(بیانیه بیش از ۱۵۰۰ فدایی ولی فقیه)
در روزهای گذشته اطلاعیهای تحت عنوان «کرکسها متحد میشوند» با سوتیتر « نه، متشکریم - دخالت "بشر دوستانه" نمیخواهیم» در بعضی از سایتهای اینترنتی انتشار یافت.
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=43534
در بالای اطلاعیه مزبور آمده است که «بیش از 1500 نفر از دوستداران جنبش فدائی (فدائیان خلق ایران) » آن را امضا کردهاند.
چند روزی منتظر ماندم تا بلکه دهها جریان و شخصیت مدعی «جنبش فدایی» در دفاع یا رد این بیانیه موضعی بگیرند و یا در مورد آن روشنگری کنند. متأسفانه از دیوار صدا درآمد اما از این همه متولی «جنبش فدایی» ندایی برنخاست! ظاهراً خود را موظف نمیدیدند که در بارهی یاوهگوییهای «بیانیهنویسان» موضعگیری کنند. (هرچند هیچ یک از سایتهای وابسته به آنها حاضر به درج بیانیه نشدهاند.)
برای هرکسی که دستی در امور سیاسی داشته باشد واضح است اگر همهی جریانهای فدایی در خارج از کشور را روی هم بگذارید نمیتوانند بیانیهای را به امضای ۱۵۰۰ نفر خواه «دوستدار جنبش فدایی» باشند یا نباشند برسانند آنوقت عدهای در داخل کشور در طرفهالعینی ۱۵۰۰ نفر را تحت عنوان «جنبش فدایی» در دفاع از رژیم به صف میکنند که اکثریت قریب به اتفاقشان را کسی نمیشناسد. چه شبکهی ارتباطی قوی و مستحکم و گوشبزنگی «دوستداران جنبش فدایی» در داخل کشور دارند خدا میداند و احتمالا وزارت فخمیهی اطلاعات!
نکتهی جالب آن که در بیانیهی فوق پس از عبارت «دوستداران جنبش فدایی» در پرانتز آوردهاند منظورشان (فداییان خلق ایران) است که زبانم لال کسی فکر نکند منظور از دوستداران جنبش فدایی «فدائیان اسلام» و یا «فدائیان ولایت» است.
در میان امضاکنندگان بیانیه کمتر نامی به چشم میخورد که آشنا باشد. نگاهی گذرا به اسامیای که در پایین بیانیه آمده است نشان میدهد که اسامی یادشده توسط سیستمی که روی روانشناسی اجتماعی کار کرده تولید شده و برای هدایت فکری و خطی نیروهای چپ به کار گرفته شده است.
در کنار نامهای خانوادگی برخی از فعالان سیاسی در داخل و خارج از کشور و شهدای جنبش فدایی و دیگر جریانهای سیاسی کشور نامهایی گذاشته شده و هویتهای جدیدی خلق شده است. تعدادی از آنها عبارتند از احمدزاده، مفتاحی، سرمدی، چوپانزاده، پویان، سورکی، کلانتری، سلاحی، سپهری، رحیمی عراقی، پاکنژاد، کاخساز، مشیدی، دانشیان، فضیلت کلام، حاجیان سه پله، آل آقا، رحمانینژاد، حاجبی، اشرفزاده، پنجهشاهی، پرتوی، کامیابی، عطایی، ابریشمچی، عسگری زاده، صارمی، روحانی، محمدیگرگانی، زیدآبادی، نفیسی، ماسالی، گلوی، عیسی بیگلو ، تابان، سطوت، پوینده، فروهر، علامهزاده، براهنی، سیادتی، بیضایی، تشید، امیرشاهی، هزارخانی، تاجمیرریاحی، صدرایی، پورهرمزان، آذرنوش، فرجاد، افراشته، دانشگری، معینی، سامع، بهکیش، مدائن، بازرگانی، برادران، منفردزاده، باقرزاده، گلسرخی، شاهبختی، منصوران، شامبیاتی، سماکار، بطحایی، خوشابی، دهکردی، بنیصدر، گلچوبیان و ... ظاهراً جاعلان دچار اشتباه شده و به جای نام خانوادگی جوان خوشدل که یکی از مجاهدین شهید است، خوشدل جوان را خلق کردهاند.
اولین بار از این شیوه امیر فرشاد ابراهیمی در لیستهایی که تحت عنوان اعضای «فدارسیون دانشجویان مدافع صلح و حقوق بشر» انتشار میداد استفاده کرد. بعدها که متوجه شد از این «فدراسیون» آبی گرم نمیشود و جز دردسر منفعتی برایش ندارد در آن را تخته کرد و دیگر حرفی از آن و صدها دانشجو و استاد دانشگاههای سراسر جهان که عضو آن بودند و زعامت وی را پذیرفته بودند نزد. (۱)
امضا کنندگان از نام «رامین مولایی» که سالها پیش درگذشت و ساسان محمودی که در کشتار ۶۷ اعدام شد نیز نگذشتهاند. و چند نام ارمنی مانند فراز آقایان، واهیک کاوسیان، آررات اسکندریان را نیز برای پر و پیمان کردن اسامی به آنها اضافه کردهاند. همچنین از نام خانوادگی تعدادی از وابستگان رژیم هم استفاده شده است.
از نام خانوادگی «مصداقی» و «داعی» هم نگذشتهاند و نام میترا مصداقی پور و غلامحسین داعی نیز در جرگهی امضا کنندگان آمده است. امیدوارم این نوشتهی فتحبابی شود برای آشنایی با ایشان.
همچنین در میان اسامی کسانی که بیانیه «دوستداران جنبش فدایی» را امضا کردهاند، اسامی صدها نفر به چشم میخورد که نامشان برای اولین بار در اوایل دیماه ۱۳۹۰ در لیست «اقدام مشترک» حمایت از کارگر زندانی «رضا شهابی» انتشار یافت و کسی آنها را نمیشناخت. نکتهی حائز اهمیت آنکه به ندرت میتوان فرد شناخته شدهای را یافت که بیانیهی حمایت از «رضا شهابی» را امضا کرده باشد و نامش در میان امضاکنندگان بیانیهی «دوستداران جنبش فدایی» باشد. در بسیاری موارد ترتیب امضاها در دو لیست یکسان است و اسامی پشت سر هم آمدهاند. آیا دورخیز برای انتشار این بیانیه از قبل انجام شده بود و زمینهی جا انداختن اسامی را فراهم میکردند؟ این سؤالی است که متولیان بیانیهی «اقدام مشترک» در حمایت از کارگر زندانی «رضا شهابی» میتوانند به آن پاسخ دهند. (۲)
نکتهی حایز اهمیت آن که اسامی مورد اشاره تماماً وسط لیست اسامی «اقدام مشترک» و به صورت یک بلوک جداگانه آمده است که با نام ژاله برهمن آغاز و با نام تیمورزاده به پایان میرسد. به این ترتیب میتوان حدس زد که اسامی مزبور از یک جا و احتمالاً یک منبع وارد لیست «اقدام مشترک» شده است که پیدا کردن آن در صورتی که ارادهی لازم وجود داشته باشد سخت نیست. (۳)
http://www.rahekaregar.com/maghalat/2012/01/
04/poshtibanii%20az%20reza%20shahabi.pdf
از امضاها که بگذریم بیانیه نویسان در همان خط اول بیانیه بند را آب داده و نوشتهاند: « ایرانیان زحمتکش، عاشقان استقلال و آزادی و برابری انسانها، وطنمان روزگار سخت و خطیری را در انتظار نشسته است.» ظاهراً در ۳۳ سال گذشته وطنمان «روزگار سخت و خطیری» را پشت سر نگذاشته و همه چیز بر وفق مراد بوده است.
مبتکران بیانیه در چند جا تلاش میکنند با اضافه کردن سس «رژیم اسلامی» خوراک تهیه شده در «بیت رهبری» را به خورد خلایق بیخبر از همهجا و عاشقان سینهچاک «مبارزه با امپریالیسم» و عاشقان نوع جدید «میهن» و «وطن» بدهند.
عنوان بیانیه «کرکسها متحد میشوند» به سبک فیلم مستند «گرگها» که توسط تبلیغاتچیهای دستگاه امنیتی رژیم تهیه و در تلویزیون دولتی به نمایش درآمده بود انتخاب شده است.
اما «کرکسهایی» که « دوستداران جنبش فدایی» معرفی کردهاند، چه کسانی هستند:
«لاشخورهای جهانی و جیره خواران ایرانی تبارشان»
«بقایای سلطنت حزب واحد رستاخیزی»
«دزدان تاراجگر سرکوبگر جیره خوار سابق رژیم اسلامی»
«مجاهدهای انتقام جویِ امروزه نا آشنا با خلق و هرآنچه وی میخواهد»
«کارگزاران بنگاههای تداوم سیطره و چپاول غرب»
آنها سپس ضمن حمایت خاموش از بیانیهی اکبر گنجی و همراهان، دو بیانیهی امضا شده توسط دانشجویان ایرانی و بخشی از فعالان سیاسی ایران را مورد حمله قرار دادهاند و از این که چرا فعالان سیاسی ایرانی انفجار در پایگاه نظامی سپاهپاسداران در ملارد را که خود رژیم مدعی است در اثر جابجایی مواد، منفجر شده محکوم نکردهاند، و خرید بهپاد سالم و دست نخوردهی آمریکایی از نیروهای افغانی را تحت عنوان «افتادن هواپیمای جاسوسی» محکوم نکردهاند، خونشان به جوش آمده است.
نکتهی قابل توجه آنکه مهمترین جرم مجاهدین از سوی «دوستداران جنبش فدایی» همانا خصلت «انتقامجویی» آنها تلقی شده است چرا که با شعار «ببخش و فراموش نکن» اکبر گنجی و ... کنار نیامدهاند.
نکتهی دیگر آن که حضرات دشمنیشان با «دزدان تاراجگر سرکوبگر جیره خوار سابق رژیم اسلامی» است و نه آنهایی که همچنان در خدمت ولایت نکبت و سیاهی هستند و به دزدی و تاراجگری و سرکوبگری مشغولند؛ چرا که در یکی از بندهای بیانیه از همانها میخواهند که به مذاکره با امضاکنندگان بیانیه و نمایندگانشان بپردازند.
بیانیهنویسان مانند قطعنامههای تهیه شده در نماز «دشمنشکن» جمعه، و اجتماعات اراذل و اوباش و اجامر بسیج شده توسط «بیترهبری» و تاریکخانههای نظام، شعارهایشان را در ۱۱ ماده مدون کرده و از جمله اعلام کردهاند که از همین حالا در صف «بسیجیان ولایت» نامنویسی کرده و حاضرند در دفاع از «وطن» و مقابله با «متجاوزان» با چنگ و دندان بجنگند. البته «چنگ و دندان» حضرات قبلاً تجربه شده است.
آنها همچنین تلاش برای جلب حمایت جامعه بینالمللی از مبارزهی مردم ایران را تحت عنوان «درگیر کردن منافع خارجی در مسایل داخلی ایران»، «سرآغاز پایان ایران» معرفی کردهاند تا مخالفت خود را با مردمی که در خیابانهای تهران فریاد میزدند «اوباما یا با اونا یا با ما» نشان داده باشند. یادتان هست، شاه در پایان دوران حاکمیتاش تبلیغ میکرد چنانکه سلطنت سقوط کند ایران تبدیل به ایرانستان خواهد شد؟
بیانیه نویسان کذایی همچنین به بهانهی محاصره شدن «امالقرا» توسط «نیروهای منطقهای و غیر منطقهای سراپا مسلح»، تحت عنوان «اقتدار تدافعی کشورمان»، در لفافه خواستار مسلح شدن رژیم به سلاح اتمی شدهاند.
دوستداران کذایی «جنبش فدایی» به صراحت ترس و واهمهی خود را از سرنگونی رژیم نشان داده و به سردمداران آن توصیه کردهاند که «هدف غرب تعویض جمهوری اسلامی با مهرههای وابسته به خود است» و به این ترتیب آمادگی خود را برای دفاع از «کیان» «ولایت مطلقه فقیه» که ظاهراً «مستقل» است اعلام داشتهاند.
بیانیهنویسان همچنین به منظور همسویی با بهانههای رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی، خواستار خاورمیانهی بری از سلاحهستهای شدهاند. و از آنجایی که خاورمیانه، بری از سلاح هستهای نیست با زبان بیزبانی تبلیغ میکنند که رژیم هم حق دارد مسلح به سلاح اتمی شود و به این ترتیب منطقه را در گردابی از رقابتهای تسلیحاتی و هستهای وارد میکنند.
بیانه نویسان در یکی از بندهای بیانیه کذایی با «قم»پز درکردنهای از نوع «ولایت»، مدعی شدهاند «ایالات متحده یک پای هر مخاصمهای در 70 سال اخیر بوده است. این ابر قدرت خودسر بی اعتنا به هر تصمیم جمعی ملل خطری است واقعی برای امنیت و بقاء بشریت. وظیفه ما و دیگر انسان دوستان جهان مهار و کنترل این نیروی مخرب خودسر است. »
از قرار معلوم لشکر ۱۵۰۰ نفره «دوستداران جنبش فدایی» همراه با دیگر «انساندوستان جهان» با اسم نویسی در گردانهای «الزهرا» و «عاشورا» قرار است آمریکا را مهار و کنترل کرده از خودسری بازدارند تا «خطر واقعی برای امنیت و بقا بشریت» دفع شود.
دوستداران ادعایی «جنبش فدایی» برای هماهنگی هرچه بیشتر با «بیترهبری» و ساکنان کاخ ریاست جمهوری، خواستار تغییر «مدیریت جهانی» شده و زحمت اعلام مدیریت جایگزین را که همانا «مدیریت امام زمان» باشد به عهدهی احمدی نژاد یعنی شخص پیشنهاد دهنده گذاشتهاند.
در خاتمه نیز مدعیان «جنبش فدایی» خواهان برخورد وسیع «با عرب ستیزی بازی خوردههای منافع خارجی » شدهاند. ظاهراً منظورشان از «عرب ستیزی بازی خوردههای منافع خارجی» مردم به جان آمدهای است که در خیابانهای تهران شعار میدادند «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران». «برخورد وسیع»تر با «عرب ستیزهای بازیخورده» که بیرحمانه در خیابانهای تهران به رگبار بسته شدند، در زندانها مورد تجاوز و شکنجه قرار گرفتند و به دار آویخته شدند چیست، معلوم نیست؟
تمام آنچه که در این بیانیه به صورت رک و پوستکنده و عریان آمده چند سالی است که در شعارها، نوشتهها، مصاحبهها و به ویژه در مقالهی «آتش افروزی بشردوستانه» تبلیغ شده است.
بر فعالان «جنبش فدایی» است که مشخص کنند منبع این لشکری کشی «۱۵۰۰» نفره کیست و کجاست؟ پاسخ به این سؤال، پشت پردهی بسیاری از تحولات سیاسی جنبش چپ در داخل کشور و «سردمداران» ادعایی آن در سالهای گذشته را روشن میکند.
روشن خواهد شد چگونه در حالی که کوچکترین تجمعی در ایران سرکوب میشود و رژیم حتی خانهی سینما را بر نمیتابد و بیادعاترین فعالان جنبش دانشجویی و کارگری به بند و زندان کشیده میشوند یا در سرمای زمستان از طریق کوه و کمر از کشور خارج شده و دوران آوارگی در ترکیه را سپری میکنند اجازه داده میشود عدهای تحت عنوان «چپ» و «سوسیالیسم» در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران دور هم جمع شوند، سمینار تشکیل دهند و راجع به بررسی اقتصادی – اجتماعی جنبش وال استریت و «سوسیالیسم» به سخنرانی بپردازند.(۴) آیا نباید کمی اندیشید؟
یادمان باشد پیشتر بسیجیها در دفاع از جنبش والاستریت تظاهرات به راه انداخته بودند و در حمایت از والاستریت سایت اینترنتی راهاندازی کرده بودند.
http://wsfall.com
کمی در اینترنت جستجو کنید امضای کدام یک از این سینهچاکان مدعی «جنبش فدایی» پای محکومیت یکی از جنایات رژیم به جز موردی که در بالا ذکر شد آمده است که از محکوم نشدن انفجار پادگان ملارد سپاه پاسداران و مرکز موشکی رژیم از طرف اپوزیسیون به خشم و خروش آمدهاند و برای این و آن خط و نشان میکشند؟
امضای کدام یک از این «دوستداران جنبش فدایی» و ظاهراً مشتاقان «کمونیسم» در تأیید و پشتیبانی از مبارزهی طبقاتی کارگران ایرانی و در محکومیت غارتگران هست و نیست دسترنج آنان آمده است که از محکوم نشدن تصاحب بهپاد آمریکایی گریبان چاک میدهند؟
اسامی کدام یک از این مدعیان حقوق بشر در محکومیت اعدامهای سیاسی یکسال گذشته آمده است که این گونه برای کشته شدن معاون بازرگانی سایت نطنز که متأسفانه قربانی منافع و مطامع دستگاه ولایت شده اشک تمساح میریزند.
از خوانندگان فهیم این مطلب میخواهم کمی تأمل کنند اگر قرار بود «بیترهبری» و وزارت اطلاعات بیانیهای در جهت «ارشاد» چپ ایران صادر کنند بیشتر از آنچه که در این بیانیه آمده است، چه میگفتند؟
ایرج مصداقی
۲۹ دیماه ۱۳۹۰
www.Irajmesdaghi.com
[email protected]
پانویس:
۱- سالها پیش در مقالهی زیر در این ترقندهای امیرفرشاد ابراهیمی در این زمینه روشنگری کردم.
http://irajmesdaghi.com/page1.php?id=232
۲- نام افراد غالباً ناشناسی که بیانیهی حمایت از رضا شهابی و بیانیهی «دوستداران جنبش فدایی» را امضا کردهاند به شرح زیر است. البته افرادی در این لیست هستند مانند احمد صبوری و مهری سلاحی و ... که وجود خارجی دارند. هر دو لیست را مقایسه کنید. در موارد بسیاری ترتیب اسامی هم یکسان است و جاعلان به این نکتهی مهم توجه نکردهاند.
ژاله برهمن - تورج مودت، محمد رضا فروهر-هدایت معتمدی - نیره اشتری- کیارش عدل - احمد صبوری- مجید نیک مرام- پویا قمصری- جلال غفاری- آتوسا قاضی مقدم- الهه بهرانی- اردوان نادری - شهرکردی- حسین داهیانی- منیره حاجیان سه پله- فرید هزارخانی- مجید نوربخش- شهاب زارعی- مسعود خراط پور- بهنام هاشمیان- مهین افتخاری- سینا هلاگوئی- برهان پورهرمزان- بابک دهخدا- سهیلا پناهیان- پروانه میرطاهری - پریوش میرطاهری- سیامک شیوا- سیمین موسوی- ساسان محمودی- مجید جوادزاده - رکسانا موسوی نژاد- برزو جوانمرد- منوچهر رحیمی - ثریا شهابی- بهرام قلعه دار- کیوان محسنی- توران قدسی زاده- مهدی صاحب زمانی- مرتضی فهیمی سبلان- هومن رهنما- جواد شریفیان- بهمن اقبالی- بیتا عباسی- نگار میر صادقی- تارا همامی- ایمان شاکری- ماندانا برخوردار- اقدس صالح زاده- مانی سبزه پرور- مرتضی حیدرپور- فرزین پرهام- شکوفه اخوان ترشیزی- سیروس عنایتی- حسین رفیع- مهران آقائی- شهین محمدخانی- اسفندیار یحیائی- ابراهیم احمدی ساوجبلاغی- نوشین عباس زاده - مرجانی- آنیتا نکونام- مهدی فاطمی- سرور سایه- عاطفه معینی- عنایت محسنی- نجمیه آهی- آزیتا دری- سهیلا جوادزاده- شهروز راسخ- نوذر میرفخرائی- سارا حکمت- جعفر قانع- مجتبی موسوی نسب- سپهر محمدی- علیرضا قنبرپور- رسول حاجی زاده- ضیاء سرفراز- سارا پورمحمدی- توران مکری- رامش ابطحی- سیروس شریعت- مازیار کریمی- محمود عصار- قربانعلی معیری- موسی حاجیان- هاشم عبدالهی هریسی- سهیل یزدانی- منیژه حیدریان- سوسن فرخزاد- ماندانا طهماسبی- محمد رضا داغیانی- سیما معرفت- نرگس راغفر- مرتضی شریعتی- رضا علومی- محسن اقتدارمنش- کیان طاهری- رضوان معماران بنام- امیر حسین فرهوشی- بهنام کارگرنوین- نوید اسلامی- ساناز رشتچی- غفور حاجبی- محمد حشمتی اردکانی- هوشنگ براهنی- قاسم بهرامی- فربن خرم- قادر رضوانی - ارژنگ سورکی- محسن کامران دستجردی- حمید رضا حکیمان- مجید حلمی- بیوک حسنوند- سیامک بهائی پور- احمد رئیس زاده - حسین دماوندی- مهری سلاحی- زهره ثابت- پوران توکلی- شروین حکیمی- پریوش بزار- پرنیا قاسم زاده- حسین سرمدی- ماندانا قاسم زاده- رضا رفیعی - ارسلان مفیدی- شهره ارفع- خسرو ارفع - نیکو حکمت- حمید رضا طلوعی- فریبرز فرجاد - پوران دماوندی- الهه قوچانی- کوهیار پنجه شاهی- غلامحسین حاج شفیعی ها- کیان علوی تبار- مهدی سیادتی- تورج نمازیان-شراره زرافشان- شکوفه طاهریان- توران اشتری- بابک اطهری- ساناز مظفریان- حسین کامکار- اکرم کامیابی- حمید رضا جهرمی- عباس جاسمی- کاظم قدیری- تهمینه براتی- امید دبیری فرد- شاهین هدایتی- پوران شامبیاتی- رضا شهاب رضوی - عبدالحمید کلانتر نیستانکی- اردوان شفیعی- سوسن اعظمی- فریبا معمارپور- پوریا زادهوش- ناصر عظیمی- نظام پیرزاده جهرمی- امید سیدی- رضا طالب زاده- جواد ظروفچیان- دامون بختیاری- پروین تاجبخش - کیوان شاهمرادی- رامین نفیسی- مجتبی سلیمانی- نگین اردلان- گلرخ طاهر زاده- کیوان برومند- مجید عسگری زاده- فرهاد شایگان- حسین کیانی- جعفر بطحائی- محمد جوادی درکه- سیاووش انتظامی- حمیرا نکوصفت- رحمت الله علیزاده- نوشین پور یزدانی- مهدی شجاعی- ملوک میرفندرسکی- حمید رضا دانشجو- صبا پایان- عبدالله عظیمی- بیتا آذر- المیرا کلاه دوزان - حامد گازری- رحمان خوشروان- سمیرا آشتیانی- ناصر حسین پایدار- سیما همدانیان- رفعت دیانت- محمود ولدبیگی- هدایت سیفیان- اسدالله افدرنیا- امید مستعانی- اسفندیار رحمانی- رضا کرمانی- حسین قیاسی- رودابه شمشکی- سمیرا اصفهانی- قربانعلی دریاباری- قاسم پایور- مهرداد موسوی- منوچهر بابا علی رحیمی- سهیل کاظم زاده- ثریا شمس آبادی- مهناز حجت پناه- نوید محدثی- عثمان احمدی- کیکاوس شعبانی- هادی بهزادی- کوروس پاشائی- ویدا شجاعت- زهرا سده ای- هرمز راتق- توران نوری- نازیلا پناهیان- هرمز نکوکار- رویا جهان بیگلو- گودرز طالب زاده- تقی امانی- ونداد فرهنگی- سهیل ارفعی- کامیار اعتمادی- جواد کاظمی میاندوآب- منوچهر مسعودی- رزا خسروی - محمد رضا انفرادی- عماد موقوفه- شهین بهکیش- نادر یزدخواستی- مجید محتشم- ماهرخ شجاعیان- ثریا تابش- طوبی پناهی- محمود تشید- روزبه سراج- مهدی میرهاشمی- جلال ارمغانی- دلارام خدنگ- حشمت حکیم زاده- منیره امیدی- سینا بشیریه- فروهر نیکنام- کامران تهرانی- سینا قهرمانی- ماهرخ مدنی- فاطمه مسلمی زاده- سمیرا تاجیک- سمین پرورش- امیر حسن پور- مرسده احمد زاده- عیسی برادران- عاطفه بازرگانی- فرود آبکناری- حسام زارع- ارسلان دبیری - اسکندر فتاحی- شهریار افتخاری- حسین دقیق همدانی- حسام حسینی- محسن انتظامی- ابراهیم نوین- کوروش رفعت- ناهید مفتاحی- علی اصغر جعفری- میترا هجری- محمد علائی- زهرا جاسمی- نگار آجودانی- غلامحسین خراط پور- رضا غفوری ابیانه- اختر قوام زاده- کیمیا رضوانی- بابک صوفی- محمد کاظم حق نواز- نازیلا بیان- هاشم هراتی- رضا خادم رمزی- رسول فدائی- طوبی تراب پور- سمیه حسینی- کوشا عظیمی فر- فاطمه هدایتی- پویا شمیرانی- سعید شکوهی- بهارک چوپانزاده- مهران متین- کامران اسفندیاری- اختر ناهیدی - شهرام مؤمنی- همایون به نژاد- آرمین خلعتبری- یدلله محسن زاده- هدایت الله محمد زاده- مریم توسلی- یدالله کوثری- ایمان شمسائی- شعله زند- سهراب ترابی- توکل بیگلو- برزو مصباحی- حسین سینائی- فریبا جهانی نسب - رضا بلبل صفت- مراد تقی زاده- ساسان ضیائی- اختر شجاعی- رقیه هرندی- کتایون ایمن- زیبا کاظم زاده - آذر جهانشاهی- حسام شریعت- زهرا غفرانی- شعله جمشیدی- نازنین دانشیان- جواد شکیبائی- سودابه جواهریان- بهار ناظری- رضا کامیابی فرد- همایون اعلامی- حکمت پروانه- منیره وثوقی- سیما قبادی- سارا آریان- آنیتا فروردین- محسن علیشاهی- میترا گرگین- کبری بختیاری نژاد- نیما تاجمیر ریاحی- توکل هاشمیان-عباس تبریزی- نوشین عبداللهی- رضا سرابی- نسرین ترابی- سوسن سپهری- کوروش شاهین- دریا دادمان- رویا مفتاحی- میترا دولو قاجار- کامروا افتخاری- سهراب فاضل- جلیل آقامیری- فریدون اشکوری- نورالدین جبل عاملی- گویا توحیدی- سیمین قاسمی- سودابه بهبهانی- شکوه مشکین قلم- لاله آل آقا- شهره ریاحی- نسیم رؤیائی- رضوان پرتوی- بتول شهسواری- شهرزاد سپهری- منوچهر حشمتی- کوروش گل نظر- نازنین طائبی- ماهرخ دلیری- کوروس سلامتیان - عباس کنعانی- شهرام توانا- غلامحسین غریبی- زیبا سهیلی- محسن دانشمند- آزیتا حاجبی اصفهانی- رحمت واعظ زاده- شعله علامت ساز- نگار زعفرانی- سیروس حق شناس- زری خوشدل جوان- قدرت الله شاکر- فرید حمزوی- شمسی ناظم زاده- آرش سلامی- رکسانا جلالی قندهاری- تورج اعتمادی- سام ضابطیان- معصومه اشرف زاده- جعفر اسحاقی- محرم صبوری- هومن مظفری- نازی امیری دوان- سمیرا پورحیدری- کاظم افراشته- بهروز اردبیل چی- گلوریا پورعبدالله- زری شاهسوندی - احمد معروفی- شیما جوادی- کرامت صوفی- احسان نگهبان- آوا مدنی پور- پرهام پویان- نیکو رخ صفت- چنگیز شاهرودی- جاوید مجلسی- فردوس یغمائی - نصرت تیمورزاده-
۳- تلاش من از توضیحات در مورد لیست مزبور به این جهت صورت میگیرد که اجازه ندهم دیگر بار از این لیست مجعول استفاده شود.
۴- در دورهی تزار از آنجایی که ناردونیکها خطر اصلی شمرده میشدند به جریان سازشکار «مارکسیسم علنی» اجازه داده میشد به تبلیغ بپردازد. اما پس از مدتی همانها نیز دستگیر و به سیبری فرستاده شدند. لنین در مورد دلیل اتخاذ این سیاست از سوی حکومت تزاری در «چه باید کرد؟» مینویسد: «این پدیدهای بود بی نهایت بدیع که امکان وقوع آن در سالهای ۱۸۸۰ و یا در آغاز سالهای ۱۹۹۰ به فکر هیچ کس خطور نمیکرد. در یک کشور استبدادی که مطبوعات در آن در اسارت کامل بودند، در یک دوران ارتجاع سبعانهی سیاسی که کوچکترین نهال عدم رضایت و اعتراض سیاسی از ریشه کنده میشد، تئوری مارکسیسم انقلابی ناگهان در نشریات تحت سانسور راه مییابد، گرچه با زبان استعارهای لیکن قابل فهم برای «همهی آنهایی که علاقه مندند». حکومت عادت کرده بود فقط تئوری «نارودنایا ولیا»(انقلابی) را خطرناک تلقی کند.