همين حال مجيد ابهري-رفتارشناس و استاد دانشگاه-درباره جرايم اين متهم به مهر گفت: «براي شناسايي انگيزه اصلي متهم بايد گذشته او از سوي كارشناسان مورد بررسي قرار گيرد. در كالبدشكافي رفتاري اينگونه مجرمان مانند بيجه، قاتل دوچرخهسوار در آبادان و اين بزهكار يك نكته مشترك وجود دارد و آن قرار گرفتن در معرض آزار جنسي در دوران طفوليت است. اين فرآيند منفي رفتاري همراه با انباشت حقارت در دوران كودكي به خصوص دوران بلوغ باعث بروز رفتار سادومازوخيستي ميشود.» وي افزود: «اين بزهكاران از آزار جنسي ديگران بهخصوص افراد ضعيف و اطفال لذت ميبرند. آنها به خاطر داشتن اين ناهنجاري رواني و رفتارهاي ضد اجتماعي براي جامعه خطرناك محسوب مي شوند و بايد از اجتماع جدا شوند.» اين كارشناس به نقش والدين كودكان بزهديده اشاره كرد و افزود: مهمترين نكته قابل توجه در مورد اطفال مورد آزار قرار گرفته و اين دسته از بزهكاران، استفاده از ابزار ترس و تهديد در مورد قربانيان است. والدين بايد به گونهاي روابط خود و فرزندان را تنظيم كنند كه آنها مشكلات خود را بدون ترس مطرح كنند. اگر قربانيان اين مرد زودتر موضوع را مطرح ميكردند قبل از اينكه كودكان ديگر قرباني شوند، مرد تبهكار دستگير ميشد. وي خاطرنشان كرد، قبل از مجازات اين دسته از بزهكاران بايد روي گذشته آنها روانكاوي صورت گيرد تا ريشههاي ارتكاب اين جرم شناسايي شودو با روانكاوي نقاط تاريك روح و رفتار آنها بايد مورد توجه قرار گيرد. اين افراد نه تنها براي شهروندان خطري جدي محسوب ميشوند بلكه براي خانواده خود نيز تهديدي واقعي هستند.