چرا نخبگان ايرانی مهاجرت می كنند؟
روزنامه ابتکار: ديروز روز جهاني مهاجرت بود. هجدهم دسامبر، به ميليونها نفر از سراسر دنيا اختصاص داده شده است که کشور خود را به اميد زندگي بهتر در کشوري جديد، ترک کرده اند. بررسي پژوهشهاي دانشگاهي در داخل از کشور نشان ميدهد، 20 درصد پزشکان ايراني در آمريکا مشغول به کار هستند.
در ايران اما مهاجرت يکي از مسايلي است که گرچه از سوي برخي مسئولان ناديده گرفته ميشود اما آمارهاي موجود در پژوهشهاي دانشگاهي کشور و مراکز بينالمللي همچون صندوق بينالمللي پول نشان ميدهد، مهاجرت در بين ايرانيان جدي است. از طرف ديگر گروهي از مسئولان و ناظران اجتماعي در کشور معتقدند، مهاجرت نخبگان داراي جنبههاي مثبت و در نوع تاثير گذاري در کشور است، به طوريکه پيش از اين محمد حسن دوگاني عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس و رئيس کميته جلوگيري از مهاجرت نخبه گان در مجلس هشتم عنوان کرده بود:”ما مباحث مطرح شده درباره ميزان متخصصان ايراني در خارج از کشور را فرار مغزها نميدانيم. اين مهاجرت نخبه گان است. به گزارش خبرآنلاين تعدادي از دانشجويان خوب ايراني که براي ادامه تحصيل به خارج از کشور ميروند، فرصتهاي تحصيل بهتري را در کشورهاي ديگر مييابند و براي آن، ممکن است به کشور بازنگردند. البته بسياري نيز به زودي پس از فارغ التحصيلي به کشور برمي گردند. به طور مثال، شخصا با تعدادي از دانش آموزاني که رتبههاي برتر در المپيادهاي بينالمللي داشته اند، برخورد کرده ام که پس از تحصيل در بهترين دانشگاههاي اروپا به ايران بازگشته اند."
مهاجرت نخبگان در ايران از کي شروع شد؟
پس از فرستادن محصلان ايراني در زمان عباس مير زا به کشورهاي غربي براي تحصيل علوم و فنون، از دهههاي 1340 و 1350 سيل مهاجرت دانش آموختگان ايراني به کشورهاي پيشرفته آغاز شد. در اوايل دهة 1350 با افزايش ناگهاني قيمت نفت و در نتيجه بالا رفتن رشد توليد ناخالص داخلي، جريان اعزام دانشجو و خروج ايرانيان از کشور شدت مضاعفي به خود ميگيرد. در سال 1356 (حدود 15 ماه قبل از انقلاب اسلامي ) و سالهاي 1357 تا 1360 با داغ شدن جريانات سياسي ايران،تعدادي از کشور خارج شدند که تعداد آنها را حدود 2 ميليون نفر تخمين ميزنند و اکثر آنها تحصيلکرده ها، پزشکان و متخصصان بوده ند که ارزش آنها، حدود 400 ميليارد دلار بوده است.
70 درصد ايرانيها در آمريکا مهاجرماهرند
براساس مطالعه کارينگتن و دتراژياچ دو جمعيت شناس بزرگ آمريکايي تعداد مهاجران ايران به ايالات متحده در سال 1990،بيش از 150900 نفر بوده است که از ميان آنها 105526 نفر، افراد داراي تحصيلات دانشگاهي بوده اند. بنابراين ملاحظه ميشود که تنها در سال 1990، حدود 70 درصد از مهاجران ايران به ايالات متحده، مهاجرين ماهر با تحصيلات دانشگاهي بوده اند.از طرف ديگر آمارهاي منتشر شده از سوي صندوق بينالمللي پول نشان ميدهد که ايران از لحاظ مهاجرت مغز ها، در ميان 61 کشور در حال توسعه، رتبه نخست ر ا دارد. ساير آمارها هم مهاجرت رو به رشد ايرانيان تحصيل کرده به خارج از کشور در دوره 1973، 1993 را نشان ميدهد، به گونه اي که در اين دوره به طور ميانگين هر سال نزد يک به دوازده هزار نفر نيروي کارشناس از ايران به ديگر کشورها مهاجرت کردند.
20 درصد پزشکان ايراني در آمريکا
از طرف ديگر بر اساس مطالعات صورت گرفته از دانشگاههاي علوم پزشکي کشور و محققان دانشگاه علوم پزشکي مازنداران به نقل از مجله علمي نامه علوم اجتماعي وابسته به دانشگاه تهران در اواخر دهه 80،حدود پنج هزار پزشک ايراني در امريکا مشغول به کار بوده اند که حدود چهار هزار نفر از آنان دورههاي عمومي پزشکي را در ايران گذرانده اند و براي تخصص به امريکا مهاجرت نمودند. همچنين اخيرا حدود سه هزار پزشک ايراني براي دورههاي تکميلي از آمريکا پذيرش گرفتند. يعني حدود هشت هزار پزشک ايراني در امريکا به سر ميبرند و به عبارت روشن تر حدود درصد از پزشکان ايراني در امريکا مشغول به کارند .
چرا نخبگان به فکر مهاجرت ميافتند؟
آمارها چه از منظر داخلي و چه از منظر آمارهاي بينالمللي و خارجي نشان ميدهد، فکر مهاجرت در ذهن بسياري از استادان و نخبگان ايراني وجود دارد. بر اساس آخرين پژوهش دانشگاهي معتبر در کشوردر دانشگاه مازندران که در نشريه علمي دانشگاه علوم اجتماعي دانشگاه تهران به تاييد و چاپ رسيده است، بيش از 500 استاد دانشگاه در کشور مورد بررسي قرار گرفته اند، که بر اساس آن دلايل موثر در مهاجرت اين استادان به کشورهاي خارجي و کششهاي موجود در کشورهاي خارجي براي جذب آنها مورد بررسي قرار گرفته است.در اين پژوهش درصد اعضاي هيات علمي به گروه علوم انساني، درصد علوم کشاورزي، درصد فني و مهندسي و درصد مابقي را اعضاي هيات علمي دانشکده علوم پايه شرکت کرده اند که 56 درصد داراي مدرک دکترا، 37 درصد فوق ليسانس بوده اند که از اين ميان 60 درصد از اعضاي هيات علمي دانش آموخته در داخل کشور و 32.1 درصد دانش آموخته خارج از کشور بودند. بر اساس اطلاعات موجود اعضاي هيات علمي دانشگاه عواملي نظير عدم توجه اجتماعي به ارزش فعاليتهاي علمي ( درصد)، نبود تسهيلات لازم براي پژوهش ( درصد)، پايين بودن حقوق و دستمزد و احساس وجود تبعيض و نابرابري در جامعه (هرکدام درصد)، دسترسي محدود به منابع علمي ( درصد) به ترتيب، اهميت خيلي زياد و زياد در مهاجرت نخبگان علمي به خارج از کشور دارند. در حالي که عواملي نظير وجود فشارهاي سياسي و نبود آزادي ا براز عقيده عوامل مؤثر در مهاجرت نبوده و به زبان آماري معني دار نيست. به هر حال دادههاي حاصل از نظرسنجي اهميت ز ياد اشتياق به کارهاي علمي و پژوهش ي را در نظر اعضاي هيات علمي آشکار ميکند. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد كه به اعتقاد اعضاي هيات علمي دانشگاه ها، امکانات مادي و رفاهي بهتر براي زندگي با درصد، ارتقاء رشد علمي و حرفه اي با درصد، وجود فرصتهاي شغلي بهتر با درصد، دسترسي به حقوق و دستمزد بيشتربا درصد، آسايش رواني و اجتماعي بهتر براي خود و خانواده با درصد، علاقه به زندگي در يک جامعه بدون احساس تبعيض با درصد به ترتيب بيشتر اهميت را براي مهاجران نخبه دارد.