سایت الف: انتشار يادداشتی با عنوان «سلام بر اصلاح طلبان جديد»، با واكنشهايي روبرو شد. اكثر خوانندگان به دنبال اين بودند كه اصلاح طلبان جديد چه كساني هستند و چه مصاديقي دارند؟ بسياري هم به شدت با محتواي آن مخالفت كردند و آنرا دزدي واژه «اصلاح طلبي» و هدف آن يادداشت را ايجاد اختلاف ميان اصلاح طلبان دانسته بودند.
يادداشت «سلام بر اصلاح طلبان جديد» چنين اهدافي را دنبال نميكرد و حتي ناظر به فرد يا گروه خاصي نبود. آن يادداشت به اين نكته مهم اشاره داشت كه علت اصلي به بن بست رسيدن گروههاي اصلاح طلب، اين است كه اصلاح طلبان در طول عمر حدوداً ۱۵ ساله حياتشان، مرز خود را به روشني با دشمن مشخص نكردند. برخي اصلاح طلبان قديم، هم در رسانههاي داخلي و رسمي ايران حضوري فعال داشتند و هم در صداي آمريكا و بيبيسي. بالاخره نميشود هميشه شريك دزد و رفيق قافله بود. صداي آمريكا متعلق به دولتي است كه رسماً براي براندازي نظام جمهوري اسلامي بودجه تعيين كرده و هزينه مي كند.
اصلاح طلبان قديم در واقع تكليف و مرز خود را با دشمن مشخص نكردند. اين مرز كاملاً روشن بود اما اصلاح طلبان عمداً روي آن ميايستادند تا از منافع «هردووانه» بهره ببرند!
«اصلاح طلب» به دنبال اصلاحات در چارچوب قانون است و «برانداز»، به دنبال براندازي. نميشود هم نان صداي آمريكا را خورد و هم خود را اصلاح طلب دانست.
بعد از وقايع سال ۸۸ و ايستادن چهرههاي مشهور اصلاح طلبي در كنار تروريستهاي مجاهدين خلق و سلطنت طلب، ديگر تجديد حيات اصلاح طلبان قديم تقريباً غيرممكن است. اگر مريم رجوي و رضا پهلوي در ساختار سياسي ايران جايگاهي پيدا كردند، اصلاح طلبان قديم هم به قدرت و ساختار سياسي ايران بازخواهند گشت.
هرچند اصلاح طلبان قديم از صحنه سياسي ايران كنار رفتهاند اما پرچم اصلاح طلبي نبايد زمين بماند. نظام جمهوري اسلامي به اصلاح طلب و جريان نقاد به شدت نيازمند است.
اصلاح طلبان جديد كه بزودي جايگاه خود را در ساختار سياسي ايران پيدا ميكنند بايد از تجربه اصلاح طلبان قديم، اين دو درس اساسي را بياموزند:
اولاً مرز جريان اصلاح طلبي را با دشمن و جريان برانداز دقيقاً روشن كنند.
ثانياً با قصد قربت الهي و اصلاح واقعي امور كشور و نه الزاماً كسب قدرت و كوبيدن حريف سياسي، وارد ميدان سياست شوند.
برخي اصلاح طلبان قديم با اين دو رويكرد بخصوص اولي، به شدت مخالفند چرا كه به اصلاح طلبي به عنوان «پوششي براي براندازي» لازم دارند. از نظر آنها كار جمهوري اسلامي از اصلاح و اصلاحات گذشته و بايد ريشه آن كنده شود حتي اگر شده به قيمت كمك گرفتن از دشمنان و حتي اگر شده به قيمت همدستي و هماهنگي با مجاهدين خلق و سلطنت طلبان. به اين دسته از اصلاح طلبان قديم بايد گفت شما همچنانكه خودتان هم غيرمستقيم و ضمني ميگوييد، اصلاح طلب نيستيد. شما برانداز هستيد. اصلاح طلب واقعي، اصلاح طلب است يعني در چارچوب قانون قصد اصلاح امور كشور را دارد نه براندازي سيستم و تغيير نظام.
آن دسته از اصلاح طلبان قديم كه به دامن دشمن پناه نبردهاند و در داخل جرمي مرتكب نشدهاند، چه بهتر كه بيايند و با درس گرفتن از گذشته، پرچم اصلاحات را بردارند و «اصلاح طلبي» كنند. قباله «اصلاح طلبي»، انحصاراً بنام كسي يا گروهي نخورده است و نبايد حق انحصاري كسي و گروهي تلقي شود. هر ايراني كه به قصد خير، از تصميمات سياسي اقتصادي، فرهنگي و ... انتقاد كند و راه حل جايگزين ارايه دهد، اصلاح طلب است.