آدرس پست الکترونيک [email protected]









پنجشنبه، 4 اسفند ماه 1390 برابر با 2012 Thursday 23 February

فرهنگ تخریب آثار باستانی با مدیران کلنگی

سایت ندای سبز آزادی: این اتفاق نادری نیست که یکی از چهره‌های فرهنگی ایران علیه فرهنگ‌ستیزی که همواره وجود دارد و در برهه‌هایی شدت می‌گیرد، دست به اعتراض بزند، اما یادداشت اخیر محمدرضا شفیعی کدکنی درباره بی‌توجهی به مفاخر ایران، از این نظر که این روزها مدام اخباری در این زمینه در رسانه‌ها منتشر می‌شود، اهمیت دارد.
شفیعی کدکنی در یادداشتی که در نشریه ایران‌شناسی منتشر شده، به چند نکته اشاره می‌کند که اولین آنها از بین بردن قبور مفاخر ایران است. او با عنوان کردن مثالی می‌نویسد: «در کجای جهان، اگر فرخی یزدی کشته می‌شد، کسی از گور او بی‌خبر می‌ماند؟ نمی‌دانم شما تا کنون به این نکته توجه کرده‌اید که هیچ‌کس نمی‌داند جای خاکسپاری فرخی یزدی کجا بوده است؟ این دیگر قبر فرخی سیستانی نیست که مربوط به یازده قرن پیش از این باشد و بگوینده در حمله تاتار از میان رفته است. فرخی یزدی در سال تولد من و همسالان من کشته شده است و شاید قاتلان او، که آن جنایت را در زندان قصر مرتکب شدند، هنوز زنده باشند.»
قطعا روشن است که این اعتراض شفیعی کدکنی و امثال این اعتراض‌ها، صرفا برای نگه‌داشتن مشتی سنگ و خاک نیست، بلکه بیان نشانه‌هایی از انحطاط فرهنگی و هویتی یک ملت است که با تیشه به ریشه حافظه تاریخی خود افتاده است.
این بی‌توجهی عمدی، روز به روز و دوره به دوره، رنگ و بوی تازه و شیوه‌های جدیدی به خود می‌گیرد. در این میان شاید بدترین نوع تخریب تاریخ یک ملت، توجیه‌های شرعی و مذهبی باشد که سوءاستفاده آشکار از اعتقادات یک قوم علیه هویت همان قوم به شمار می‌آید. به عنوان نمونه شفیعی کدکنی، «فروش شرعی گور بدیع الزمان فروزانفر» را مطرح می‌کند.
همچنین حفره تاریخی که به واسطه از بین رفتن میراث گذشته به وجود می‌آید، سبب می‌شود در درک فرهنگ ایرانی به ویژه آثار هنری و ادبی ایران دچار مشکل شویم.
اما این روزها آن‌قدر بحث تخریب آثار تاریخی در ایران بالا گرفته، که حتی دولتی نیز برای توجیه این وضعیت حرف‌های تازه می‌زنند.
معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به تازگی و برای نخستین‌بار از فعالیت‌های مافیایی در زمینه تخریب بافت تاریخی تهران سخن گفته است. او به عنوان نمونه، به ساخت «پاساژهای آنچنانی» در داخل بازار سنتی به نام افرادی معین اشاره کرده که حتی از حمایت برخی نهادهای دولتی نیز برخورداند.
معضل تخریب میراث فرهنگی، فقط در تهران نیست. سراسر ایران اکنون دچار بحران است و اگر زمانی گفته می‌شد که «غبار» بر روی آثار تاریخی و فرهنگی نشسته، اکنون باید از «آوار» آنها سخن گفت.
نیم نگاهی به چند مکانی که ویران شده‌ یا دست‌خوش نابودی‌اند نشان می‌دهد که اوضاع از کنترل همه حتی سازمان میزاث فرهنگی هم خارج شده است.
*چند روز پیش، جمعی از خبرنگاران و فعالان میراث فرهنگی در ایران از شهردار تهران خواستند تا با خرید خانه «دایی جان ناپلئون»، این خانه متعلق به دوران قاجار را از خطر نابودی نجات دهد.
خانه و باغ اتحادیه یا همان امین‌السلطان که روزگاری لوکیشن سریال دائی ‌جان ناپلئون بود، با خروج از فهرست میراث ملی به سرعت تخریب می‌شود. در حال حاضر این باغ بزرگ بیش از 60 مالک دارد و حتی تلاش‌ها برای تملک خانه توسط شهرداری هم بی‌پاسخ مانده است. به گفته کارشناسان با تخریب این باغ ـ عمارت قاجاری، آخرین نفس‌های تاریخی لاله‌زار تهران هم بریده می‌شود.
*خانه انیس‌الدوله یکی از همسران ناصرالدین شاه در تهران که از سال 1382 به عنوان میراث فرهنگی ثبت شده، اکنون به ساختمان «اتحادیه گوشت گوسفندی تهران» تبدیل شده و تنها کاربری‌اش هم همین است!
*همچنین چندی پیش در نزدیکی ابرکوه یزد خانه شمس به دستور بخشدار این منطقه توسط لودر با خاک یکسان شد. خانه شمس متعلق به «حاج میرزا حسن شمس» از بزرگان روستای اسفندآباد بود. قدمت خانه تاریخی شمس به دوران قاجاریه می‌رسید و در ساخت بنایش ویژگی‌های معماری قاجاری دیده می‌شد. خانه شمس 3سال پیش در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۸۷ با شماره ثبت ۲۶۳۵۶ به‌‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده بود اما ثبت‌ملی این بنای تاریخی نیز به فریاد آن نرسید.
*خانه ملک الشعرا بهار که مربوط به دوره پهلوی اول است نیز تا چند سال پیش و قبل از تماس یکی از شهروندان مبنی بر کاربری انبار و نگهداری کالا در خانه‌ای که منسوب به شاعر معاصر است، ناشناخته بود. این خانه که به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده، اکنون تنها كاربری آن انباری است. گزارش‌ها نشان می‌دهد که خانه بهار در حال تخریب است.
*ده‌ها خانه تاریخی متعلق به دوره قاجاریه در بافت قدیم شهر جهرم توسط شهرداری و شرکت نوسازی و بهسازی این شهر تخریب شده است. اماکن تاریخی موجود در بافت تاریخی شهر جهرم مانند «حمام گازران» با قدمتی 400 ساله و «مسجد نو» نشان دهنده قدمت اماکن این محدوده است.
*خانه پدر صادق هدایت در تهران نیز تغییرات اساسی در بنا و محیط پیرامون آن شده است. این تغییرات طوری بوده که کم کم چهره اصلی بنا و اصالت طرح و سبک معماری بنا و تناسب ظاهری بنا خدشه‌دار شده است.
*خانه ستارخان سردار ملی ایران نیز در معرض خطر نابودی قرار گرفته است. این خانه در گذشته‌هاى دور محل ستاد فرماندهى مبارزات مشروطه‌خواهى و نیز جنگ‌هاى ضداستعمارى ستارخان و نیروهاى وى علیه استعمار روس بود.
*خانه قدیمی حیدر شفیعی از نمایندگان سراب در مجلس شورای ملی (مجلس هجدهم) توسط شهرداری سراب تخریب شد. قدمت این اثر تاریخی 130سال بود.
*خانه گنجه‌ای‌زاده که در خیابان ارک جدید، رو به روی ساختمان مرکزی شهرداری تبریز و 50 متر با سازمان میراث فرهنگی آذربایجان شرقی فاصله دارد، در عرض کمتر از 24 ساعت با خاک یکسان شد. این اثر در سال ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده بود.
*خانه تاریخی نواب صفوی اصفهان نیز توسط برخی از اهالی محل تخریب شد. گفته می‌شود در هنگام تخریب برخی مسئولان متولی میراث فرهنگی از جمله یگان حفاظت آثار تاریخی هم در محل حضور داشتند. اما در نهایت اهالی محل بخشی از این اثر ملی را با خاک یکسان کرده و آوار به‌جای مانده را با لودر جابجا کردند.
*مجوز تخریب خانه پروین اعتصامی از سوی شهرداری تهران صادر شده و به زودی جای آن را یک برج تجاری می‌گیرد. به دنبال انتشار خبر این تخریب، واکنش‌های بسیاری از سوی اهالی هنر و ادبیات صورت گرفت.
*خانه قاجاری «صداقت» یکی از آخرین بناهای باارزش منطقه منیریه در محدوده تاریخی سنگلج تخریب شده است. این خانه از جمله بناهای باارزش منطقه‌ منیریه و در محدوده‌ تاریخی سنگلج تهران است كه در اواخر دوره‌ قاجار ساخته شد و از جمله آثار نادر شهر تهران به‌ لحاظ معماری و تزیینات آجری منحصربه‌ فرد به شمار می‌رفت.
*همچنین بلدوزرها دور از چشم متولیان و دوست‌داران میراث فرهنگی، قصر فیلیه خرمشهر را که یک بنای ثبت شده در فهرست آثار ملی است، تخریب کردند.قصر فیلیه، متعلق به شیخ خزعل از سران بانفوذ عرب در خوزستان بود در کنار اروند رود قرار داشت و به عنوان یک اثر ملی در فهرست آثار ملی ثبت شده بود.
*بناهای تاریخی شهر قدیمی دهدشت استان کهکیلویه و بویراحمد که «بلاد شاپور» نام دارد و توسط شاپور اول ساسانی، فرزند اردشیر اول ایجاد شد در حال حاضر در آستانه تخریب قرار دارد.
* حمام تاریخی ابراهیم‌ خان در شهر کرمان هم که یکی از بناهای تاریخی با معماری ایرانی و اسلامی است و تا یک‌سال پیش مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت، در حال تخریب و نابودی است.
*اما در جمهوری اسلامی، خانه آیت‌الله‌ها هم در امان نمی‌ماند! خانه‌های آیت‌الله کاشانی و بهبهانی در منطقه‌12 تهران و محدوده بازار تهران در فهرست آثار ملی ثبت شده‌اند اما این ثبت نتوانسته ناجی آنها باشد. همچنین خانه میرزا محمود وزیر در خیابان امیرکبیر، خانه رضاخان در خیابان امام خمینی(ره)، خانه بهزاد در خیابان شهید کلهر، خانه علاءالدوله در خیابان فردوسی، خانه مستوفی در خیابان پانزده خرداد، خانه شقاقی در خیابان کوشک، خانه احسانی در پامنار، خانه مسگرها در خیابان مصطفی خمینی، خانه نصرالدوله در سرچشمه، خانه کلارا آبکار در خیابان جمهوری اسلامی، خانه امام‌جمعه در خیابان ناصرخسرو و ده‌ها مورد دیگر نیز به همین سرنوشت دچارند.
شاید سخنان احمد مسجدجامعی به خوبی سیاست موجود را بازگو کند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت خاتمی به تازگی گفته است: «عده‌ای مدیران هستند که تصور می‌کنند مرکز و محور عالم و فهم‌اند و نه تجربه، نه گذشته، نه آینده، نه دنیا، نه ایران و نه تاریخ هیچ اهمیتی ندارد. من به این نوع مدیران، مدیران کلنگی می‌گویم که فقط باید به آنها کلنگ داد تا تخریب کنند.»




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved