آدرس پست الکترونيک [email protected]









سه شنبه، 20 دی ماه 1390 برابر با 2012 Tuesday 10 January

خشک شدن در ياچه اروميه از شاهكارهای بی‌سابقه بود

سایت ملت آنلاین: محيط زيست به عنوان جايگاه و محل زندگي و از سوي ديگر به همه عواملي كه در بالابردن كيفيت زندگي يا تخريب آن اثربخش هستند اطلاق مي‌شود. در نظر گرفتن راه‌ها و برنامه‌هاي موثر و گاهي قوانين سخت مي‌تواند اين عنصر را كه در زندگي بشر موثر است به نحو مطلوبي تحت مديريت بشر در آورد هرچند بسياري از متخصصان محيط زيست معتقدند امكان داشتن مديريت كامل بر محيط زيست امري نسبي است. كاظم نصرتي كارشناس محيط زيست اطلاعات خوبي در زمينه علت بروز مشكلات در پديده‌هاي زيستي ايران در اختيارمان قرار داد كه با هم مي‌خوانيم:

كارشناس محيط زيست در گفت‌وگو با «ملت ما»:

با توجه به اقداماتي كه جهت بهبود وضع محيط زيست كشور شده است موفقيت در اين زمينه را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

محيط زيست ايران را نمي‌توان در حد مطلوب ارزيابي كرد و هرچه به سابقه تاريخي آن نظر اندازيم همچنان وضع آن در سطح نامساعدتري قرار مي‌گيرد دليل اين نا آرامي را عوامل موثري دامن مي‌زنند كه از آن جمله مي‌توان به افزايش جمعيت و نيازهاي بشر و نيز بالارفتن حرص و آز دردستيابي به نيازهاي مهم بشري عنوان كرد. اين مشكلات به همراه ساير مسائل محيطي همه دست به دست هم داده‌اند و محيط زيست و طبيعت ايران را به خطر انداخته است.

به دليل وجود اين ناآرامي‌هاي طبيعي خيلي از گونه‌هاي گياهي و جانوري در مسير نابودي و انقراض قرار دارند وحتي در سطح منطقه برخي از رودخانه‌ها در ايران آلوده‌ترين رودخانه هابه حساب مي‌آيند. ايران باوجود آن‌كه كشور پهناوري در مقايسه با ساير كشورها به حساب مي‌آيد اما در پديده فرسايش خاك مقام اول را داراست.

متاسفانه علاوه بر مشكلات محيطي مسائل آلودگي آب و هوارا نيز بر انبوه مشكلات بايد افزود. محيط زيست ايران به معناي واقعي از آستانه تحمل خود گذشته است و هرچيزي كه از محدوده تحمل گذر كند به بحران منتهي مي‌شود. اگر منابع زيستي مان را در كشور آب و خاك و هوا بدانيم ما به يك معنا در حال از دست دادن اين منابع هستيم

چراكه اين عناصر سير قهقرايي خود را در ايران طي مي‌كنند و دليل اين را مي‌توان افزايش خارج از كنترل جمعيت و نيازها و همچنين برنامه‌ريزي‌ها و سياست‌گذاري‌هاي نادرست و از همه مهم‌تر ضعف مديريت و عدم پاسخگويي عنوان كرد. اين روزها مديران بخش محيط زيست خود در گروه كساني قرار مي‌گيرند كه مي‌بايست پاسخگو باشند تا اين‌كه به دنبال پاسخگويي ديگر مسئولان باشند.

اين روزها سخن گفتن در رابطه با مسائل پيش آمده محيطي و طبيعي بيش‌تر از عمل كردن است و فقط در قالب حرف و شعار برنامه‌هايي روي كاغذ عنوان مي‌شود كه توان اجرايي شدن و حتي امكان عملياتي شدن آنها وجود ندارد.

اقدامات فرهنگي تا چه ميزان مي‌توانند در امر مديريت محيط زيست اثرگذار باشند؟آيا اقداماتي هم صورت گرفته است؟

اقداماتي مي‌شود به عنوان مثال هفته هواي پاك يا نامگذاري‌هاي ديگر در طول سال. اينها فقط جنبه سمبليك داشته و فقط در يك محدوده زماني عنوان مي‌شوند و پس از آن ديگر هيچ. در حالي كه مي‌بايست در تمام طول سال به بررسي پديده‌هاي پيرامون پرداخت. توانمند‌سازي در محيط طبيعي يك عزم ملي مي‌طلبد

و در كنار صرف هزينه‌هاي هنگفت كه بازخورد چنداني ندارند بايد ساير مسائل را در قالب كارشناسي شده در نظر داشت. ممكن است اقداماتي در جهت مثبت انجام شود اما متاسفانه اين اقدامات در محدوده زماني انجام مي‌شود و از روز پس از آن مجددا مشكلات سر برون مي‌آورند و به صورت ريشه‌اي عملياتي صورت نمي‌گيرد.

انجام اقداماتي مثل قطع درختان براي تامين نيازهايي كه از آن به عنوان نيازهاي اوليه ياد كرديد چقدر ضروري است. به عنوان مثال سوزاندن جنگل‌هاي دنا در چه رتبه‌اي از اين ضرورت قرار مي‌گيرند؟

قطع كردن و نابودي درختان در جنگل‌ها گاهي سير طبيعي و بشري خود را طي مي‌كند و به‌طور معمول و مطلوب احساس مي‌شود. اما گاهي اين اقدام در داخل شهرها هم انجام مي‌شود كه در آنصورت ايجاد مشكل مي‌نمايد و اين به دليل سياست‌گذاري‌هاي نادرستي است كه برخي مواقع شاهد نابودي باغستان‌ها و چنارستان‌ها هستيم.

اين در حالي صورت مي‌گيرد كه به وجود بحران‌هاي موجود آگاه هستيم و پس از اين اقدامات نادرست درصدد جايگزيني و ترميم برمي‌آييم. بايد اين نكته را درنظر داشت كه جنگل‌هايي جنگل مي‌شوند كه شرايط مهيا باشد و رويشگاه جنگل باشد. متاسفانه در كشور ما با هزينه‌هاي هنگفت درختكاري انجام مي‌شود اما آن زمان كه به زمين احساس نياز مي‌شود درختان را نابود مي‌كنيم.

با آتش سوزي مناطق جنگلي در شهرستان دنا استان كهگيلويه و بويراحمد شاهد مرگ تدريجي جنگل‌هاي كهگيلويه و بويراحمد بوديم اين جنگل‌ها در آتش بي‌توجهي‌ها سوختند در حالي كه به‌راحتي با يك مديريت صحيح مي‌توانستيم اقدامي بهتر از آن را جايگزين نماييم.

مي‌توان نتيجه گرفت كه وقوع پديده بيابان زايي در كشورمان كه از آن به عنوان يك معضل جغرافيايي ياد مي‌شود، ناشي از همين عدم مديريت صحيح است؟

بله همين‌طور است. بايد اين نكته را در نظر داشت كه از يك طرف كشور ايران به شكل ذاتي بيابان زا است و از آنجاييكه ايران از مناطق خشك و نيمه خشك به حساب مي‌آيد بنابراين وجود بيابان در ايران جزو ذات كشوراست اما در صد سال اخير تمام فعاليت‌هاي انجام شده در كشور به بيابان زايي منجر مي‌شود و اين پديده را تشديد مي‌كند در واقع آب و هوا و وجود خشكسالي ممتد كشورمان را به سمت بياباني سوق مي‌دهد وبرخي مناطق به سمت نابودي پيش مي‌رود اگر به همين شكل ادامه يابد شايد در آينده مناطق جمعيتي مان را نيز از دست بدهيم و حيات از آن مناطق نيز رخت بربندد.

از گذشته همواره آب‌هاي زيرزميني از جمله ذخاير مهم و استراتژيك كشور ما به حساب مي‌آيد در حالي كه اين ذخاير به‌شدت در حال نابودي هستند اگر ذخاير آبي را از دست بدهيم در آنصورت وجود پديده بيابان زايي به عنوان معضل بزرگي خود را نمايان‌تر مي‌كند. ايران ازجمله كشورهايي است كه در مقوله بيابان زدايي اقدامات مثمر ثمري را نظاره‌گر بوده است اما اگر سرعت بيابان زايي متناسب با بيابان زدايي نباشد با مشكل مواجه مي‌شويم.

بهتر است اشاره‌اي به خشكي درياچه اروميه داشته باشيم. چه عواملي موجب مي‌شود كه سال به سال نه تنها مشكل اين درياچه حل نشود بلكه به خشكي آن افزوده شود؟

بايد گفت خشكي درياچه اروميه از شاهكارهايي بود كه سابقه‌اي در ايران نداشت و در آينده نيز نخواهد داشت چراكه اين درياچه با چنين وسعت زياد و ارزشمند بالا و بر اثر مديريت غلط و بهره كشي بيش از حد از منابع آبي‌اش به خشكي رسيد و اگر اين خشكي تمام درياچه را دربرگيرد بخش وسيعي از حيات مناطق اطراف خود را به خطر خواهد انداخت.

از اين عجيب‌تر و تاسف انگيزتر طرح‌هايي غير عملياتي است كه گاها در حل معضل خشكي درياچه داده مي‌شود مثل تامين آب درياچه از ارس و ساير درياچه‌هاي ديگر. در حالي كه ارزانترين و عملياتي‌ترين و به معناي واقعي عاقلانه‌ترين كار آن است كه حق آب اين درياچه را اداكرده و مانع از بهره كشي بيش از حد از آن شويم.

شهرهاي بزرگي كه در حاشيه درياچه اروميه قرار دارند بايد با روش‌هاي علمي و نوين به مصرف آب بپردازند. احداث فضاهاي تفريحي، استخرها و گردشگاه‌ها بايد با در نظر گرفتن ذخاير آب موجود در آن محيط، توسعه يابند. افزايش بي‌رويه اين امكانات در شهرهاي بزرگ حاشيه درياچه، استفاده از منابع آبي سطحي و زيرزميني را به‌شدت بالا برده است.

با توجه به وقوع بيابان زايي و تشديد آن در كشور آيا نابودي جنگل‌هايي از جمله جنگل‌هاي زاگرس در وقوع اين پديده موثر هستند؟راهكار شما در حل اين مشكلات چيست؟

با وجود آن‌كه جنگل‌هاي زاگرس از حفاظتي‌ترين جنگل‌هاي ايران به شمار مي‌رود و حدود 45 تا 50 درصد از آب مصرفي كشور از اين منطقه تامين مي‌شود اما اوج بيابان زايي را در اين منطقه شاهد هستيم. تا زماني كه نتوانيم شيوه معيشت و مديريت را تغيير دهيم اين مشكلات نه تنها رفع نشده بلكه روز به روز افزوده شدن آن اضافه مي‌شود.




Translate by Google: English | Français | Deutsch | Español

به اشتراک بگذارید:






© copyright 2004 - 2024 IranPressNews.com All Rights Reserved