سه شنبه، 7 آذر ماه 1391 برابر با 2012 Tuesday 27 Novemberمحسن رضایی: به گردنه سخت و حساسی رسيدهايممحسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به رسیدن نظام به «گردنه سخت و حساس» گفت که «باید به جای تکرار مباحث دو دهه گذشته با مردم آشتی کنیم.» آفتاب: محسن رضایی در گفتوگو با روزنامه ابتکار، با بیان اینکه «اگر چشمانداز به درستي اجرا ميشد كشور تحريم نميشد و يكي از عوامل اصلي تحريم ضعف در اجراي اين سند بوده است، اظهار داشت: به طور كلي در چشم انداز بر روي دو مساله اساسي تاكيد شده بود. توسعه يافتگي و پيشرفت همه جانبه كشور و تعامل سازنده در روابط بينالملل با تاكيد بر الهام بخش بودن ايران در جهان اسلام. در اجراي چشم انداز عقبگرد نداشتيم، اما متناسب با برنامه و دورنماي ترسيم شده هم حركت نكرديم. مردم و قواي سه گانه کشور بهتر ميتوانستند عمل کنند. بر اساس چشم انداز بايد در اين مقطع به لحاظ اقتصادي و تعاملات بينالمللي و ساير مفاد اين سند، سي درصد از چشم انداز بايد اجرايي ميشد اما با گذشت حدود ۷سال از اجراي آن كمتر از ۲۰ درصد از اهداف چشم انداز تحقق پيدا كرده است. وی در ادامه میگوید: با گذشت سه دهه، بايد عملكرد گروههاي مختلف را در مقاطع گوناگون آسيب شناسي كنيم و ببينيم آيا جناحهاي عملكردشان صحيح بوده و چه بكنيم تا اشتباهات در سي سال آينده كمتر گردد. همه دولتهاي گذشته عملكرد متوسط داشته اند و با در نظر گرفتن ابعاد عملكردي آنان نمره همه اين دولتها زير پانزده بوده است. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه «من مذاكره با ۱+۵ را جدي ميدانم و فكر ميكنم بايد آن را جدي بگيريم» افزود: راه رسيدن به نتيجه و خروج از بن بست و حل اختلافات موجود در روابط بينالملل ما به خصوص در پرونده هسته اي ادامه گفت و گوها با ۱+۵ است. مذاكره دوجانبه و محرمانه در کوتاه مدت كارساز نيست چرا كه به دليل تغيير تحولاتي كه در عرصه بينالملل در دهههاي اينده رخ ميدهد اگر هم توفقي صورت گيرد، توافقات براي روابط بينالمللي ايران بر يك بنياد سست بنا خواهد شد كه در آينده نميتوان چندان به آنها تكيه كرد و باز اوضاع بي ثبات ميشود. در مواردي ما به توافقات خوبي رسيديم اما عمل نشد مثلا در دوره حضور آقاي لاريجاني در شوراي عالي امنيت ملي ايران با آقاي سولانا به توافقات خوبي رسيديم اما به آنها عمل نشد. در مذاکرات اخير در بغداد يک فرصت طلايي از دست رفت و تيم مذاکره کننده ايران نتوانست يک بازي برد برد را مديريت کند. رضایی در پاسخ به اینکه مقصر شكست مذاكرات و توافقات لاريجاني – سولانا چه كسي بود؟، تصریح کرد: به طور قطع مسئولان وقت مقصر بودند. البته دولت مدعي است که آزادي عمل نداشته است ولي اثبات اين مسأله ساده نيست هنوز هم دير نشده است. اما تيم مذاكرهكننده و تيم سايست خارجي بايد قويترين ديپلماتهاي كشور باشند و آنها را در اين راستا سازماندهي و فعال كنيم. راه موفقيت در سياست خارجي اين است كه هم از انفعال پرهيز كنيم و هم از ماجراجويي. پاي ميز مذاكره ميتوانيم با منطق سازنده به نتيجه برسيم. مقام معظم رهبري هم هميشه از ايستادگي منطقي در اين راه صحبت ميكنند. ايستادگي منطقي هم اين است كه با در نظر داشتن منافع ملي يك سري امتياز بدهيم و يك سري امتياز بگيريم. و معناي اين کار معامله کردن بر سر منافع ملي مردم نيست. بلکه رفع تهديدات و رسيدن به حداکثر منافع ملي است. وی در ادامه این گفتوگو اظهار داشت: آقاي اوباما در مقطع كنوني درباره موضوع ايران دو راه و گزينه پيش رو دارد. اول اينكه با توجه به در آستانه اتمام بودن دوره رياست جمهوري فعلي در كشور، اوباما احتمالا صبر ميكند تا دولت آينده ايران تشكيل شود. سناريوي دوم هم اين است كه يك سال پيش رو را از دست نميدهد و به سرعت سياستهاي قبلي خود را دنبال كند چون وقت و فرصت را نميخواهد از دست بدهد. اگر سناريوي دوم جدي باشد، طي ماههاي آينده بايد شاهد حركتي مهمي از سوي امريكاييها - پيشقدمي براي مذاكره و يا گسترش تحريمها، باشيم. وی افزود: مذاكره بايد با کساني باشد که تحريمها را عليه ايران اعمال کردهاند. آمريکا هم موثر بوده، شروع کننده بوده ولي پايانبخش نيست. ولي کشورهاي ۱+۵ محورر همه گفتوگوها و حتي قطعنامههاي شوراي امنيت بوده اند. از اين رو براي ايران فايده اي نداره كه تنها با يكي از كشورهاي عضو ۱+۵ به توافقي برسد. چرا كه اگر خارج از ۱+۵ ايران با آمريكا يا هركدام از اعضا توافقي بكند در صورت ارائه در شوراي امنيت قطعا روسيه يا چين وتو ميكنند و بينتيجه ميشود. به محض اينكه مذاكره ميان ايران و امريكا شروع بشه خود همين روسها شروع به ايجاد مشكل و بهانه جويي ميكنند. از اين رو دروازه ورود ما به بازسازي روابط بينالملل ۱+۵ بايد باشد و من راهي ديگري نميبينم. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با بیان اینکه «در شرايط كنوني اقتصاد تحريمهاي اقتصادي آمريكا و اروپا تقريبا حدود ۴۰ درصد اثر داشته است. سوءمديريت و پس از آن سواستفاده گروهي از افراد و دلالان و نظام اداري کشور از شرايط و هرج مرجهاي پيش آمده، در حدود ۶۰ درصد در بروز نابساماني اقتصادي كنوني دخيل بوده است.»، رضایی اظهار داشت: «دولت ائتلافي کارآمد و متعهد» راه کاري براي حل مشکلات مردم است. البته در دل بحث دولت ائتلافي پيگيري براي جلوگيري از اختلاف و منازعه سياسي هم هست. اما تکيه اصلي آن بر کارامدي و تعهدو به کارگيري افراد توانمند براي حل مشکلات مردم است. وی در پاسخ به اینکه «مگر سياسيون کشور و جناحهاي موجود، افکار عمومي جامعه را نمايندگي نميکنند؟»، گفت: اگر نمايندگي ميکردند که مشکلات امروز را نداشتيم. سياسيون شعار مردمي بودن را داده اند اما در عمل نتوانسته اند که مردم را نمايندگي کنند. رضایی گفت: واقعاً ما در اين چهار سال شرايط سختي را گذرانديم. از فتنه ۸۸ و بحثهاي داخلي گرفته تا تحريمهاي اقتصادي و تحولات سوريه و چالشهاي منطقه اي در خليج فارس و... باعث شدند که چهار سال بسيار سختي تجربه شود. به گردنه سخت و حساسي رسيدهايم که بايد با درايت ۱۰ سال آتي را مديريت کنيم تا از اين گردنه عبور کنيم. رضایی همچنین با اشاره به مسئله سوریه، اظهار داشت: مساله سوريه تنها بحث امنيت ملي ما نيست، وقتي ما با سوريه دوست باشيم با توجه به موقعيت استراتژيک سوريه و به تبع آن با بخش عظيمي از جهان اسلام، با لبنان، عراق و مردم فلسطين هم دوست هستيم و مي توانيم کمک کنيم و از سوي ديگر تجارت و مبادلات اقتصادي خود را به سواحل مديترانه ببريم. وی در ادامه با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری آینده، گفت: پيشنهاد من اين است که جناحهاي سياسي کشور که خود را متعلق به نظام ميدانند، از صحنه کنار نروند. حتي اگر نامزد تعيين نميکنند مشارکت داشته باشند. اگر جناحهاي سياسي احساس ميکنند که فضاي مطلوب براي حضور جدي و تمام عيار در صحنه را ندارند، قهر کردن آنها و عدم مشارکتشان نشان دهنده اين است که ميخواهند انقلاب و نظام را ناديده بگيرند. در حالي که مشارکت ميتوانند بدون داشتن نامزد جدي و حداکثري باشد. ضمن اينکه فکر نميکنم منعي براي حضور موثر آنان وجود داشته باشد. آنها هم ميتوانند مانند ساير گروهها و احزاب نامزد معرفي کنند من به آشتي با مردم معتقدم. بايد دولتمردان اول از همه به مردم پاسخگو باشند و در صورت بروز مشکل با آنها در ميان بگذارند و از آنان عذرخواهي کنند. الان وضع به گونه اي شده است که هر مشکلي که پيش ميآيد مجلس يا دولت تقصير کار را به گردن نميگيرند و پاسخگو نيستند و به راحتي جا خالي ميدهند و ضربه اين عدم پاسخگويي و مسئوليت ناپذيري قوا به نظام وارد ميشود. چرا نظام بايد پاسخگويي ناکارآمدي، عملکرد ضعيف و عدم صداقت مسئولين باشد؟ چرا نبايد ما خودمان شجاعانه اشتباهات و قصورها را به مردم پاسخ دهيم؟ از همين رو است که من تاکيد دارم و تکرار ميکنم که در ده سال آينده بايد فضاي سياسي کشور و چارچوبها و پاراديمهاي موجود و جناحي گذشته را عوض کنيم و به جاي تکرار مباحث دو دهه گذشته با مردم آشتي کنيم.
خبر قبلی: بیکاری جوانان مشکل اصلی کشور است
خبر بعدی: «تحریم» را رها کنید، مراقب بخشنامههای دولت باشید |